تاریخ شهر زابل

شهر کنونی زابل حاصل اتصال دو شهر ناصری و حسین آباد است . بانی شهر حسین آباد فردی از کاظمی های سیستان و بانی شهر ناصری امیرعلم خان سوم حشمت الملک حاکم سیستان بود. پیش از شکل گیری شهر زابل در محل کنونی آن شهر حسین آباد قرار داشت. در مورد شکل گیری شهر حسین آباد گویند فردی از روستای پلاسی به نام حسین از تنه کاظمی های سیستان سبب شکل گیری حسین آباد شد . در آن روزگار سیستان پرآب بود و نعمت آب و آبادانی فراوان به گونه ای که حسین مذکور در طی ماجرایی گذرش به جزیره ای در جنوب روستای خودش یعنی پلاسی می افتد و این جزیره را برای زندگی برمی گزیند. پس از چندی افراد دیگری نیز به این جزیره مهاجرت می کنند و روستای حسین آباد و پس از آن شهر حسین آباد شکل می گیرد. حسین آباد در زمان حکومت حاکمان سرابندی وجود داشته است و در جدال قدرت میان سردار علیخان سرابندی و برادرزاده اش لطفعلی خان این شهر توسط قشون سردار علیخان محاصره شد. رهبری مردم شهر حسین آباد را در آن دوره فردی از سادات سیستان به نام سید میرمحمد طباطبایی عهده دار بود.

پس از آن که حکومت سیستان با دسیسه انگلیس و خاندان علم توسط ناصرالدین شاه قاجار از خاندان سربندی به خاندان علم انتقال یافت. مقر حکومتی سیستان نیز از سکوهه به شهر ناصری که تازه در جوار حسین آباد ساخته شده بود انتقال یافت. شهر ناصری توسط حاکم وقت سیستان امیرعلم خان سوم حشمت الملک در سال 1283 قمری ساخته شد. شهر زابل کنونی حاصل اتصال دو شهر حسین آباد و شهر ناصری است.

از سوی مقامات و نویسندگان سفرنامه ها از این شهر در یک زمان هم با  نام نصرت آباد و هم با نام ناصرآباد یاد شده است. گویا نام نصرت آباد از سوی حاکمان خاندان علم بر شهر اتلاق شده و  نام ناصرآباد یا شهر ناصری توسط افراد وابسته و دوستدار دربار قاجار به افتخار ناصرالدین شاه برای این شهر به کار می رفته است. گاه نیز از نام نصیر آباد نیز برای شهر سیستان استفاده شده است.

با توجه به سیاست های استعماری انگلستان و روسیه و نقش مهم سیستان در این زمینه هر دو کشور کنسولگری های خود را در شهر زابل دایر کردند. بانک شاهنشاهی انگلیس نیز در سال 1282 شمسی در زابل افتتاح شد. در سال 1284 شمسی به دنبال کمیابی و گرانی مواد غذایی مردم سیستان شورش نموده و به ویران کردن و آتش زدن اموال و ساختمان های انگلیسی ها در سیستان کردند. نخستین مدرسه غیردولتی سیستان به نام احمدیه طبق آموزش نوین در سال 1299 شمسی افتتاح شد. از تاسیسات معروف شهر زابل آس آتشی یا نخستین کارخانه برق زابل بود که علاوه بر تولید آرد بخشی از برق منطقه را نیز تامین می کرد این آس توسط صمصام الدوله امیر وقت سیستان نصب شده بود. از تلاشگران این آس از حاج اکبر کاوه و اسماعیل میکانیکی می توان یاد کرد.

ساخت سینما در زابل به سال های قبل از 1300شمسی باز می گردد. این سینما که سینه ماتوگرافی نامیده می شد با سرمایه گذاری یک سیک هندی در زابل تاسیس شد. سیک های هندی نقش بزرگی در تجارت منطقه داشتند.

در سال 1304 شهرداری زابل تاسیس شد. شهر ناصری یا نصیرآباد در سال 1307 شمسی به نمایندگی از کل منطقه زابلستان یا سیستان زابل نامیده شد و این نام کهن منطقه سیستان بر این شهر نهاده شد. در سال 1309 شمسی رضاشاه پهلوی به سیستان آمد و در سال 1311 فرمانداری سیستان به فرمان رضاشاه به سرهنگ مکری داده شد. در سال 1316 شهر زابل به صورت مرکز سیستان درآمد و در همین سال امیرمعصوم خان خزیمه از امیری قاینات و سیستان استعفا داد و حکومت خاندان علم در سیستان و قاینات به پایان رسید. در سال های پیش از 1330 خشکسالی وسیعی منطقه سیستان را فرا گرفت و بسیاری از مردم سیستان به سایرنقاط ایران مهاجرت کردند. در سال 1330 شمسی مردم سیستان بر علیه حکومت پهلوی و خاندان علم شورش کردند و در این شورش فرماندار وقت زابل و تعدادی از مسئولان دولتی توسط مردم خشمگین سیستان از انتخابات جعلی کشته شدند. مردم سیستان خواستار نمایندگی آیت الله میرزا ابراهیم شریفی بودند اما از طرفی بزرگان دولتی به مسئولان انتخابات سیستان اعلام داشته اند که باید رای خزیمه علم از صندوق ها بیرون آورده شود. مردم سیستان به رهبری آیت الله میرزا ابراهیم شریفی و محمدرضاخان پردلی بر ضد حکومت شوریدند و در روز 19 بهمن 1330 تعداد 11 تن کشته و 40 تن زخمی از حوادث زابل مخابره شد. در آن روز در زابل و زاهدان حکومت نظامی اعلام شد.

شهر زابل با همه فراز و نشیبش هم اکنون دومین شهر پرجمعیت سیستان و بلوچستان است و در سایه وضعیت نامناسب سیستان ناشی از خشکسالی و انسداد مرز و خشک شدن دریاچه هامون چندان که باید حال و روز خوشی ندارد به امید آبادانی دوباره سیستان و اینکه شهر زابل و منطقه سیستان دوباره به جایگاه شایسته خود بازگردد.

منبع:

http://www.zabolhistory.blogfa.com/

تقویم تاریخ سیستان نوشته عباس باقری

پیشرفت های ایران پس از انقلاب

هر کشوری با گذشت زمان تغییرات و دگرگونی های بسیاری پیدا می کند. حاکمیت های سیاسی ، فرهنگ ها و سنت ها ، مذاهب و ادیان ، قوانین و هنجارها ، رفاه و پیشرفت اقتصادی صنعتی و... دست خوش تغییرات می گردد یا حتی ممکن است یک کشور از صحنه روزگار محو گردد و کشورهای دیگر پدید آیند مانند آنچه بر سر امپراتوری های روم ، عثمانی ، کوشانی و... آمد. اما ایران با همه فراز و نشیبی که در طول تاریخ داشته از ادوار پیش از میلاد تاکنون همچنان نامش پابرجاست و بر صحنه گیتی می درخشد.

ایران پیش از انقلاب

برای اینکه ببینیم ایران پس از انقلاب چه میزان پیشرفت داشته ابتدا باید بنگریم پیش از انقلاب وضعیت ایران چگونه بوده است. پیش از انقلاب در زمینه سیاست و اقتدار اوضاع حکومت بسیار ضعیف و نابسامان بود. نفوذ کشورهای بیگانه بویژه انگلیس و آمریکا در تصمیم گیری های سیاسی ایران بیداد می کرد. حکومت رضاشاه در برابر هجوم نیروی های مهاجم در جنگ جهانی دوم تسلیم شد و حتی از حکومت برکنار و تبعید گردید. محمدرضاشاه نیز حتی بخشی از خاک ایران یعنی بحرین را به بیگانگان واگذار کرد.  در زمینه تولیدات و صادرات کالاهای غیرنفتی در دوره پهلوی ایران بسیار ضعیف بود.

در این دوره ایران حتی تخم مرغ را از اسراییل وارد می کرد. پنیر مصرفی از دانمارک و مرغ از فرانسه و سیب از لبنان وارد می شد. کالاهای لوکس فراوانی از کشورهای دیگر روانه بازار ایران می شد و اوضاع صادرات محصولات غیر نفتی ایران واقعا تاسف بار بود.

در زمینه ایجاد صنایع حکومت پهلوی تلاش بسیاری کرد و کارخانه های بسیاری در کشور ساخته شد. گام برداشتن برای صنعتی شدن کشور در دوره پهلوی خوب بود اما بسیاری از این صنایع به شدت وابسته به کشورهای خارجی بودند به گونه ای که گاه بعلت نداشتن پیچ یک کارخانه تعطیل می شد. صنایع ایران به نیروهای متخصص خارجی و صنعت دیگر کشورها بسیار وابسته بود. از نظر ایجاد زیرساخت ها اقدامات خوبی صورت گرفت ایران در دوره قاجار بسیار عقب مانده تر بود. در زمینه کشاورزی با آنکه بخش عظیمی از جامعه ایران کشاورز بودند اما صادرات قابل توجهی نداشتیم و در عوض حتی واردات بسیاری نیز داشتیم. در زمینه ارتش و توان نظامی هزینه بسیاری می شد و تسلیحات بسیاری از کشورهای دیگر خریداری می گردید.

در زمینه فرهنگ هم متاسفانه هر دو شاه پهلوی تیشه به ریشه فرهنگ ایران می زدند. رضاشاه با دیکتاتوری خود سعی در از بین بردن سنت ها و فرایض اسلامی می کرد. حکومت پهلوی درحالیکه به تمدن ایران باستان و پیش از اسلام می بالید و سعی در زنده کردن آن داشت اما به سنت های اصیل پیش از اسلام از جمله حجاب ، عفت و حیا پای بند نبود و حتی سعی در از بین رفتن آن داشت.

حکومت پهلوی تلاش داشت ایران هرچه بیشتر به فرهنگ غرب نزدیک گردد و ظواهر غربی شدن روز به روز در جامعه ایران رسوخ می کرد. البته حکومت پهلوی برای نشان دادن تمدن گذشته ایران اقداماتی نیز انجام داد مانند جشن های 2500 ساله شاهنشاهی که بسیار هزینه بر بود ، ساختن آرامگاه برای تعدادی از مفاخر ایران ،برگزاری هزاره فردوسی و... اما باز نمی توان از خودباختگی در برابر غرب و اقدامات ضد دین و فرهنگ مردم ایران گذشت.

در عرصه ورزش نیز اقداماتی نظیر ساخت دو ورزشگاه آزادی و تختی مفید بود و ورزش هایی نظیر کشتی و فوتبال در ایران موفقیت هایی کسب کرد. اما عمده اقدامات ورزشی به تهران محدود می شد.

ایران پس از انقلاب

 

عرصه سیاست:

همانطور که گفته شد پیش از انقلاب سیاست ایران بشدت وابسته به بیگانگان به ویژه انگلیس و سپس آمریکا بود. این که بیگانگان در زمینه سیاست برای کشور متمدن و کهنی مانند ایران تصمیم گیری کنند و سران کشور بازیچه دست بیگانگان باشند شرم آور است. حتی آمریکایی ها برای حضور در ایران حق توحش می گرفتند. یکی از عوامل شکل گیری انقلاب وابستگی شدید سیاسی حکومت پهلوی به آمریکا بود. پس از انقلاب ایران در سیاست خود استقلال یافت و از شجاعت های ایران ایستادن در برابر ابرقدرت های جهان یعنی شوروی و آمریکا بود. در روزگاری که جهان دوقطبی شده بود و هر بخش از جهان تحت سیادت یکی از این دو کشور قرار داشت ایران روابط خود را با شوروی قطع کرد و حتی سفارت آمریکا را که لانه جاسوسی برای اقدامات ضد ایران بود هجمه برد. ایران پس از انقلاب برای دفاع از خاک وطن ، جان و مال و ناموس ایرانیان هشت سال با عراق و حامیان فراوان عرب و اروپایی و آمریکا و... جنگید اما ذره ای خاک وطن را به متجاوزان نداد و صدام را مجبور کرد تا دوباره قرارداد الجزایر را بپذیرد. آیا سرافرازی سیاسی ایران قبل و بعد از انقلاب قابل مقایسه است؟ پیش از انقلاب سران حکومت آن قدر بی عرضه و ناتوان بودند که بحرین را به بیگانگان واگذار کردند و سعی در اجرای کاپیتولاسیون در ایران داشتند. در برابر هجوم بیگانگان به وطن در جنگ جهانی دوم رضاشاه تسلیم و تبعید شد. اما پس از انقلاب ، ایران برای ایستادن پای آرمان ها و اهدافش با دو قطب سیاسی جهان سازش نمی پذیرد و هشت سال جنگ ، توطئه ها و تفرقه ها ، تحریم های چند ساله را تحمل می کند. پیش از انقلاب ایران دست نشانده آمریکا بود و پس از انقلاب یک قدرت منطقه ای محسوب می شود که باعث نگرانی ابرقدرت های جهان و متحدانشان شده است. امروزه حوزه نفوذ سیاسی ایران به عراق و سوریه و یمن و لبنان رسیده است . پیشرفت ایران در زمینه سیاست و اقتدار پس از انقلاب قابل ستایش است.

عرصه صنعت

جرقه های رشد صنعت ایران در دوره پهلوی رقم خورد اما صنعتی بیشتر وابسته به بیگانگان که گاه بخاطر نبود پیچ یک کارخانه تعطیل می شد. بدون متخصصان خارجی و صنعت آنان صنعت ایران مختل می شد. پس از انقلاب با رفتن متخصصان خارجی ما فناوری ساخت توپ پلاستیکی هم نداشتیم. عمده صنعت ایران در تهران خلاصه می شد اما پس از انقلاب ، در ابتدا دولت مجبور شد خود مسئولیت بسیاری از صنایع را برعهده بگیرد امروزه سیاست بر رواج خصوصی سازی است.صنعت ایران پس از انقلاب گسترش بسیاری یافته البته هنوز اقدامات بسیاری در زمینه صنعت باید صورت گیرد تا به یک کشور صنعتی تبدیل شویم. صنایع خودروسازی ، پتروشیمی ، فولاد ،سیمان ،فرش ، ابزار و لوله ، کاشی و سرامیک ، لوازم برقی ، مواد غذایی ، پلاستیک ،مبلمان ،نساجی ، شیشه و... در ایران حرف برای گفتن دارند. فرش ایران در جهان بی نظیر بوده و هست صنایع ایران امروزه به بسیاری از کشورها از جمله گاه به کشورهای اروپایی صادر می شود.صنعت خودروسازی ایران علیرغم تحریم ها پابرجا مانده و خودروهای ایرانی را در برخی از کشورهای عربی و آسیایی می توان دید اما صنعت خودروسازی ایران در مقایسه با کره جنوبی که تقریبا همزمان آغاز به خودروسازی کرده اند نتوانسته آن طور که باید موفق باشد. صنایع ایران توانسته بخشی از وابستگی به نفت را کاهش دهد اما صنعت ایران نیاز به رشد بسیار بیشتری را دارد.

عرصه کشاورزی

در عرصه کشاورزی پس از انقلاب بسیار تلاش شده است. کشور ما با وجود توانمندی تولید بسیاری از مواد خوراکی پیش از انقلاب از خارج واردات بسیاری داشتیم اما پس از انقلاب در زمینه کشاورزی هزینه های بسیاری شده و گام های موثری در جهت مدرن سازی کشاورزی انجام شده است. امروزه در تولید عمده میوه جات خودکفا هستیم و کمتر میوه خارجی در بازار یافت می شود.پسته و زعفران و بسیاری از میوه جات ایران معروفیت خاصی دارند. امروزه انواع محصولات غذایی ایران به کشورهای مختلف جهان صادر می شود و در بازار ایران کمتر محصولات خوراکی خارجی به چشم می خورد. البته چای ، برنج و یا میوه جاتی که کشت آن با آب هوای عمده ایران سازگار نیست نمونه های خارجی آنها هنوز بیشتر از نمونه داخلی آن است.

عرصه نظامی

 پیش از انقلاب در عرصه فناوری های نظامی به هیچ عنوان حرفی برای گفتن نداشتیم اما پس از انقلاب کشور ما در عرصه نظامی در ابعاد بسیار بزرگ و مهمی پیشرفت نمود. امروزه ما در زمینه ساخت انواع موشک از جمله بالستیک ، دوربرد زمین به زمین ،زمین به هوا و دریایی از معدود کشورهای صاحب فناوری هستیم به گونه ای که کشورهایی مانند آمریکا و متحدان عربی اش را به هراس انداخته است. در زمینه ساخت ماهواره ، زیردریایی ، انواع ناو و تجهیزات نظامی ، جنگنده و هواپیمای بدون سرنشین ایران امروزه به اندازه ای قدرت یافته که دشمنانش را به لرزه درآورده است.

عرصه علمی

هنوز از سالخوردگان و بزرگان جامعه خاطرات حضور پزشکان خارجی از جمله هندی ها را پیش از انقلاب می شنویم اما امروزه ایران در زمینه پزشکی به اندازه ای پیشرفت کرده که از بسیاری از کشورهای جهان و حتی گاه از کشورهای اروپایی برای درمان به ایران سفر می کنند. علاوه بر پزشکی در بسیاری از عرصه های علمی مانند نانوتکنولوژی ،ساخت روبات ، فناوری هسته ای ، پتروشیمی ، مهندسی و... ایران بسیار پیشرفت نموده است. تعداد اختراعات ، مقالات علمی ، دانشگاه ها و دانشجویان نسبت به پیش از انقلاب چندین برابر شده است. ایران امروزه از نظر سرعت در تولید علم از چند کشور پیشتاز جهان است.