زبان پارسی متاثر از هر دوره زمانی و زمامداران هر دوره همواره تغییراتی داشته است. در دوره ای همچون سلطه حکومت های عرب با خطر های جدی مواجه شد ، در دوران صفاری و سامانی به تثبیت و احیای آن بسیار کمک شد و با تشکیل حکومت های صفوی در ایران ، گورکانی در هند و نفوذ این زبان در عثمانی گستردگی و شکوه آن تا هند و آسیای میانه و مرزهای اروپا رسید. اما هنگامیکه می خواهیم تاریخ و سرگذشت این زبان را در گذر از دوره پهلوی تا زمانی که به دست ما رسیده است بررسی کنیم متوجه تغییرها و دگرگونی های این زبان در این دوره خواهیم شد.

پیش از پدید آمدن دوره پهلوی حکومت های متاثر از زبان ترکی صفویان و قاجار در کاربرد واژه های ترکی در دستگاه های اداری ، سیاسی و نظامی اثر گذاشته بودند. واژه های عربی هم که یادگار سده های پیاپی پس از اسلام بود. با آنکه پس از انقلاب مشروطه استفاده از واژگان مهجور و ناآشنا عربی در پارسی نوشتاری کاسته شد اما همچنان وجود داشتند. تا اینکه به سلطنت رضاشاه و انجام اصلاحات و گسترش اقدامات ملی گرایانه در دوره وی و اثر آن بر زبان پارسی می رسیم.

دوره شاهنشاهی رضاشاه را می توان هم خدمت دانست و هم خیانت. از یک سو ایجاد راه آهن ، ساخت راه ها ، ایجاد بانک ملی، تلاش برای گسترش صنعت و از سوی دیگر اقدامات اسلام ستیزانه ، خودباختگی در برابر غرب ، دیکتاتوری و تلاش برای از میان بردن حجاب پدیده ای که پیشینه اش در ایران به پیش از اسلام باز می گردد.

اما موضوع بحث ما این است که زبان پارسی در گذر از این دوره چه تغییراتی یافته است. در دید کلی در این دوره از شمار واژگان عربی و ترکی در زبان پارسی تا حدودی کاسته شد و واژه های جایگزین پارسی برای آنان برگزیده گشت. در همین دوره با پیشرفت جهان و تکنولوژی زبان پارسی در معرض سیل واژگان اروپایی قرار گرفت.

رضاخان پیش از به سلطنت رسیدن رسمی در برانداختن واژه های بیگانه کوشش می نمود حکم عمومی شماره یک او در ماده 5 در سال 1330 برای تشکیل ارتش جدید و دستور برای به کارگیری فوری واژه های پارسی به جای واژه های بیگانه نشانگر این موضوع است.

 ایجاد فرهنگستان ایران

در سال 1314 برای هماهنگ کردن واژه سازی و ساخت واژه های پارسی به جای واژگان بیگانه این فرهنگستان ایجاد شد.دستاورد آن برابر های پارسی بسیاری می باشد که به جای واژه های بیگانه نهاده شد و ما امروزه از برخی از آنان شاید بارها و بارها در گفتگو های روزانه بهره می بریم مانند واژه های:

دانشگاه به جای یونیورسیتی

شهرداری به جای بلدیه

شهربانی به جای نظمیه

رفت و آمد به جای ایاب و ذهاب

خرید و فروش به جای بیع و شری

امسال به جای هذه السنه

فشارسنج به جای میزان الضغطه

زیست شناسی به جای علم الحیات

دادگستری به جای عدلیه

تغییر نام شهرهای دارای نام غیرفارسی

در راستای سیاست نوسازی ایران و یکسان سازی فرهنگی در دوره رضاشاه که تلاش می شد مردم ایران که بعضا دارای گویش ها ،لباس ها، زبان های گوناگونی بودند به وحدت برسند در همین جهت نام شهرهای بسیاری به خصوص در آذربایجان ، خوزستان و ناحیه گرگان که بیشتر متاثر از ترکی و عربی بودند به پارسی تغییر یافت.

ایجاد فرهنگستان زبان ایران

فعالیت فرهنگستان اول تا سال 1333 بود و سپس در سال 1347 به خاطر لزوم ایجاد فرهنگستان فرهنگستان زبان ایران یا فرهنگستان دوم تاسیس شد و به واژه گزینی و بررسی و مطالعه گویش ها و زبان های ایرانی می پرداخت این فرهنگستان مدتی پس از انقلاب نیز فعال بود و سپس با 11 مرکز و سازمان تحقیقاتی ادغام شد و بعد ها فرهنگستان زبان و ادب فارسی جای آن را گرفت.

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم