معرفی جامع و کلی از سیستان و بلوچستان
تاریخ و فرهنگ
فاصله دور این استان از مرکز در کمتر شناخته شدن آن بی تاثیر نبوده است. سیستان در تاریخ و گذشته ایران پیشتاز محسوب می گردد و هرکس کمی اطلاعات تاریخی داشته باشد متوجه نقش پراهمیت سیستان در ادوار گوناگون تاریخ ایران می شود. روزگاری سیستان انبار غله ایران ملقب شده و در آبادانی زبانزد بود. به گونه ای که هدیه هیرمند به سیستان با هدیه نیل به مصر مقایسه می شد. تمدن شهرسوخته سیستان سند شهرسازی و تمدن ایرانیان بیش از پنج هزار سال پیش می باشد. دانش و تخصص مردمان این شهر به اندازه ای بوده است که قدیمی ترین عمل جراحی جمجمه کشف شده ، ساخت چشم مصنوعی و نخستین انیمیشن جهان متعلق به این شهر است. سیستان پرورشگاه اساطیر و پهلوانان ایرانی است. رستم و سام و زال و نریمان و بسیاری از پهلوانان اسطوره ای دیگر از تبار سیستانیان بوده اند. در دوره اشکانی و ساسانی نیز خاندان پرقدرت سورن و یل برخاسته از این خاندان یعنی سورنا پهلوانی که شکست تاریخی رومیان را پدید آورد منسوب به منطقه سیستان اند. از افتخارات دیگر سیستانیان این است که در روزگاری که معاویه دستور به سب حضرت علی بر منابر را می داد سیستانی ها هرگز به زیر بار این عمل نرفتند و بزرگان سیستان حاضر شدند سر بانوان شان تراشیده شود اما به مقام حضرت علی توهین نشود. همچنین سیستانیان از نخستین قیام کنندگان به خونخواهی امام حسین حتی پیش از مختار ثقفی بوده اند. در دوران معاصر نیز بسیاری از علمای مطرح شیعه همچون آیت الله سیستانی و آیت الله مطهری سیستانی تبارند.
اما هنگامی که با نقشه های روباه پیر انگلیس کشوری به نام افغانستان در شرق ایران پدیدآمد و بخش عمده ای از سیستان و بخش هایی از خراسان از ایران جدا گشت. دیگر سیستان بر سر شاهراه هند و خراسان و هرات و شهرهای مرکزی ایران قرار نداشت. سرچشمه هیرمند و منبع فراوانی آب و رونق کشاورزی نیز در کشوری دیگر قرار گرفت و با سد سازی ها و بهره برداری های کشور بالادست تازه پدید آمده چندان آبی به سیستان نمی رسید و خشکسالی و پیامد های آن این خطه پرنعمت را به ویرانی کشانید.
به دنبال حوادث چند دهه اخیر مهاجرت های بسیاری از سیستان به خراسان و دشت گرگان و سایر نقاط کشور صورت گرفت. جدا از خشکی هیرمند و پیامدهای آن شامل خشک شدن دریاچه هامون ، توفان های شن و گرد و خاک و خشکسالی، بستن مرز سیستان با دیوار سه متری در چند سال اخیر بر اوضاع آشفته سیستان مضاف شد و بیکاری و مهاجرت را تشدید کرد.
در نتیجه مرزبندی های جدید و غیرطبیعی سیستان به منطقه دورافتاده مرزی و بن بست مبدل شد و دو شریان آبادانی سیستان یعنی آب هیرمند و تجارت به کیمیا ماننده شد.
سیستانیان دارای قرابت های فرهنگی بسیاری با خراسانیان اند. چه خراسانی که هنوز در خاک ایران باقی مانده و چه خراسانی که از مادر خود دور مانده است. سیستانی ها به زبان فارسی با گویشی که ریشه عمیق خود را هنوز با ساختار پارسی کهن حفظ کرده است تکلم می کنند. شاید جالب باشد هنوز در فارسی سیستانی فعل کهن پارسی هلیدن به کار می رود. واژه های کهن فارسی آچار ( به معنای ادویه) ، پالیز (به معنای جالیز )، پیش (برگ خرما) در این گویش به کار می روند. اما متاسفانه گرایش به فارسی رسمی و محاوره پایتخت نشینان باعث گردیده امروزه خیلی از خانواده های سیستانی به آن گویش اصیل فارسی سیستانی تکلم نکنند. پوشش کهن سیستانی نیز امروزه به کار نمی رود و لباس های امروزی رایج گشته است. در روستاها و میان مردم سنتی تر لباس بلوچی نیز متداول شده است. سیستانیان شیعه مذهب اند و یکی از القاب سیستان واژه دارالولایه می باشد.
امروزه سیستان فعلی در شمال سیستان و بلوچستان جای گرفته و شامل شهرستان های زابل ، زهک ، هیرمند ، نیمروز ، هامون تا زاهدان می باشد که بعنوان مرکز سیستان و بلوچستان اتلاق می شود.
برخلاف مردم سیستان که بیشتر با خراسانی ها مشابهت دارند فرهنگ مردم بلوچ دارای شباهت های بسیاری با مردم شبه قاره هند است. سرزمین بلوچستان از گذشته های دور بعلت در حاشیه قرار داشتن کمتر با اقوام و ملل دیگر مرتبط بوده است. صحراهای خشک و گرم بلوچستان چشم مهاجمان تاریخی را به خود جلب نمی کرد . در گذشته زندگی قبیله ای و صحرا گردی در بلوچستان پررنگ بوده است.پوشش بانوان بلوچ در رنگ های روشن و شاد است و به پوشش های ملون شبه قاره هند مشابهت دارد. بسیاری از غذاهای بلوچی طعم تندی دارند. مساجد بلوچ ها عمدتا به سبک معماری هندی و پاکستانی نزدیک است. زبان مردم بلوچ دارای مشابهت هایی با گویش های کردی و گیلکی شمال غرب ایران است و همین مسئله داشتن پیشینه تاریخی مشترک میان این اقوام با قوم بلوچ را تقویت می کند. زبان بلوچی خود دارای لهجه های گوناگونی است اما به دو دسته کلی مکرانی و سرحدی تقسیم می شود. بلوچی مکرانی در جنوب استان و بلوچی سرحدی در مناطق مرکزی استان متداول بوده و به فارسی کنونی نزدیک تر است.
اکثریت قوم بلوچ سنی مذهب اند اقلیتی از این قوم نیز شیعه مذهب اند شیعیان بلوچ عمدتا در شهرستان های دلگان ، ایرانشهر و بعضا در زابل و زاهدان زندگی می کنند.
منابع
معادن فراوان و غنی
سیستان و بلوچستان دارای ظرفیت معدنی بسیار بالایی است به گونه ای که از لحاظ تنوع معادن به رنگین کمان معادن ایران ملقب شده است. اما بهره برداری از معادن استان بسیار ضعیف بوده و بسیاری از ظرفیت های معدنی دست نخورده باقی مانده است. معدن مس چهل کوره نصرت آباد و کارخانه تولید شمش آنتیموآن سفیدآبه سیستان از مهم ترین بهره برداری های معدنی در سیستان و بلوچستان است. شمش آنتیموآن از فلزهای بسیار پراهمیت در صنایع هست که به راحتی در اختیار کشورها قرار نمی گیرد. کارخانه شمش آنتیموآن سیستان تنها کارخانه تولید این فلز در ایران می باشد. و با تاسیس این کارخانه ایران به جمع چند کشور معدود تولیدکننده آنتیموآن پیوست.
مرزهای گسترده استان
مرزهای گسترده استان و دسترسی به آب های آزاد دو مزیت مهم اقتصادی در این استان است. پایانه های مرزی میلک و میرجاوه از مهم ترین گذرگاه های تجاری استان و کشور و محور های مهم تجارت ایران با کشورهای افغانستان و پاکستان هستند. ایران از طریق این دو مرز صادرات بالایی دارد. همچنین کالاها و اجناس خارجی بسیاری بصورت قانونی یا متاسفانه قاچاق از طریق مرزهای این استان وارد کشور می شود. بخش عمده ای از این اجناس در بازارهای سنتی استان مانند چهارراه رسولی زاهدان و بازارهای چابهار به فروش می رسد.
البته همسایگی با دو کشور افغانستان و پاکستان در طول این چند دهه آسیب هایی هم برای استان داشته است. ضعف حکومت مرکزی پاکستان سبب آن شده گروهک های تروریستی و اشرار در کوهستان های نزدیک به مرز ایران مامن گزینند و گاه نسبت به پاسگاه های مرزی ایران تعرض کنند. قاچاق سوخت گسترده در مرزهای بلوچستان نیز از دیگر آسیب شناسی های مرز است. البته نرخ بالای بیکاری و نبود مشاغل دیگر نیز این مسئله را تشدید کرده است. در نبود کارخانه و عدم امکان کشاورزی با توجه به کم آبی های استان یافتن شغل کیمیاست.
اما مرزهای سیستان (زابل) با افغانستان با انسداد مرز بوسیله دیوار بتنی سه متری در شرایطی که خشکسالی بیداد می کرد امکان ارتزاق مردم از مرز را از میان برد و وضعیت منطقه را بیش از پیش در تنگنا قرار داد.
دسترسی به آبهای آزاد و اقیانوسی
سیستان و بلوچستان دارنده تنها بندر اقیانوسی ایران است. چابهار نسبت به سایر بنادر ایران به اقیانوس هند و آبهای آزاد بسیار نزدیک تر است و دارای موقعیت بسیار استراتزیکی است به گونه ای که کشورهای آسیای میانه و محصور در خشکی برای تامین نیازهای خود بسیار به این بندر نیازمند اند. تجارت از طریق چابهار برای بسیاری از کشورهای دیگر از جمله هند نیز سود زیادی دارد. مسیر ترانزیتی چابهار-میلک تجارت پررونقی را برای ایران و کشورهای منطقه مهیا ساخته است و اگر به مسیرهای اصلی سیستان و بلوچستان گذر کنید تریلی های ترانزیتی بسیاری را خواهید دید.
گردشگری
تمدن غنی چند هزار ساله سیستان باعث گردیده در هر گوشه از سیستان آثار و بقایای تاریخی از دوره های پیش از مادها ، هخامنشیان، ساسانیان ، اشکانیان و دوران اسلامی را شاهد باشیم. از جمله شاخص ترین آنها می توان از تمدن شهرسوخته ، بقایای شهر دهانه غلامان بازمانده دوره هخامنشی، آتشکده کرکوی، کوه باستانی و افسانه ای خواجه و بقایای ارگ خاندان سورن، بقایای شهر زاهدان کهنه که مورد حمله تیمور قرار گرفت، ارگ سکوهه، روستای تاریخی قلعه نو ، قلعه رستم و بافت تاریخی حوضدار ، کنسولگری انگلیس و ده ها اثر تاریخی، قلعه ها و ارگ های بزرگان سیستان یاد کرد. برخی از این آثار توسط سازمان میراث فرهنگی مرمت شده است اما متاسفانه با توجه به قابلیت بالای گردشگری که دارد مورد توجه مسئولان و مردم قرار نگرفته است.
گردشگاه چاهنیمه پارک جنگلی است که در ساحل چاهنیمه های سیستان جای گرفته و دارای باغ وحش کم نظیر و فضای مفرحی است و می تواند مورد توجه بیشتر گردشگران قرار بگیرد.
کوه تفتان که آتشفشانی نیمه فعال است و از دهانه آن توده های گوگردی بیرون می آید به همراه دامنه های سرسبزش همچون روستاهای تمین و سنگان و غار لادیز نیز ظرفیت گردشگری بالایی دارد اما بیشتر مورد استفاده شهروندان زاهدان قرار می گیرد.
و اما ساحل زیبا و پاک چابهار که به جرئت می توان گفت از سواحل کم نظیر ایران است دارای سواحل صخره ای و ماسه ای بکری است . کوههای مینیاتوری چابهار، جنگل های حرا و گلفشان شهرستان کنارک همه در جنوب استان متمرکز شده و با فراهم شدن زیرساخت های کافی می تواند به یکی از قطب های مهم گردشگری کشور تبدیل شود. گرچه با بهبود زیرساخت های چابهار در چند سال اخیر گردشگران داخلی بسیاری از چابهار دیدن کردند.