احادیث پیامبر و امامان درباره ایرانیان

مرگ بر آل سعود

 

از زمان پیامبر اکرم و امامان معصوم احادیث و روایات و تفسیرهای بسیاری به ما رسیده که بارها از ایرانیان یاد کرده اند . آن بزرگواران از ایرانیان به نیکی یاد کرده و امروزه سخنان گوهربار آن بزرگواران مایه افتخار ما ایرانیان است . البته نباید این را فراموش کرد همه انسان ها از هر قومی با هم برابرند و هیچ قومی از قوم دیگر برتر نیست و تفاوتی در عقوبت و جزای آنان نیست.

پیامبر اکرم

1- در روایتی در خصوص آیه « و ان تتولوا یستبدل قوما غیرکم »  « اگر شما - ای جمعیت عرب به دین و ایمان - پشت کنید خداوند مردم دیگری را به جای شما بدل خواهد گرفت » آورده اند گروهی از یاران پیامبر گرامی پرسیدند: ای پیامبر خدا این مردمی که خداوند در کتاب خود آنان را یاد کرده است چه کسانی هستند؟

ایشان دست مبارکشان را بر بر پای سلمان فارسی که در کنارشان نشسته بود زد و فرمودند: « این ، قبیله اش و هموطنانش هستند » و سپس فرمودند: « قسم به پروردگاري که جان من در قبضه ي قدرت اوست، اگر «ايمان» به ستاره ي پروين آويخته باشد، مرداني از مردم «فارس» آن را در اختيار خواهند گرفت.»

2- پیامبر اکرم همچنین فرموده اند: « اعظم الناس نصیبا فی الاسلام اهل الفارس » در میان مردم ، مردم فارس بیشترین سهم را از اسلام دارند . »

3- همچنین ایشان فرموده اند: « ایرانیان خویشاوند ما اهل بیت اند... »

4- پیامبر در جایی دیگر می فرمایند: « اسعد العجم بالاسلام اهل الفارس » « خوشبخت ترین مردم غیرعرب به واسطه اسلام مردم ایران اند. »

5- عالم اهل سنت احمد بن حنبل از پیامبراکرم نقل کرده است : «نزدیک است که خداوند متعال اطراف شما را از عجم آکنده کند ، آنان همچون شیرانی هستند که اهل فرار نیستند ، آنان همچون شما می جنگند و غنایم شما را تصاحب می کنند. » در شرح این حدیث همچنان که آیت الله ناصری نیز اشاره کرده اند به ثبات قدم ایرانیان در دین و همچنین نقش آنان در ظهور امام زمان اشاره دارد .

6- در تفسیر آیه : « وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ » چندین حدیث در مورد این آیه آمده است ، بنابر این احادیث، ایرانیان هستند که ملحق به مسلمانان عرب می‌شوند و نشان افتخارآمیز ترویج اسلام را بر سینه خود می‌نهند.

7-بنا بر حدیث دیگری، صبحگاه روزی پیامبر اکرم(ص) در حالی که در میان یارانشان نشسته بودند فرمودند:

« شب گذشته، خواب دیدم که در مسیر صاف و همواری حرکت می‌کنم. پشت سر من هم دو دسته گوسفند سیاه و سفید در حرکتند، در طول مسیر گوسفندان سیاه کم کم پراکنده و کم و کمتر شدند، اما گوسفندان سفید همچنان به حرکت خود پشت سر من ادامه می‌دادند تا آنجا که دیگر هیچ گوسفند سیاهی نماند و تنها گوسفندان سفید به همراه من باقی ماندند، گمان می‌کنید که تعبیر این خواب چیست؟»

یکی از حاضران مجلس نیز تعبیر کرد که: «یا رسول‌الله! گوسفندان سیاه اعراب هستند که اندک اندک از کنار شما متفرق می‌شوند و گوسفندان سفید اشاره به ایرانیان دارد که همراه شما خواهند ماند و یاران شما خواهند بود».

در این حال، جبرائیل نازل شد و خدمت پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: «خداوند بر شما سلام می‌فرستد و می‌فرماید: تعبیر خواب شما همین است،‌ عرب‌ها از اطراف اسلام پراکنده می‌شوند و ایرانیان برای حفظ آن باقی می‌مانند».

8- در روایت دیگری آمده است پیغمبر درباره مردم فارس فرمودند: همچنان که شما (عرب ها) به خاطر حمايت از دين، آنان را با شمشير خواهيد زد، دنيا منقضي نمي شود و به آخر نمي رسد، مگر اينکه همين ايرانيان به خاطر تازه شدن اسلام و حمايت از قرآن، و پياده شدن دستورات آسماني اين کتاب الهي، شما را با شمشير خواهند زد و با شما خواهند جنگيد.

9- همچنین مرحوم شیخ مفید در کتاب اختصاص خود آورده است : چنين به ما رسيده است که روزي از روزها سلمان فارسي، رضي الله عنه، وارد مسجد رسول خدا(ص) گرديده و اصحاب و ياران پيغمبر اکرم (ص) از او تجليل کردند و مقدمش را گرامي شمردند و به خاطر بزرگواري، محترم بودن، ريش سفيدي و مکان و منزلتي که نزد رسول خدا(ص) داشت او را در صدر مجلي نشانيدند.
طولي نکشيد که عمر بن خطاب وارد شده و در ميان اصحاب، سلمان فارسي را ديد که در صدر مجلس نشسته است. نگاهي به سلمان انداخت و گفت: اين مرد عجمي که در صدر مجلس نشسته است ديگر چه کسي است؟!
اين سخن به گوش پيغمبر اکرم (ص) رسيد، حضرت به منبر رفت و خطبه خواند و فرمود: « به درستی که مردم از زمان آدم ابوالبشر علیه السلام ، مانند دانه های شانه به هم پیوسته و مرتبط و یکسانند، و هیچ عربی بر هیچ عجمی و هیچ سرخ پوستی بر هیچ سیاه پوستی فضیلت و برتری ندارد مگر بوسیله تقوا ، سلمان دریایی است که به آخر نمی رسد ، سلمان گنجی است که تمام نمی شود و فانی نمی گردد ، سلمان از ما اهل بیت است » .

 

 

 

 

 

 

 

ادامه این نوشتار در دست مطالعه و نوشتن است

آشنایی با مردم بلوچ

مردم بلوچ دسته ای از اقوام ایرانی تبار هستند که بیشتر به گویش بلوچی از شاخه گویش های ایرانی شمال غربی سرچشمه می گیرد. بیشینه مردم بلوچ بیشتر در دو کشور پاکستان و ایران و همچنین بخشی در افغانستان و دیگر کشورها پراکنده اند.

ریشه و تبار

مردم بلوچ یکی از دسته جات اقوام آریایی بوده اند که امروزه بیشتر در جنوب شرق ایران و بلوچستان پاکستان زندگی می کنند. پژوهش هایی که صورت گرفته و شواهدی که حاکی است گویش بلوچی با گویش های شمال غرب ایران مانند گویش گیلکی و کردی تشابه بسیاری دارد .

قوم بلوچ از چند طایفه بزرگ تشکیل می شده است که در گذر زمان به طوایف کوچک تری تقسیم شده است. پیش از بلوچ ها مردم جت در جنوب بلوچستان ساکن بوده اند. این که بلوچ ها از اقوام آریایی اند کاملا روشن است اما این قوم در طول تاریخ با اقوام و نژاد های دیگری نیز به ویژه نژاد دراویدی آمیزش هایی داشته اند ، اما اصل و عمده بلوچ ها آریایی تبارند و از مشابهت چهره بیشینه آنها با مردم دیگر نقاط ایران نیز کاملا پیداست. بررسی های ژنتیکی نیز این را اثبات کرده است. در دوره رضاشاه پهلوی نیروهایی برای تحکیم قدرت پهلوی به بلوچستان فرستاده شد و این نیروها به سرکوبی منطقه بلوچستان و خواباندن ناآرامی ها و نا امنی ها که حتی گریبان گیر آمریکایی ها در این منطقه شده بود پرداختند .

البته سیاهپوستانی که از آفریقا در دوران معاصر وارد بلوچستان کرده اند امروزه بخشی از مردم بلوچ محسوب می شوند ، شمار آنان اندک است و بیشتر در جنوب بلوچستان یافت می شوند.

بلوچ های ایران

در ایران عمده مردم بلوچ در جنوب و مرکز استان سیستان و بلوچستان زندگی می کنند. بطور محدود تر در برخی نواحی خاوری کرمان و  هرمزگان و منطقه سیستان نیز ساکن اند.

بخشی از جمعیت زاهدان را مردم بلوچ تشکیل می دهند . در سیستان و بلوچستان به جز ناحیه سیستان در دیگر نقاط استان حضور بلوچ ها پررنگ تر از دیگر اقوام می باشد. اما در زاهدان بافتی از اقوام بلوچ ، سیستانی و مهاجرانی از دیگر نقاط ایران شمار باشندگان این شهر را تشکیل می دهند.

گویش بلوچی

گویش بلوچی خود دارای چندین لهجه می باشد ما در ایران به طور کلی آنها را به بخش لهجه سرحدی و مکرانی تقسیم می کنیم . منطقه بلوچستان چون از دیرباز در ناحیه ای حاشیه و دور قرار گرفته و همچنین چشم مهاجمان و جنگ افروزان را به خود جلب نمی کرده است بهتر توانسته ویژگی های اصیل زبان های ایرانی را در خود حفظ کند و شمار واژگان بیگانه در آن اندک است . گویش بلوچی سرحدی بخاطر مجاورت با مناطق فارسی زبان مانند سیستان و کرمان و قرار داشتن در منطقه ای بازتر به زبان پارسی امروزی نزدیک تر است . گویش سرحدی در ناحیه سرحد یعنی نواحی شمالی بلوچستان و گویش مکرانی در نواحی جنوبی بلوچستان یعنی مکران رایج است .

جامگان بلوچی

جامه ها و لباس های زنانه بلوچی در رنگ های روشن و شاد و متاثر از فرهنگ ایران و شبه قاره هند به خاطر مجاورت با این منطقه می باشد .  سوزن دوزی از دوزندگی های نامدار مردم بلوچستان است. جامه های مردانه بلوچی بلند و راحت و بیشتر در رنگ های روشن و سپید هستند . امروزه  با آن که لباس های محلی در دیگر نقاط ایران یا به طور کلی کنار گذاشته شده یا تغییر بسیاری یافته اما بیشینه مردم بلوچ از لباس های محلی خود با تغییرات اندک استفاده می کنند.

دین و مذهب

عمده مردم بلوچ مسلمان و پیرو مذهب اهل سنت حنفی اند البته بخش کوچکی از مردم بلوچ پیرو مذهب شیعه دوازده امامی اند که بیشتر در میان بلوچ های بزمان ، دلگان و سیستان به چشم می خورد.

پیشه و کار

بخش بزرگی از مردم بلوچ به کشاورزی و دامپروری مشغول اند . در بلوچستان نخلستان ها و باغات ، جالیز زار ها و موزستان ها و مزارع و حتی شالیزار هایی وجود دارد که روزی دهنده مردم این منطقه است و در چند سال اخیر گسترش یافته است . دامداری هم از مشاغل مهم آنان است. در نواحی جنوبی صیادی و ماهیگیری نیز از مشاغل مردم محسوب می شود . همچنین بخشی نیز در مشاغل دولتی صنعتی و اداری مشغول اند و شماری به تجارت و فروشندگی می پردازند همچنین مشاغل کاذب هم بعضا وجود دارد.

 مشتاق نظرات شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

سیزده بدر اصلا نحس نیست

عید نوروز از کهن ترین و بزرگترین عیدهای ملی ما ایرانیان است و ریشه در تاریخ چند هزار ساله و طبیعت دوستی ما ایرانیان دارد. این عید بزرگ از دوران پیش از اسلام بوده و پس از اسلام نیز به خاطر رسوم نیکویی همچون دید و بازدید ، جشن گرفتن شکوفا شدن دوباره طبیعت که نشانی از بزرگی خداست ، تلاش در پاکیزه سازی و خانه تکانی ، افزایش مهربانی با یکدیگر و دیگر رسوم پسندیده مورد تایید اسلام است . احادیث و روایاتی زیادی هم پیامبر و امامان در مورد نیکو و فرخنده بودن این عید ذکر شده است. البته در برپایی نوروز از برخی خرافات که گریبان گیر ما شده است باید پرهیز کرد.

یکی از این خرافات که شایسته فرهنگ و تمدن ایرانی _ اسلامی ما نیست پنداشتن نحسی و شوم بودن عدد سیزده و روز سیزده بدر است. بر اساس آموزه های اسلامی هیچ عدد و روزی نحس شوم نیست . و بر اساس استنباط از قرآن شومی و نحسی ره آورد اعمال و کارهای ناپسند و ناشایست ماست نه اینکه روزها و اعداد شوم و نحس هستند.

واژه نحس در قرآن

در قرآن مجید از واژه نحس دو بار یاد شده و هر دو بار در خصوص قوم عاد آمده است در آیه 16 فصلت « فی ایام نحسات » و در آیه 19 قمر « فی یوم نحس مستمر » در این دو آیه اعمال شوم و ناشایست این قوم باعث فرو فرستاده شدن بلا بر آن مردم شد و در آن روز یا روزها گرفتار نحسی و شومی خود شدند . بر این اساس نحسی و شومی به خاطر اعمال خود انسان هاست و روزهایی که خداوند آفریده دارنده هیچ نحسی نیستند بلکه اعمال خود انسان ها باعث نحسی و شومی است و نباید آنرا به گردن روزهای آفریده خداوند انداخت.

در فرهنگ ایران باستان

هیچ روایت و سند تاریخی برای اینکه مردم ایران باستان روز سیزده را نحس و شوم می دانستند وجود ندارد بلکه در گاهشماری ایرانی و نامگذاری روزها ، روز سیزدهم هر ماه تیرروز نامگذاری شده و حتی روز فرخنده و نیکویی نیز بوده است .

در کتاب آثارالباقیه ابوریحان بیرونی جدولی برای سعد و نحس بودن روزها انگاشته شده و روز سیزده روز سعد ذکر شده است و این ها همه نشان دهنده آن است که عدد سیزده نزد ایرانیان پیشین خجسته بوده است .

ریشه نحس پنداشتن سیزده بدر

در فرهنگ مسیحیان عدد سیزده نحس است و برخی نحس دانستن این عدد را نشأت گرفته از فرهنگ بیگانه می دانند و در فرهنگ ایران باستان عدد سیزده را نه تنها نحس نمی دانستند بلکه این روز تیرروز و خجسته بوده است .

برخی نیز عید پوریم یهودیان را مصادف با سیزده بدر ایرانیان دانسته اند و علت نحس پنداشتن این روز را انتقام یهودیان از دشمنانشان در ایران و کشتار بخشی از ایرانیان دانسته اند اما بسیاری این نظریه را رد کرده اند.

طبق گاهشماری یهود رخداد پوریم در ۱۳ اَدار سال ۳۴۰۵ عبری همزمان با ۲۵ فوریه ۳۵۵ پیش از میلاد و ۶ اسفند سال ۹۷۷ قبل از هجری شمسی، رخ داده که با تاریخ ۱۳ فروردین آن زمان دقیقاً ۳۷ روز اختلاف وجود دارد. البته با توجه سالهای کبیسه عبری احتمال اینکه در برخی سالهای دیگر، این دو کمی به هم نزدیکتر یا دورتر شوندهست اما در طول تاریخ، "این دو واقعه هیچگاه برهم منطبق نمی‌شوند". و اصولا پوریم را یک عید زمستانی دانسته اند تا عید یک بهاری. حتی برخی کتاب استر را روایتگر این داستان است را فاقد ریشه تاریخی و همراه با تناقضات تاریخی آشکار دانسته اند و شک و تردید و ابهام زیادی در این خصوص وجود دارد. 

 مشتاق نظرات شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

 

تاریخ شیعه در ایران

چگونگی پیدایش

 تشیع از همان آغاز اسلام و زمان پیامبر اسلام شکل گرفته است و تشیع همان اسلامی است که پیامبر اکرم آورده است. جانشینی حضرت علی توسط خداوند به عنوان هدایت کننده کامل ترین و آخرین دین صورت گرفته است و توسط پیامبر بارها بر آن تاکید شده ،لذا برخی از یاران پیامبر آن را پذیرفتند و پس از درگذشت پیامبر نیز بر آن باقی ماندند.

از سوی دیگر تشیع یک مذهب فقهی و کلامی نیست که پس از پیامبر شکل گرفته باشد. بلکه دوازده پیشوا تعیین شده پس از پیامبر آنرا پربار و مستحکم ساخته اند. از سویی موسسان شماری مذاهب اسلامی دیگر از شاگردان امامان شیعه بوده اند.

نخستین شیعیان

برخی منابع روایی و کلامی سلمان پارسی ، مقداد ، ابوذر و عمار را از نخستین شیعیان دانسته اند.

واژه شیعه به معنای پیرو و یاور می باشد که به شیعیان علی بن ابیطالب اتلاق می شده است. و در روایات آمده که این لفظ نخستین بار توسط پیامبر اکرم به کار برده شده است.

فرقه های شیعه

در گذر تاریخ متاسفانه مذهب شیعه فرقه ها و انشعاباتی یافته است که علاوه بر شیعه دوازده امامی فرقه های دیگری مانند کیسانیه ، واقفه ، زیدیه ،اسماعیلیه در طول تاریخ پدید آمدند. امروزه از این فرقه ها اسماعیلیان و زیدیان به طور اندک باقی مانده اند.

در سال 122 هجری قمری زید بن علی بن حسین بر امویان قیام کرد و پس از او یکی از فرقه های شیعه به نام زیدیه شکل گرفت. آنان معتقدند هر کس از نسل حضرت علی و حضرت فاطمه عادل و قیام کننده با سلاح باشد صلاحیت امامت را دارد.

اسماعیلیان نیز معتقد به امامت اسماعیل فرزند امام صادق هستند که در زمان زنده بودن خود امام صادق از دنیا رفت .

 

سرکوب های اولیه شیعیان

شیعیان که پیوسته بر سخنان پیامبر در خصوص جانشینی حضرت علی تاکید داشته اند و حکومت و خلافت را حق امامان معصوم برای راهنمایی کامل مسلمانان می دانستند همواره مورد آزار و فشار حکومت ها بودند. گروه های شیعیان چندین بار بر حکومت های اموی و عباسی قیام کردند. شیعیان در این دوره ها سختی های بسیاری را متحمل می شدند حتی در دوره هایی به شکنجه و کشتار شیعیان پرداخته شده است. پس از حضرت علی و امام حسن ، معاویه علی رغم تعهدش به آزار و تعقیب شیعیان پرداخت و دستور به لعن حضرت علی بر منابر داد. در دوره یزید نیز امام حسین به شهادت رسید و فاجعه کربلا رخ داد. شیعیان چندین بار قیام کردند. حجاج بن یوسف حاکم عراق در دوره اموی دشمنی زیادی با شیعیان امام علی داشت. در دوره عباسی نیز پس از به قدرت رسیدن آنان ظلم و ستم بر شیعیان پایان نیافت و همواره سرکوب می شدند.

چرایی استقبال و ترویج شیعه در ایران

درباره اینکه ایرانیان چگونه شیعه شدند باید کنکاش زیادی کرد. سلمان فارسی که از نخستین شیعیان بود یک ایرانی بود. ایرانیان با دیدن ویژگی های امام علی که برتری نژادی را ملغی می دانست و رفتار بسیار نیکویی داشت باعث جلب ایرانیان می شد و از طرفی به یاد آوریم که یکی از دلایل عدم پذیرش جانشینی امام علی توسط عمده اعراب این بود که امام علی بسیاری از مردان قبایل عرب را کشته بود و کینه موجود از آن حضرت به خاطر رشادت ها و شجاعت ها و حسادت ها به وی در طول جنگ های اسلام همچنان با پذیرش اسلام از سوی آنها وجود داشت . و از طرفی نیز جوان بودن امام علی که بر اساس رسوم جاهلی عرب که پیرگزینی را پیشه می کردند یعنی فردی که پیرتر و سالخورده تر بود بر جوانی که شایسته تر بود ارجحیت داشت و پس از اسلام نیز با وجود مغایرت اسلام با این رسم پیرگزینی یا شیخوخیت همچنان در میان خیلی از اعراب وجود داشت . امتیاز طلبی گروه های عرب مانند مهاجران و انصار یا تیره های قریش و توطئه های پنهان منافقان در میان اعراب نیز در ممانعت از جانشینی و روی خوش نشان ندادن به شیعه بی اثر نبوده است. اما ایرانیان پس از مواجهه با اسلام  و بررسی شرایط بدون داشتن کینه های قبیله ای از حضرت علی و رسوم جاهلی و از سوی دیگر واقعیاتی همچون روایات و احادیث فراوان در این خصوص و دیدن رفتاری نیکو بر اساس اسلام از حضرت علی تمایل و زمینه گرویدن به مذهب شیعه در ایرانیان بیشتر وجود داشت.

اما نباید فراموش کنیم پذیرش اسلام توسط ایرانیان تدریجی بود و تا چندین سال مذهب زرتشت به عنوان یک جریان دینی مطرح در ایران وجود داشت . فاتحان ایران نیز که نقاط مختلف ایران را می گشودند که پیرو مذهب شیعه نبودند و ایرانیان همانطور که فاتحان عرب می گفتند در درجه اول اسلام را شناختند و از جریان ها و وقایعی که گذشته بود بی خبر بودند. حال بگذریم از اینکه برخی از این سلطه ها برای دریافت غنیمت و ثروت بود نه گسترش اسلام.

به هر ترتیب گرایش های شیعی با مهاجرت برخی افراد شیعه و سادات به مناطق ایران مطرح شد و پیروان خود را پیدا کرد. با آگاه شدن بیشتر ایرانیان از اوضاع و اصول و فروع اسلام مذهب تشیع هم پیروان بیشتری پیدا می کرد. به طور کلی مذهب تشیع در نیمه شمالی ایران بیشتر از نیمه جنوبی رواج یافت شاید علت آن ارتباط بیشتر این مناطق با سرزمین های اسلامی دیگر و مهاجرت گروه های شیعه و سادات به این مناطق باشد.

حال پس از روشن شدن این مسئله که زمینه گرویدن به مذهب شیعه در میان ایرانیان به خاطر نبود حسادت های فردی ، کینه های قبیله ای از حضرت علی ، امتیازخواهی گروهی و قبیله ای ، رسوم جاهلی مانند شیخوخیت و توطئه ها و قدرت طلبی ها بیشتر بوده است. باید این نکته را نیز اشاره کرد دوری ایران از مرکز حکومت شیعه ستیز اموی ، ایران را به محیطی امن تر برای سادات شیعه و خاندان های شیعه مبدل کرده بود. وجود و تبلیغ این افراد در میان مردم ایران و کینه ایرانیان از اعراب به خاطر تبعیض ها و توهین ها و مشاهده رفتار امام علی که بر اساس قرآن برتری نژادی را ملغی اعلام کرد باعث ترویج شیعه در نواحی قم ، خراسان و تبرستان شد.

شکل گیری شهرهای شیعه نشین در ایران

همانطور که گفته شد گسترش شیعه در شهرهای نیمه شمالی بیشتر از نیمه جنوبی بود که شاید ارتباط بیشتر با مراکز جهان اسلام و مهاجرت خاندان های شیعه و سادات به آن مناطق موثر بوده است. از نخستین نواحی ایران که تشیع در آن رواج یافت منطقه قم بود با ساکن شدن خاندان اشعری که از شیعیان یمن بودند و از ترس حجاج بن یوسف به ایران گریخته بودند و با امامان ارتباط داشتند شیعه در آن ترویج یافت. به تدریج کاشان ، آوه ، ری ، سبزوار ، تبرستان و... نیز شیعه نشین می شوند. تاسیس حکومت های شیعه در همان قرون نخست اسلامی بر ترویج مذهب شیعه اثر زیادی نهاده است.

حکومت علویان تبرستان

یکی از نوادگان امام حسن به نام حسن بن زید علوی که ساداتی بودند که از زیر فشار به تبرستان رفته بودند توانستند در آنجا حکومتی تشکیل دهند. و مذهب شیعه را در آن نواحی گسترش دهد. گفته شده وی مذهب شیعه زیدی را تبلیغ می کرد. اما به هر حال بعدها مردم تبرستان به تدریج به مذهب شیعه دوازده امامی گرویده اند.حکومت آنان در فرجام بدست سامانیان فروپاشید.

حکومت بوییان ایران

حکومت بوییان مانند حکومت علویان تبرستان یک حکومت محلی نبود بلکه حکومت بزرگ شیعی ایرانی بود که علاوه بر بخش های گسترده ای از ایران بخش های بزرگی از سرزمین عراق و دیگر سرزمین های عربی را نیز فتح کرده بود و بغداد پایتخت عباسی را تصرف کرده و با ذلت با خلیفه عباسی برخورد کردند. این نخستین حکومت ایرانی پس از اسلام بود که توانست بر بخش های عربی سلطه ورزد.

بوییان در اصل از مردم دیلم و زیردست زیاریان بودند. فرمانروایان نخستین آل بویه پیرو مذهب شیعه زیدی بودند اما دیگر شاهان آن به مذهب شیعه دوازده امامی گرویده بودند. آنان در عین حاکمیت شیعی و زنده کردن عبارت حی علی خیر العمل در اذان و برپایی مراسمات سوگواری شیعی و جشن های شیعی با پیروان دیگر مذاهب اسلامی و زرتشتیان نیز مدارا می کردند.

اسماعیلیان ایران

با قدرت گیری اسماعیلیان و تشکیل حکومت فاطمیان در مصر ، در ایران نیز پیروان این مذهب به ساختن دژ ها و قلعه های کوهستانی پرداختند. و قدرت زیادی گرفته بودند و تا هنگام حمله مغول حیات سیاسی آنان ادامه داشت.

استقرار طولانی حکومت های سنی مذهب در ایران

پس از عباسیان با وجود شکل گیری حکومت شیعی آل بویه و حکومت های اسماعیلیان و حکومت محلی علویان اما سال ها حکومت های سنی مذهب به ویژه غزنوی و سلجوقی هنوز شرایط آزاد ترویج مذهب شیعه وجود نداشت. و گاه شاهان متعصبی در دوران غزنوی و سلجوقی حکم می راندند. با این شرایط تا زمان حکومت صفوی اهل سنت در ایران گسترش و کثرت داشت و به شیعه فرصتی داده نمی شد. اما با حمله مغول و از میان رفتن حکومت های سنی ایران زمینه برای گسترش بیشتر شیعه فراهم شد.

رسمی شدن مذهب شیعه در دوره خدابنده ایلخانی

پس از سال ها حکومت های سنی مذهب و سپس از تاریخی مسلمان شدن شاهان ایلخانی پس از مرگ غازان خان و به حکومت رسیدن سلطان محمد خدابنده اولجایتو مذهب شیعه قدرت یافت. اولجایتو در ابتدا بر کیش مسیحی بود سپس به مذهب حنفی گروید و پس از چندی شیعه شد و دستور داد نام خلفای سه گانه را از سکه براندازند. او به ترویج مذهب شیعه پرداخت علمای شیعه از دیگر نقاط به ایران آمدند و مدارس شیعی شکل گرفت. اما سلطان محمد چندان متعصب نبود و با وجود خشم سنی مذهبان ایران از اقدامات او تا حدودی اقدامات خود را کاهش داد.

دوره حکومت سلطان محمد خدابنده و قدرت یافتن شیعه گرچه کوتاه بود اما ثمرات خوبی برای گسترش فرهنگ شیعه بود.

جنبش شیعی سربداران و تشکیل حکومت

جنبش سربداران از باشتین سبزوار آغاز شد آنان با کشتن مغولان متعرض اعلام کردند که حاضرند سر خود را به دار دهند اما زیر بار ذلت نروند و حکومت سربداران بر بخش های بزرگی از خراسان شکل گرفت آنان به تلاش برای آبادانی ویرانی های مغول کردند و در نهایت این حکومت تا زمان یورش تیمور دوام آورد.

صفویان و غلبه شیعه

تشکیل حکومت قدرتمند ایرانی شیعه که سال ها حکومت کرد را نخستین حکومت قدرتمند ایران پس از اسلام می دانند. این حکومت توانست مرزهای ایران را تا حدود ساسانیان گسترش دهد . این حکومت تمام تلاش خودش را برای تبلیغ مذهب شیعه انجام داد. این حکومت تلاش داشت تا وحدت و یکپارچگی در میان مردم ایران به وجود آید. از این رو یکپارچگی دینی بر مبنای شیعه و تاکید بر ملیت ایرانی از طریق شاهنامه خوانی و حفظ و گسترش عناصر فرهنگ ایرانی را در دستور کار قرار داد و تا حدود زیادی نیز در پیشبرد سیاست های خود پیروز شد.

تا پیش از فرمانروایی صفویان گرچه شهرهای شیعه نشین بزرگی همچون قم ، کاشان ، ری ، سبزوار ، توس ، مناطق شمالی ایران وجود داشت اما جمعیت اهل سنت در ایران بیشتر از شیعیان بود تا آن که در دوره صفوی شیعه در ایران غلبه یافت.

 علمای شیعه از دیگر نقاط به ایران دعوت شدند کتاب های بسیاری نوشته شد ، فرهنگ و هنر و علم گسترش یافت. گفته شده ترویج و تبلیغ مذهب شیعه توسط صفویان در مواردی با خشونت بر سنی مذهبان به ویژه عالمان سنی همراه بود. این رفتار مشابه رفتار ترکان سنی مذهب عثمانی با شیعیان آن نواحی بود. در نتیجه این حکومت گسترش کامل تشیع در ایران بود و به جز نواحی مرزی و دور مذهب شیعه توانست به عنوان شاخص ایرانیان تبدیل شود. ناگفته نماند سیاست مذهبی ایران در دوره صفوی حکومت های ازبکان و عثمانی را که سنی مذهب بودند بر انگیخت و جنگ های زیادی در این خصوص رخ داد که در فرجام ازبکان به سختی تمام از ایران شکست خوردند و در جریان جنگ های ایران و عثمانی نیز مناطقی همچون عراق دست به دست می شد. در فرجام کار صفویان و قائله افغانان و سپس سرکوب افغانان بدست نادر رخ داد و پس از دوره هایی ضعف سیاسی در دوره نادر دوباره قدرت سیاسی برقرار شد.

ایران شیعی در گذر از حکومت های نادری و زندی

ایران پس از صفویان دیگر با ایران پیش از صفویان تغییرات مذهبی بسیاری کرده بود و مذهب شیعه تثبیت شده بود در دوره نادرشاه وی تلاش داشت تا میان مذهب شیعه با مذاهب سنی نزدیک سازی ایجاد کند و از اختلافات میان آنان بکاهد و کارهایی که در دوره صفویان بر ضد مذهب اهل سنت صورت می گرفت و باعث خشم همسایگان سنی مذهب ایران می شد را انجام ندهد.

در دوره کریمخان زند که به عدالت و دادگری آوازه دارد نیز گرچه دامنه حکومت کوچک تری را در برگفت اما وی به جنگ و خونریزی علاقه ای نداشت و به گسترش آسودگی و رفاه و فرهنگ می پرداخت. در دوره ای که حاکمیت شیعه همچنان پابرجا بود او به خارجی ها چندان روی خوشی نشان نمی داد. وی بندر بصره عثمانی را تصرف کرد و چراکه این بندر از رونق تجاری بنادر ایران کاسته بود.

گذر شیعه از حکومت قاجار

پس از هرج و مرج های بسیار حاکمیت آقامحمدخان قاجار به هر نحوی که بود تثبیت شد. گرچه در دوره او ایران گستره بزرگی را شامل می شد اما با بی لیاقتی شاهان بعدی قاجار و فشار های استعمار روس و انگلیس بخش های گسترده ای از خاک ایران از دست رفت. در این دوره همانند دوره های دیگر پس از صفویان حاکمیت در دست شیعه تداوم یافت . اما اوضاع نامناسب سیاسی در این دوره آسیب های زیادی به پیکره ایران وارد کرد. در این دوره مردم و علما دست به انقلاب بر ضد سلطنت زده و حکومت مشروطه سلطنتی به وجود آمد. از دیگر ویژگی های این دوره استفاده علما از قدرت خود برای کوتاه کردن دست استعمار از منابع ایران بود. در شرایطی که ضعف حکومت موج می زد و این مسئله استعمارگران غربی را از اهمیت و قدرت مرجعیت شیعه آگاه کرد.

گذر شیعه از شاهنشاهی پهلوی

رضاخان پس از قدرت گرفتن تغییر ماهیت داد و پیشرفت ایران را در راستای زدودن چهره اسلامی شیعی ایران می دانست و غربی کردن چهره ایران البته با نگاه ویژه به تمدن ایران باستان در دستور کار قرار گرفت . در این راستا اقدامات ضد اسلامی زیادی نیز صورت گرفت. در دوره پهلوی دوم همچنان زندگی و خودباختگی در برابر غرب و کمرنگ کردن دین صورت می گرفت. گرچه حکومت پهلوی مثلا خود را حکومت مسلمان و شیعه می دانست.

دوره جمهوری اسلامی ترمیم کننده چهره شیعی ایران

مردم ایران به رهبری بزرگ و عالم دینی و سیاسی خود امام خمینی بر ضد حکومت پهلوی که در صدد تغییر چهره اسلامی چند صد ساله ایران و غربی کردن کشور و سست ورزی و زیر بار زور و نفوذ کشورهای بیگانه روی آورده بود دست به قیام و انقلاب زدند. ایرانیان همواره به زیربار ستم نرفتن و قیام کردن بر ستم پرداخته اند و انقلاب اسلامی ایران یکی از بزرگترین حوادث تاریخی ایران خواهد بود. که توانست روند تاریخ ایران را تغییر دهد. چهره شیعی ایران در دوره پهلوی آسیب هایی دیده بود ترویج یافتن فرهنگ غرب و رواج نسبی بی بند و باری و فحشا و بی عفتی از مسائلی بود که باعث تغییر چهره ایران با دوره قبلش شده بود. پس از انقلاب بازسازی و ترمیم فرهنگ شیعی ایران صورت گرفت به طوریکه با وجود تحولات و پیشرفت عظیم جهانی فرهنگ شیعی ایران نیز متکی به خود تداوم یابد. در حال حاضر حکومت شیعی ایران نقش بسیار موثری در تحولات کشورهای اسلامی و بیداری ملت های مسلمان دارد. حمایت از مسلمانان و شیعیان جهان در برابر خطرهایی که جوامع اسلامی را تهدید می کند گستره نفوذ ایران را بسیار فرا تر از مرزهای سیاسی آن کشانده و در کیلومترها آن سو تر از مرزها صورت می گیرد. لبنان ، فلسطین ، سوریه ، عراق و یمن با حمایت های ایران به مقابله با دشمن می پردازند.

به امید پیوند خوردن ایران شیعی با حکومت موعود جهان.

 

مشتاق نظرات شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آیا وساطت اهل بیت شرک است

امروزه کسانی هستند که ایراداتی به شیعه وارد کرده و می گویند وساطت قرار دادن اهل بیت پیامبر و اولیای الهی شرک است و شیعیان مشرک اند. در این نوشته مدارک و اسناد قرآنی و روایاتی مطرح می کنیم که این تهمت را رد می کند و درستی این اعتقاد را ثابت می گرداند.

سوال: آیا در دیدگاه شیعه مگر امامان مقام خدایی و ربوبیت دارند؟

در آغاز این سوال مطرح می شود آیا ائمه مقام ربوبیت و خدایی و استقلال تاثیرگذاری در امور نظام هستی دارند. پاسخ این پرسش کاملا روشن است و شیعه به هیچ عنوان چنین اعتقادی در مقام خدایی و تاثیرگذاری مستقل اهل بیت در عالم هستی نداشته و این تهمت و ناسزاگویی محض است.

سوال: وساطت قرار دادن اهل بیت از سوی شیعه مانند کار اعراب جاهلی در بت پرستی است؟

اعراب زمان جاهلی خدای یگانه الله را پذیرفته بودند اما در کنار آن بت ها را بعنوان واسطه و شفیع می دانستند که سبب نزدیکی آنها به خدایی بزرگتر می شود . عده ای این تهمت را به شیعه می زنند که شیعه هم چون ائمه معصوم را واسطه برای تقرب به خدا قرار می دهد مشرک است. در پاسخ به این پرسش باید در درجه اول باید گفت شیعه امامان معصوم را استغفرالله خدا و شریک الله نمی داند و برای امامان مقام ربوبیت و تاثیرگذاری مستقل در امور نظام هستی به هیچ عنوان قائل نیست. و این ناسزاگویی و تهمتی بیش نیست.

قرآن مجید هم به این سنت خرافی اعراب جاهل اشاره کرده است آنان اشیا بی جان و پست را واسطه برای تقرب و نزدیکی قرار می دادند و به همین خاطر هم مشرک بوده اند اما شیعیان از امامان معصوم و شایسته تنها به خاطر آبرویی که نزد پروردگار دارند از آن بزرگواران می خواهند تا واسطه برایشان گردد که وساطت اولیا نیز بنابر استناد قرآن درست است.

خداوند در قرآن می فرمایند: « و لو انهم اذ ظلموا جاءوک فاستغفروا الله و استغفرلهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما »

خداوند می فرمایند: ای رسول ما اگر آنان«مسلمانان» بر خود ظلم کردند و خدمت شما آمدند و از درگاه خداوند آمرزش طلبیدند و اگر پیامبر برای آنان آمرزش بطلبد خداوند را تواب و توبه پذیر و رحیم خواهند یافت.

از این آیه کاملا پیدا و روشن است که واسطه قرار دادن اولیا شرک نیست و پسندیده است که اگر مسلمانان از پیامبر  طلب آمرزش نزد خدا کنند. و این خود آیه قرآن است.

حضرت ابراهیم نیز برای عموی خود از خداوند درخواست آمرزش کرد. حضرت یعقوب نیز به دنبال درخواست فرزندانش فرمود : سوف استغفرلکم و هیچ گاه نگفت درخواست شما شرک است و تنها از خدا بخواهید. روایاتی هم در این خصوص علاوه بر مستندات قرآنی درباره صحت وساطت اولیا وجود دارد. همچنین هنگامیکه برادران یوسف از یوسف خواستند که فاوف لنا الکیل و تصدّق علینا خداوند که نفرمود این شرک است . پس با وجود همه مستندات که بخشی از آنان در این نوشته آمد هرگز وساطت اولیا بخاطر آبرویی که نزد خداوند دارند برای دیگران شرک نیست و کار اعراب جاهلی این بود که اشیا و بتان پست را واسطه برای تقرب به خداوند قرار می دادند و واسطه قرار دادن اولیا که نزد خداوند آبرو و احترام دارند در خود قرآن هم مواردی ذکر شده است.

حال باز ممکن است بگویند آن اولیا زنده بوده اند و وساطت می شده اند پیامبر زنده با مرده فرق دارد مى ‏گوییم: خداوند در مورد شهدا و کشته شدگان در راه خدا مى ‏فرماید: "و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون" و در آیه اى دیگر و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون . آیا پیامبر خدا کمتراز شهداى در راه خداست. آنان زنده و رسول خدا مرده است در حالى که مى‏ دانیم مرتبه شهدا در آیه کریمه سوم است:...فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین والصدیقین و الشهداء والصالحین... . پس رسول خدا زنده است و فقط حیات ظاهرى را از دست داده است و او شاهد بر ماست و اینکه از او بخواهیم از مقام خود نزد خداوند استفاده کرده و براى ما کارى انجام دهد تا خداوند از ما راضى شده و مشکل ما را حل کند، هیچ شرکى نیست و هیچ مشکل عقلى و نقلى ندادند.

 

 مشتاق نظرات شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

 

پی نوشت: تسنیم

سوغاتی شهرهای ایران

اصفهان:

اصفهان شهر صنایع دستی است و خوراکی های شیرین آن نیز جلب توجه می کند. خوراکی های گز و پولکی ، ظروف و صنایع دستی تزیینی خاتم کاری ، منبت کاری ، مینا کاری ، قلم زنی و ...

شیراز:

شیراز شهر باغ هاست و طبیعت و باغ هایش هم بر سوغات این شهر اثر زیادی گذاشته است شیرینی مسقتی ،کلوچه شیراز ، عرقیجات و شربت ها ، نارنج ، فالوده شیرازی،آبلیمو از جمله سوغاتی های این شهر است.

یزد:

یزد شهر شیرینی هاست و از این دید در جهان معروف است از جمله شیرینی های آن باقلوا ، قطاب ، لوز پسته ، لوز بیدمشک ،حاج بادام ، پشمک و پارچه هایی همچون ترمه است.

قم:

قالی قم و شیرینی سوهان زبانزد مردم می باشد و گردشگران و زائران این شهر بیشتر سوهان را سوغات می برند.

مشهد:

سوغات مشهد که پایتخت معنوی ایران است و سالانه گردشگران و زائران بسیاری را به خود جذب می کند بیشتر نخود و کشمش ، زعفران ، عطر ، نبات ، زرشک ، انگشتر و مهر و سجاده می باشد.

کاشان:

کاشان شهر گلاب و فرش است. مردم بیشتر این شهر را با نام گلاب ، گل محمدی و فرش هایش می شناسند. همچنین کلوچه و باقلوای کاشان را نیز نباید فراموش کرد.

کرمان:

شهر کرمان سوغات های گوناگون و متنوعی دارد . از سوغات ویژه کرمان می توان به قوتو یا قاووت ، پسته ، زیره ، کماچ سهن ، کلمپه ، سمنو ، شیریکی پیچ ، قالی کرمان ، ظروف مسی و ... می باشد.

تبریز:

تبریز شهر شکلاتی ایران است. شهر تبریز هم شهری متنوع از سوغات هاست از شیرینی ها و آجیل گرفته تا قالی های نفیس. از جمله شیرینی های قورابیه ، نوقا ، اریس ، آجیل تبریز ، شکلات و ... است.

گرگان:

آب و هوا هم تاثیر زیادی در نوع و تنوع سوغاتی دارند از سوغاتی های گرگان برنج خوش طعم و بوی ایرانی ، انواع مربا ، نان زنجبیلی ، نان پادرازی، نان خرمایی ، قطاب ، حلوا اماج ، نان شیرمال ، سرقربیلی و ...

اردبیل:

شهر کوهستانی اردبیل دارای سوغات عسل ، حلوای سیاه ، تخم آفتاب گردان ، گلیم و... می باشد.

کرمانشاه:

از سوغاتی های این شهر می توان به نان برنجی ، نان خرمایی ، روغن کرمانشاهی ، کاک می باشد.

رشت:

شهر زیبای رشت دارای سوغاتی های برنج خوش طعم و بو ایرانی ، رشته خشکار ، نان برنجی ، محصولات حصیربافی ، مینا کاری ، تابلوهای مینیاتوری ، عروسک ، محصولات قلاب دوزی ابریشم روی ماهوت ، ماهی ، ترشی و... می باشد.

بندرعباس:

از سوغاتی های این شهر ماهی ، کالاهای وارداتی از کشورهای خارجی ، گلابتون دوزی ، صنایع زیبایی صدفی و حصیری و ... می باشد.

زابل:

از سوغاتی های زابل می توان به خوراکی های کلوچه خرمایی ، کشک زرد ، بورک ، چلبک ، قلیفی و ... اشاره کرد.

شهرکرد:

از سوغاتی های این شهر گز بلداجی ، قارا ، کشک ،عسل ، محصولات نمدی و ... می باشد.

سمنان:

از سوغاتی های این شهر می توان به نان بقسمات ، نان چای ، نان شیرمال و ... نام برد.

 بیرجند: 

از سوغاتی های این شهر زرشک ، عناب ، بادام ، کشک سفید ، کشک بیرجندی و ... می باشد.

 سنندج:

از سوغاتی های این شهر شیرینی کنجد ، بادام سوخته ، نوعی باسلوق ، لباس کردی و ... می باشد.

 چابهار:

کالاهای وارداتی از کشورهای خارجی ، موز و میوه های گرمسیری ، ماهی ، صدف های دریایی از جمله سوغات این شهر دریایی است.

 

 مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

آشنایی با شهر دوستمحمد

شهر دوستمحمد مرکز شهرستان هیرمند در شمال استان سیستان و بلوچستان واقع شده است. این شهر نسبتا کوچک در نزدیکی مرز افغانستان و حدود 30 کیلومتری شهر زابل مرکز سیستان جای گرفته است. این شهر در سال 1387 با تاسیس شهرستان هیرمند به مرکزیت این شهرستان ارتقا یافت. جمعیت این شهر حدود 7 هزار نفر می باشد و با توجه به انسداد مرز سیستان و خشکسالی های اخیر روند مهاجرت از این شهر شتاب بسیاری دارد.

پیشینه

 قدمت این شهر به دوره قاجار می رسد ، بنیانگذار دوستمحمد فردی به نام دوستمحمدخان سارانی بوده است. وی از پرداخت مالیات سنگین به امرای بیرجند که در آن زمان سیستان زیر نفوذ آنان بود امتناع میکرد و مالیات را به دولت مرکزی قاجار می پرداخت . دوستمحمدخان همواره با طمع ورزی های حاکمان افغان نسبت به خاک ایران مبارزه میکرد. در نهایت بعلت نارضایتی از پرداخت مالیات سنگین که منجر میشد به مردم منطقه میانکنگی فشار وارد شود از سیستان به بیرجند تبعید شد. از او تمثالی نیز توسط یکی از نقاشان دوره قاجار کشیده شده که نسخه اصلی آن در موزه بیرجند نگهداری میشود. در ابتدا دوستمحمد تنها مرکز بخش میانکنگی یکی از بخش های پنج گانه زابل بود سپس شهر و بعدها شهرستان شد. در جوار آبادی دوستمحمدخان آبادی های کندو بالا و کندو پایین در سمت شمال قرار داشته که بیشتر محل سکونت دودمان های محمودی و سراوانی و... بوده است و سپس به دوستمحمد متصل گشته ، بخش های پایین بازار کنونی دوستمحمد از دیرباز باغات و املاک میران دوستمحمد بوده که امروزه فرزندان آنان بیشتر در مشهد ، اصفهان ، زاهدان و شهر زابل زندگی می کنند. هم اکنون تنها بخش هایی از دیوارهای آن باغات معروف باقی مانده که هنوز در خاطره بسیاری از بزرگان شهر دوستمحمد زنده است. امروزه از فامیل های مختلف سیستانی در دوستمحمد ساکن اند و کمتر اثری از خاندان های قدیمی ساکن دوستمحمد مانند خاندان دوستمحمدخان ، میرها و خاندان رخشانی باقی مانده است و عمده آنان دیار اجدادی خود را ترک گفته اند.

یکی از نخستین مدارس استان و جنوب شرق کشور به نام مدرسه فرخی در این شهر بنا شد. پس از مدرسه احمدیه زابل مدارس دوستمحمدخان و سکوهه نخستین مدارس محسوب می شوند که در سال 1306 یعنی نزدیک به نود سال پیش بازگشایی شده اند. دکان ها و مغازه های این شهر به عنوان تامین کننده بسیاری از نیازهای روستاییان میانکنگی و شکل گیری مراکز آموزشی بخش در این شهر هم در گسترش آن تاثیر به سزایی داشته است. از دیرباز شهر دوستمحمد کانون تجاری و اقتصادی بخش میانکنگی بوده است و امروزه نیز بازار آن مقصد بسیاری از روستاییان پیرامون شهر می باشد.

آب و هوا

شهر دوستمحمد در دشت سیستان جای گرفته و دارای آب و هوای گرم و خشک می باشد. زمستان های این منطقه سرد و گاه دمایی زیر صفر و تابستان هایی بسیار گرم و گاه دمایی بالای 45 درجه را داراست. در فصل بهار معمولا هوا خوب و دلپذیر میشود . بادهای صد و بیست روزه سیستان در فصل گرم سال گرچه با وزیدن کمی از گرمای هوا را می کاهد اما گاه باعث وزش توفان های شن در سیستان می شود. اگر دریاچه هامون مثل گذشته پرآب گردد پوشش گیاهی تقویت شده ، کشاورزی و ماهیگیری و در کل زندگی جریان می یابد و توفان های شن هم که گاه بیداد می کند به شدت کاهش می یابند.

مردم

مردم شهر دوستمحمد را مردمان سیستانی تشکیل می دهند. مردم سیستانی به زبان پارسی با گویش سیستانی سخن می گویند و پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند. مردم بلوچ هم از دیگر ساکنان شهر هستند و عمدتا پیرو مذهب اهل سنت حنفی و بخشی پیرو مذهب تشیع می باشند. در طی سال های اخیر درحالیکه تعداد زیادی از خاندان های اصیل سیستانی منطقه را ترک کرده اند افرادی ساکن شده اند که حضور آنان در شهر سابقه نداشته و تا حدودی ترکیب فرهنگی منطقه به هم خورده است. یکی از مهم ترین دلایل آن ورود اتباع بیگانه از کشور همسایه است که موجب نارضایتی بسیاری از مردم شهر در مسائل فرهنگی و اقتصادی شده است.

آیین نوروز از اعیاد مهم مردم سیستان است و معمولا با خانه تکانی آغاز می شود ، کاشتن سبزه و پهن کردن سفره هفت سین نیز مرسوم است. دید و بازدید و گردش و تفریح هم رونق فراوانی دارد در روز سیزده بدر نیز معمولا به گردشگاه ها و طبیعت می روند و سبزه های نوروزی را در آب یا طبیعت رها می کنند. یکی از سنت های کهن نوروزی مردم سیستان آذین بستن درب منازل با سبزه بوده که امروزه تا حدود زیادی به فراموشی سپرده شده است. اعیاد اسلامی فطر ، قربان و غدیر نیز نیکو داشته می شود. در عید قربان بسیاری قربانی کشته و میان دیگران تقسیم می کنند. در عید غدیر هم به دیدار سادات می روند. گرامی داشت شب یلدا طولانی ترین شب سال هم مورد توجه خیلی هاست. و در کل می توان گفت مردم سیستان به رسوم ملی و اسلامی ایرانی پایبند اند.

سوگواری برای اهل بیت و ایام محرم و حضور دسته جات سینه زنی مانند دیگر شهرهای ایران صورت می گیرد.

از سوغاتی ها و خوراکی های محلی می توان به کشک زرد سیستانی ، کلوچه خرمایی ، بورک ، چلبک و قلیفی سیستان نیز اشاره کرد. هندوانه ، خربزه و انگور یاقوتی سیستان هم در فصل خود طرفداران خودش را دارد.

دوستمحمد کنونی

خیابان اصلی این شهر بولوار امام خمینی است که بخشی از راه سراسری بخش میانکنگی قدیم بوده و از گمشاد تا میلک امتداد داشته و از میان شهر دوستمحمد عبور میکرده است.  بازار شهر و عمده مراکز اداری نیز هم اکنون هم در این خیابان قرار دارد. از گذر های قدیمی دیگر نیز باید از خیابان مدرس ( کوچه بهداری) و خیابان آیت الله سیستانی (کوچه ده پودینه) یاد کرد. با گسترش شهر خیابان های دیگری از جمله بولوار خلیج فارس ( خیابان کندو بالا) و بولوار سیدالشهدا ( خیابان فرمانداری) ، بولوار گلها ، خیابان هیرمند ، دانش و... نیز اضافه شده است.

بازار این شهر هم نقش مهمی در رونق و اهمیت شهر داشته و تامین کننده بسیاری از نیاز های مردم شهرستان است. این شهر دارای بیمارستان 32 تخته خوابی است که گنجایش توریست درمانی از کشور همسایه را نیز دارد. از لحاظ فضای سبز و پارک های مناسب و امکانات ورزشی و آسفالت معابر نیازمند توسعه و گسترش بیشتری است.

با تصویب منطقه آزاد تجاری-صنعتی سیستان امید می رود این شهر با توجه به مرزی بودن از لحاظ اقتصادی- تجاری رونق بسزایی پیدا کند.

پروژه های تاثیرگذار بر شهر

منطقه سیستان امروزه با مشکلات بسیاری نظیر کاهش شدید آب هیرمند بعلت سدسازی و کم آبی در افغانستان ، خشکی دریاچه هامون ، خشکسالی ، طوفان های گرد و خاک ناشی از خشک شدن هامون و مراتع ، بیکاری و مهاجرت دست و پنجه نرم می کند. از پروژه های امیدبخش که می تواند شرایط بحرانی شهرستان را بهبود بخشد آبرسانی با لوله به مزارع سیستان و تقویت معاش کشاورزان است که بر رونق اقتصادی شهرستان می افزاید. برنامه دیگری که برای توسعه سیستان در نظر گرفته شده ایجاد منطقه آزاد سیستان است که همانطورکه گفته شده بر رونق اقتصادی ، تجاری و صنعتی شهرستان می افزاید.  پروژه بزرگراه زابل-هیرمند نیز در صورت افتتاح پس از سال ها می تواند در تسهیل رفت و آمد و کاهش سوانح در شهرستان موثر باشد. تاکنون بخش قابل توجهی از این بزرگراه پیشرفت داشته و امروزه عملیات آن راکد مانده و امید است در آینده ای نزدیک به بهره برداری برسد.

 پی نوشت:

تاریخچه آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان نوشته قاسم سیاسر-محمدتقی رخشانی

 مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

 

آشنایی با شهرستان هیرمند

شهرستان هیرمند یکی از شهرستان های شمالی استان سیستان و بلوچستان می باشد.و دارای دو بخش مرکزی و قرقری است . این شهرستان از خاور و شمال با کشور افغانستان،از باختر با شهرستان های نیمروز و زابل و از جنوب با شهرستان زهک همسایه می باشد.

مرکز شهرستان هیرمند شهر دوستمحمد است که فاصله آن با شهر زابل بزرگترین شهر سیستان 30 کیلومتر می باشد .

مردم

مردم شهرستان هیرمند بیشتر به زبان پارسی به گویش سیستانی سخن می گویند که البته امروزه این گویش کمرنگ تر شده است علاوه بر مردم فارس جمعیتی از مردم بلوچ نیز در شهرستان هیرمند زندگی می کنند که بیشتر آنان اهل سنت اند اما سایر مردم شهرستان پیرو مذهب شیعه دوازده امامی می باشند.

آب و هوا

آب و هوای شهرستان هیرمند مانند سایر شهرستان های سیستان گرم و خشک است و دارای زمستان های سرد و تابستان هایی بسیار گرم می باشد و همچنین در فصل گرم سال باد های صد و بیست روزه سیستان نیز گاهی باعث توفان های شن و کاهش کیفیت شدید هوا در این شهرستان می شود که زیان هایی برای مردم این شهرستان داشته است گفتنی است خشکی دریاچه هامون و از بین رفتن پوشش گیاهی به دلیل خشکسالی باعث این پدیده می شود.

صنعت ،بازرگانی و کشاورزی

شهرستان هیرمند به خاطر جای گرفتن در دشت حاصلخیز سیستان دارای گنجایش بهره وری خوبی می باشد گندم و جو ،محصولات جالیزی هندوانه و خربزه،انگور یاقوتی و... از مهم ترین محصولات کشاورزی هیرمند می باشند.کشاورزی هیرمند و همه ی سیستان بیشتر  وابسته به آب رود هیرمند می باشد و امروزه اقداماتی در دست کار است که امید می رود کشاورزی سیستان پررونق تر گردد.ماهیگیری و صنایع دستی نیز از دیگر کارهای اقتصادی مردم سیستان می باشد و بطورکلی اگر آب دریافتی از رود هیرمند هرچه بیشتر باشد دریاچه هامون پرآب،کشاورزی پررونق،طوفان های شن کمتر و مردم سیستان شاداب تراند.

 نیاتک-نوروز92.jpg

این شهرستان دارای دو پایانه مرزی میلک و گمشاد با کشور افغانستان می باشد که هر ساله حجم بزرگی از صادرات و مبادلات بازرگانی از طریق مرز میلک به کشور افغانستان انجام می شود.

متاسفانه  صنعت در شهرستان هیرمند رشد چندانی نداشته و  اقدامات مهمی در این صورت انجام نپذیرفته است حالانکه مرزی بودن این شهرستان امکان مناسبی برای ایجاد کارخانه هایی برای صادرات به کشورهای همسایه است.

پیشینه

از آنجا که شهرستان هیرمند جزیی از پیکر سیستان می باشد و سیستان سرزمینی باستانی و تاریخی است . در سیستان بقایای تاریخی و باستانی فراوانی یافت می شود که بخشی از آنها در شهرستان هیرمند جای گرفته اند که از مهم ترین آنها آتشکده کهن کرکویه که مربوط به دوران پیش از اسلام می باشد.

مشکلات و مردم

مردم این شهرستان به چرایی خشکسالی های چندسال گذشته و دریافت نکردن آب از رود هیرمند و خشکی بخش بزرگی از دریاچه هامون با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردند و این مشکلات سبب مهاجرت بخش زیادی از مردم این شهرستان به دیگر نقاط کشور مانند مشهد و شمال شد.

 

 مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

مغولان با ایران چه کردند؟

مغول ها مردم زردپوستی بودند که در سرزمینی میان چین و سیبری زندگی می کردند. تا پیدایش چنگیز آوازه ای در تاریخ ندارند. ترکان و مغول ها به قبیله های گوناگونی تقسیم می شدند. پدر چنگیز به نام یسوکای بهادر به ریاست قبیله کوچک قیات رسید. او توانست مغولان پیرامون خود را هم مطیع سازد و به آن اندازه نیرومند شد که امپراتوری چین شمالی را نگران کرد. اما یسوکای نیرومند تر شد و به باج دهی به چین پایان داد و مستقل شد.

نام مغولی چنگیز تموچین بود او سیزده ساله بود که پدرش مرد و با این حال اختلاف و زیربار فرمان چنگیز نرفتن برخی وی را به گرفتاری انداخت اما او پس از چندی از این مسائل فایق آمد. او به تدریج بر قدرت خود افزود و قبایل دیگر را فرمانبردار خود ساخت و بسیار قدرتمند شد.

سلطان محمد خوارزمشاه برای آگاهی و تحقیق در خصوص قدرت گیری چنگیز و فتح شهر پکن پایتخت چین شمالی بدست مغولان گروهی را به چین فرستاد. چنگیز فرستادگان خوارزمشاهی را گرامی داشت و به سلطان محمد پیام فرستاد که او خواهان صلح میان دو طرف و آمد و شد بازرگانان و کاروانیان است.

پس از ازمیان رفتن فرمانروایی قراختایی و پیشروی های چنگیز و حکومت خوارزمشاهی  به سوی هم آنان با هم همسایه شدند. تنی چند از بازرگانان مسلمان به سوی چنگیز رفتند . چنگیز کالاهای آنان را به بهای خوبی خرید و بازرگانانی از مردم خود را همراه با هدیه هایی بسوی خوارزمشاه روانه ساخت.

با فرستادن نامه و هدیه برای خوارزمشاه دو طرف پیمان نهادند دوست هم باشند و دوستان هم را دوست و دشمنان هم را دشمن بدانند.

رخداد اترار

پس از این پیمان بخشی از بازرگانان مغول با کالاهای گران بها از سرزمین مغولان به سوی شهر اترار شهری مرزی در خاک خوارزمشاهیان آمدند. غایرخان حاکم شهر اترار که از بستگان مادر شاه یعنی ترکان خاتون بود به چرایی اینکه در میان آنان جاسوس وجود دارد همه آنان را به جز یکی که پس از رخداد به نزد چنگیز رفت  همه را کشت و اموال آنان را گرفت.

هنگامی که این خبر به گوش چنگیز رسید فرستاده ای نزد خوارزمشاه راهی کرد و تسلیم غایرخان را خواستار شد. سلطان محمد خوارزمشاه نه تنها غایرخان را تسلیم نکرد بلکه فرستاده چنگیز را هم کشت و با این کار نابخردانه زمینه ویرانی و کشت و کشتار مردم ایران را فراهم کرد.

در پاییز سال 616  چنگیز با سپاهیان خود به سوی خوارزمشاهیان تاخت. شمار سپاهیان خوارزمشاهیان را بیشتر از چنگیز و دربرگیرنده اقوام گوناگون که همبستگی و اتحاد و سازمان دهی و نظم درستی نداشتند دانسته اند. همچنین در زمینه چگونگی دفاع و پدافند در برابر مغولان خونریز اختلاف زیادی در میان سران سپاه خوارزمشاهی وجود داشت. همچنین گفته شده بی رحمی های سلطان محمد باعث شده بود درباریان و امیران برنامه ها و رازهای حکومت را به نزد چنگیز برند. خود چنگیز هم جاسوسانی در میان خوارزمشاهیان داشت.

چنگیز هنگامی که به مرز اترار نزدیک شد سپاه خود را به چند بخش تقسیم کرد . دو پسرش به نام های اوگتای و چغتای را برای فتح اترار مامور کرد. پسر دیگرش را به نام جوجی مامور فتح شهرهای کنار سیحون قرار داد و خودش به همراه پسر دیگرش به نام تولی روانه فتح بخارا شد. پنج هزار تن هم مامور فتح خجند و بناکت شدند.

گشودن بخارا

در سال 616 مغولان بخارا محاصره کردند. پس از سه روز محاصره و ایستادگی در حالیکه ارتباط بخارا با دیگر نقاط بریده شده بود شهر به ناچار تسلیم شد.بخارا از شهرهای مهم آن دوران بود. پس از آن که مغولان بر بخارا دست یافتند آنرا به آتش کشیدند. بیشتر بناهای بخارا از چوب بود و در آتش سوخت. البته مسجد جامع و برخی ساختمان ها را از خشت پخته ساخته بودند. بسیاری کشته شدند مغولان جوانان شهر را به عنوان اسیر بردند و بخشی که از مرگ گریخته بودند به پیرامون پراکنده شدند.

گشودن سمرقند

پس از به خاک و خون و آتش کشیدن بخارا سپاه وحشی مغول به سوی سمرقند تاخت. مغولان جمع بزرگی از مردم بی پناه بخارا تا سمرقند آوردند تا مردم سمرقند آنان را سپاه مغول به انگارند.

شمار سپاهیان خوارزمشاهی در سمرقند را از پنجاه هزار تا صد و ده هزار هم گفته اند. مردم سمرقند تا سه روز ایستادگی کردند و روز سوم از شهر خارج شده و به سپاه خون ریز مغول تاختند. آنان ابتدا پیشرفت هایی داشتند اما سرانجام مغولان بر آنان غلبه کردند و بیشتر آن دلاوران را کشتند. سپاهیان ترک خوارزمشاه هم از مغولان امان خواستند. چنگیز در دهم محرم 617 وارد سمرقند شد. وی ارگ این شهر را ویران کرد و دستور داد تا به قتل و غارت مردم شهر سمرقند بپردازند. آنان سمرقند را نیز مانند بخارا ویران کردند.

گشودن اترار

شهر اترار از دیگر شهرها مقاومت و ایستادگی بیشتری کرد گفته شده این شهر مقاومتی به طول حدود یک ماه و در منابع دیگر پنج و شش ماه داشته است. حاکم این شهر غایرخان که مقصر اصلی حمله مغول و ویرانی های سرزمین های اسلامی است به هیچ عنوان نمی توانست تسلیم مغولان شود و از خود مقاومت بسیاری نشان داد اما در فرجام یکی از سرداران خوارزمشاهی به وی خیانت کرد و به مغولان پیوست در نهایت غایرخان با از دست دادن عمده یاران خود که تنها دو تن برای او باقی ماندند به پشت بامی پناه برد و با پاره های خشت که زنان از دیوار می کندند و به او می دادند از خودش ذفاع می کرد. این فرد با این حال به چنگ مغولان آمد و مغولان مردم اترار را نیز قتل عام کردند.

شهرها و مناطق دیگر ماوراالنهر نیز یکی پس از دیگری به چنگ مغولان در می آمد.

حماسه خجند

سپاه مغول زمان زیادی خجند را دوره و محاصره کرده بودند.تیمورملک دلیر با سربازانش دلاورانه از خاک وطن دفاع کردند و مغولان زیادی را کشتند. بیشتر یاران تیمور در نبرد با متجاوزان کشته شدند. تیمور چون در میان مغولان درمانده شده بود از راه رود خودش را با چند تن دیگر به اردوی خوارزمشاه رساندند.

پس از فتح سمرقند مغولان دوباره سپاهیان خود را بخش بندی کردند هر کدام را راهی تصرف بخشی از خاک خوارزمشاهیان ساختند. گروهی سوی خراسان تا خوارزمشاه را گیرند ، گروهی مامور فتح پایتخت خوارزمشاهی ، گروهی هم روانه فتح دره علیای جیحون شدند. سلطان محمد ترسو هم از این شهر به آن شهر می رفت و مغولان هم در پی او بودند. سلطان محمد به جای آن که خود به دفاع بپردازد مدام از جنگ با مغولان می گریخت و مغولان هم بیش از پیش در خاک ایران نفوذ می کردند.

 گشودن گرگانج

شهر گرگانج پایتخت خوارزمشاهیان و محل زندگی ترکان خاتون بود. گفته شده چنگیز فرستاده ای برای ترکان خاتون فرستاد و پیغام داد که او تنها با خوارزمشاه سر جنگ دارد و به سرزمین های زیر نظر ملکه کاری ندارد و از ملکه خواست یکی از افرادش را نزد او فرستد تا فرمان حکومت خوارزم ، خراسان و اضافات آن ها را به ملکه بدهد.اما ترکان خاتون به چنگیز اعتماد نداشت و هنگامیکه باخبر شد خوارزمشاه از جیحون هم آنسوتر رفته است حرم سلطان ، کودکان و خزاین و گنجینه های او را برداشته و از خوارزم رفت.

در سال617 سپاهیان چنگیز شهر گرگانج را محاصره کردند در منابع  گفته شده چهار یا شش ماه دلاورانه با سپاه مغول جنگیدند و ایستادگی کردند. مقدمه سپاه چنگیز که به دروازه های شهر نزدیک می شد مردم شهر به این گمان که همه لشکر مغول همین است به آنان تاختند و زمانی که آنها از شهر چندی دور شدند مغولان بر آنان تاخته بسیاری را کشتند و باقی هم به شهر بازگشتند.

فردای آن روز اوگتای و چغتای شهر را محاصره کرده و مردم را به ایلی خواندند یعنی خواستار پذیرش تابعیت آنها شدند اما کسی درخواست آنان را نپذیرفت. مغولان چوب و سنگ را با منجنیق بر سر مردم شهر می ریختند. در خوارزم سنگ زیاد نبود اما درخت توت فراوان که چوب آن ها را آماده و سخت کرده بر سر مردم مقاوم می ریختند. جوجی به مردم شهر پیغام داد که تسلیم شوند و در امان خواهند بود اما مردم دلیر گرگانج نپذیرفتند. با آنکه سلطان محمد هم پیش از مرگ آنانرا به مدارا با مغولان سفارش کرده بود. چنگیز به حشر سپاه دستور داد خندق آب شهر را در زمان ده روز پر کنند و حصار شهر را نیز ویران کردند.

پس دست یافتن مغولان ستمگر به شهر به سختی توانستند کوچه به کوچه شهر را از چنگ مردمانش خارج سازند. آنان مجبور شدند که بخشی با تیر و کمان با مردم شهر بجنگند و بخشی با شیشه های نفت شهر را به آتش بکشند. اما باز شهر تسلیم نشدند و این بار مغولان تصمیم گرفتند سد جیحون را شکسته و آب را به شهر ببندند ولی پیش از آن مردم شهر سه هزار تن از آنان را کشتند و از این عمل روحیه تازه ای یافتند. در فرجام مغولان همه محلات را به جز سه محله ویران کردند. این شهر که از خود ایستادگی سختی نشان داده بود دیگر توانی برایش نمانده بود و مغولان وحشی صنعتگران و صاحبان حرف شهر را از بقیه جدا کرده و به سرزمین های شرقی بردند. زنان و کودکان را اسیر کردند و مردان را کشتند. پس از آن شهر را غارت کردند و گفته شده آن هایی هم که در جنگ ویران نشده بود ویران کردند و تا توانستند کشتند بطوریکه تاریخ نگاران از شمارش کشته شدگان آن خودداری کرده اند. شهری که بسیار آباد و پرجمعیت و پایتخت بخش بزرگی از آسیا بود به ویرانکده ای تبدیل شد.

 ظهور جلال الدین

جلال الدین فرزند دلیر خوارزمشاه بود اما مادربزرگش ترکان خاتون از جانشینی او جلوگیری می کرد. پیش از فتح فرزندان خوارزمشاه گرگانج را ترک گفته بودند. جلال الدین که از بیابان خوارزم گذر می کرد به شمار هفتصد تن از مغولان برخورد و تا توانست آنها را کشت و کمتر کسی از آنان زنده ماند. حتی شماری از آنان را که به کاریز های نسا پناه برده بودند کشاورزان بیرون آورده و آنان را گردن زدند.

جلال الدین پس از آن به نیشابور و سپس زوزن ،بست و هرات رفت .

گشودن مرو

مرو هم از آبادترین شهرهای خراسان بود. مجیر الملک حاکم پیشین مرو از مازندران به مرو آمد. پیش از آن شیخ الاسلام مرو هدایایی نزد چنگیز فرستاده بود و پذیرش ایلی شدن کرده بود.قاضی سرخس نیز همین شیوه را پیش گرفت. مجیر الملک پس از آگاهی ازاین کار قاضی مرو را به دست مردم تکه تکه کرد و با سرخس هم سر دشمنی گرفت.

شهر مرو پنج روز در دوره و محاصره وحشیان بود. پس از فتح شهر تولی فرزند چنگیز خون ریز در آغاز مجیرالملک را گرامی داشت.سپس دستور داد همه مردم شهر را با زن و فرزند از شهر به بیرون برند و هیچ کس در شهر نماند. پس از آن دستور داد همه سران لشگری را بکشند.مردم بینوا را هم میان سپاه مغول تقسیم کرد.مردان و زنان و کودکان را کشتند و مرو را به آتش کشیدند آنان آرامگاه  سلطان سنجر را هم آتش کشیدند و به طمع مال به نبش قبر پرداختند. تولی گفته بود مردم شهر مرو که در برابرشان مقاومت کرده بودند هیچکس را زنده نگذارند و این شهر را هم به خاک و خون کشیدند.

پس از شنیدن پیروزی های جلال الدین بازماندگان خطه مرو به کمک یکی از سران سپاه جلال الدین حاکم شهر را کشتند و بر علیه مغول شوریدند. مغولان این بار هم مردم مرو را با شمشیر پاسخ دادند و آنچه از مسجد ها و بناها مانده بود ویران کردند و چون باز هم به پنهان شدن مردم از شر مغول مشکوک بودند این بار موذنی را آورده و دستور دادند که بانگ نماز سر دهد و به این نیرنگ مردم بازمانده را از سوراخ ها بیرون کشیده و کشتند و به مدت چهل و یک روز به کشتار مردم و ویرانی آن سرگرم بودند.

اما پس از رفتن مغول یکی از امیرزاده ها به مرو آمد و شماری از ترکمانان هم جمع شدند و به شمار ده هزار تن در مرو ویران گرد آمدند و در سرزمین های پیرامون به غارت مغولان می پرداختند. این بار مغولان ساکنان مرو مقاوم را به انواع و اقسام روش ها شکنجه می دادند مانند مثله کردن ، در آتش افکندن آنان را می کشتند و مرو را چنان ویران کردند که گفته شده این شهر چنان صحرا شده که در آن سایه یافت نمی شد.

 

فتح نیشابور

مردم نیشابور هنگام عبور سپاه سوبوتای و جبه پذیرش ایلی کرده بودند و فرستاده ای از مغولان هم در شهر حضور داشت. اما چندی بعد مردم نیشابور فرستاده و شحنه مغول را کشتند. زمانی که خبر مرگ شحنه به تولی رسید  تغاجار نویان داماد چنگیز را روانه نیشابور کرد.

پس از سه روز محاصره نیشابور مردم نیشابور پیروز شده و حتی داماد چنگیز را هم کشتند و بقیه به پیرامون گریختند. تولی پس از فتح مرو راهی نیشابور شد. مردم دلاور نیشابور هم که از کمی آذوقه به تنگ آمده بودند حاضر به پذیرش ایلی شدند اما تولی نپذیرفت و در دهم صفر سال 618 نیشابور را فتح کرد. مردان شهر را کشتند ، زنان شهر را به اسارت گرفتند. و برای اینکه کسی از کشته شدگان زنده نباشد دستور داد سر همه کشته شدگان را ببرند. این شهر را چنان ویران کردند که حتی به سگ و گربه این شهر هم رحم نکردند. دختر چنگیز که شوهرش را نیشابوریان کشتند دستور داد نیشابور را چنان ویران کنند که بشود در آن کشاورزی کرد. گفته می شود هفت روز بر نیشابور دلاور آب بستند و هموار کردند و جو کاشتند. نیشابور برای خودش شهر بزرگ و آبادی بود و از مهم ترین شهرهای ایران بود. مغولان وحشی چنان بلایی بر سر این شهر آوردند که تا به امروز قامت راست نکرده و جایگاه پیشینش را بدست نیاورده است.

توس و مشهد هم از گزند وحشیان دور نماند و آنان این مناطق را هم تصرف کرده و غارت کردند.

فتح هرات

تولی در آغاز فرستاده ای نزد هراتیان فرستاد و قاضی و حکمران شهر را به خدمت خود خواند اما مردم شهر فرستاده تولی را کشتند. حکمران هرات ملک شمس الدین جوزجانی بود و تا هشت روز از محدوده حکومت خود به خوبی پدافند کرد اما در روز هشتم با پرتاب تیری از دنیا رفت . پس از آن عالمان و ثروتمندان شهر تسلیم شدند و تولی این بار کمی آرام تر عمل کرد و به جز دوازده هزار از یاران جلال الدین دیگران را امان داد و شحنه ای بر هرات نهاد.

بعدها که مردم هرات خبر پیروزی های جلال الدین بر مغول را شنیدند بر مغولان شوریدند و حاکم و شحنه مغولی را کشتند و کسی را بر خود حاکم کردند. هنگامی که این خبر به گوش چنگیز رسید به پسرش تولی گفت : اگر تو مردم هرات را جمعا می کشتی این فتنه بروز نمی کرد. سپس ایلچیکدای نویان با هشتاد هزار تن روانه هرات شدند و دستور داد که احدی از مردم شهر را زنده نگذارند. فرمان داد سپاهیان دیگری هم به او بپیوندند و پس از شش ماه و هفده روز در سال 619 شهر را فتح کردند و ویران ساختند.

گشودن طالقان و جوزجانان خراسان

در این مدت خود چنگیز به محاصره طالقان خراسان مشغول بود. چنگیز پس از ده ماه محاصره قلعه نصرت کوه بر آن راه یافت. بسیاری از سپاهیان او در این جریان کشته شدند. پسرانش هم به کمک او شتافتند. آنان در فرجام با ساخت پشته هایی از سنگ و چوب به بلندای دیوار قلعه رسیدند.

گشودن بامیان

در یورش مغولان به بامیان که همچون بسیاری از مناطق ایران محاصره شد پسر چغتای که چنگیز او را بسیار دوست داشت کشته شد. پس از گشودن شهر وی دستور داد مردم شهر را بکشند و حتی جانوران شهر نیز زنده نگذارند و هیچ کسی را اسیری نگیرند و همه را حتی بچه در شکم مادر را هم زنده نگذارند تا دیگر کسی در آن شهر زندگی نکند.

ایستادگی های جلال الدین

جلال الدین منکبرنی بزرگترین پسر خوارزمشاه بود که ترکان خاتون مانع ولیعهدی او بود و مدتی اوزلاغ شاه ولیعهد بود اما بعدها با وخیم شدن شرایط خوارزمشاه جلال الدین را ولیعهد خود کرد. و در طول تلخی های حملات مغول به ماوراالنهر و خراسان می شود رشادت های جلال الدین را دید که مایه امید مردم بود.

جنگ پروان

جلال الدین که سپاهیانی از اقوام گوناگون گردآوری کرده بود در منطقه پروان اردو زد و گروهی از سپاهیان مغول را که به محاصره قلعه والیان تخارستان سرگرم بودند بر آنان تاخته و حدود هزار نفر از آنان را کشت و بقیه شکست خورده نزد چنگیز رفتند.

پس از این رخداد جلال الدین به پروان بازگشت و چنگیز سپاهی را که شمار آنان را از 30 تا 45 هزار نوشته اند روانه پروان کرد. جنگ در یک فرسخی پروان شکل گرفت و دو روز به درازا کشید. روز نخست نتیجه ای حاصل نشد . در روز دوم مغولان دست به نیرنگ بردند و آدمکی بر بالای اسب های خود ساختند تا لشگریان جلال الدین گمان برند به آنان کمک رسیده است. نزدیک بود این نیرنگ پیروز شود اما جلال الدین ایستادگی کرد و لشکر مغول را شکست داده و به تعقیب آنان پرداختند.

این پیروزی بزرگ مسلمان را از اقوام گوناگون بسیار شاد کرد که وحشیانی که به سرزمین هایشان تاخته اند شکست خورده و گریخته اند. لشکریان جلال الدین گوش اسیران مغول را میخ سوراخ کردند تا کمی از خشم شان فرو نشیند.

پس از این پیروزی بود که مردم شهرهای مختلفی از خراسان و ماورا النهر شوریدند و مغولان را کشتند. اما افسوس که این اتحاد پابرجا نماند و اختلاف میان اقوام سپاه درگرفت و باعث تضعیف سپاه جلال الدین شد.

جنگ سند

با پدید آمدن مشکلات در سپاه جلال الدین وی ناچار شد از غزنین برود و تصمیم گرفت از رود سند بگذرد و پی سپاهیان ترک کرده پس از اختلاف را بگیرد. مغولان شتابان سوی او می آمدند و گروهی از آنان جلوی راه او را گرفتند .سپاهیان جلال الدین توانستند آنانرا شکست دهند و به کنار سند روند.

جلال الدین منتظر تهیه کشتی برای گذر از سند بود که خونریزان مغول به سپاه جلال الدین رسیدند. سپاهیان دلاور و مسلمان در واپسین لحظات جانانه با مغولان وحشی خون ریز می جنگیدند. مغولان پسر هفت هشت ساله جلال الدین را به دستور چنگیز ملعون کشتند. مادر و همسر جلال الدین و گروهی از بانوان حرم جلال به او شیون و زاری می کردند تا آنان را بکشد تا به دست چنگیز ستمگر نیفتند جلال الدین بزرگ هم دستور داد تا آن بانوان را در سند غرق کنند.

در فرجام جلال الدین با هفتصد تن از یارانش مدت ها دلاورانه جنگید و چون دید از یاران و از توان چیزی نمانده با اسبش از میان خونریزان بر سند تاخت و در کمال شگفتی توانست به سلامت به خاک هند رسد .

پس از آن چنگیزیان از خاندان جلال الدین کودکان پسر را کشتند و حتی بر کودک شیرخوار هم رحم نکردند. بازمانده حرم جلال الدین را نیز اسیر کرده به مغولستان بردند. یورش مغولان بی تمدن و خون ریز در اوان اختلاف و چند دستگی سرزمین های ایران را به خاک و خون کشیده و آباد ترین شهرهای نواحی شرقی ایران و ماوراالنهر را ویران ساختند. اما ایستادگی جلال الدین هنوز ادامه دارد.

 

 ادامه شرح یورش مغول به سرزمین ایران را طی روز های آینده با بررسی کتابهای تاریخی و سایت های پژوهشی تکمیل خواهیم کرد.

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

تاریخ کشاورزی در ایران

ایران از کهن ترین کشورها از لحاظ کشاورزی می باشد. آثار کشاورزی از چندین هزار سال گذشته در مناطق بسیاری از ایران مانند سیستان و کاشان وجود داشته است. حتی تمدن بیش از پنج هزار ساله شهرسوخته در دشتی حاصلخیز و پرآب جای گرفته که نشان دهنده اهمیت کشاورزی است. در سرزمین کم آب ایران یکی از معضلات کشاورزی پیدا کردن آب بوده است و به همین خاطر است که ایرانیان مخترع کاریز شده اند. کاریز یا قنات قصبه گناباد که در جهان بی نظیر است پیشینه اش را از دوره هخامنشی می دانند. در دوره هخامنشی کشاورزی اهمیت داشته است و از میوه های مهم این دوره می توان به خرما ، انجیر و انگور اشاره کرد.گزنفون می گوید شاه ایران به بخش های کشور می رفته و یا کسانی را می فرستاده و با وجود کشاورزی پررونق آن حوالی به حکمرانش پاداش می داده است.درخت و گیاه هم در نزد ایرانیان باستان اهمیت داشته است و نقش و نگار گیاهان بر ظروف آن دوران کاملا پیداست.پس از حمله اسکندر مقدونی کشاورزی ایران آسیب دید. در دوره ساسانی کارهایی برای رونق کشاورزی صورت می گرفت. حمله اعراب نیز برای کشاورزی ایران بی پیامد نبوده است.در دوره حکومت دیلمیان و طاهریان کشاورزی رونق گرفت.

کشاورزی ایران که حاصل تلاش های ایرانیان از دوران پیش از تاریخ و باستان گرفته تا پس از اسلام در یورش مغولان وحشی آسیب زیادی دید. ویرانی های مغولان به ویژه در خراسان آنقدر زیاد است که از گفتن آن حدیث مفصل باید گوییم. همین اندازه باید دانست رونق کشاورزی ایران به خاطر شرایط آب و هوایی مساعد و بارش خوب نبوده است بلکه ایرانیان با خون دل و رنج فراوان از دوران ایران باستان تا دوران اسلامی فنون و مناسب سازی شرایط کشاورزی را برای فرزندان خود به میراث نهاده بودند.

کوشش برای ایجاد مناطق آباد و مناسب کشاورزی ایران با تلاش و کوشش از دوران ایران باستان و پیش از آن شکل گرفته بود و پس از آن هم ادامه یافت . مانند قنات قصبه که از دوران هخامنشی بازمانده است .کشاورزی هم مانند دیگر ابعاد جنگ در یورش وحشی های مغول به شدت آسیب دید برای مثال شهر نیشابور دارای کشاورزی بسیار پررونقی بود حال می بینیم مغولان چنان ضربه ای بر آن وارد کردند و طوری ناحیه نیشابور را ویران کردند که تا به امروز به رونق گدشته خود بازنگشته است و قامت راست نکرده است. این شهر یکی از چهار شهر بزرگ کل خطه خراسان بود.

در یورش مغول کشاورزی ایران دچار رکود شد و یورش مغول ها را ویرانی قرن ها سازندگی ایرانیان می دانند .لئودو هارتوگ تاریخ دان هلندی به این مسئله اشاره کرده است.

پس از ناآرامی های بیگانگان و تشکیل فرمانروایی صفویان کشاورزی ایران دوباره رونق گرفت و محصولات ایرانی به کشورهای دیگر صادر می شد. حتی به هندوستان . اما گفته شده با همه کوشش ها حتی در دوره شاه عباس نیز رونق کشاورزی به دوران پیش از حمله مغول نرسید. چندان بعید هم نیست چون سیستم کشاورزی ایران دسترنج قرن ها تلاش بود.

در دوره نادشاه افشار هم کشاورزی تا حدودی از رونق افتاد سیاست های قدرت طلبانه و حمله به کشور های مجاور در این دوره اثرات منفی بر اقتصاد ایران می گذاشت. در دوره کریمخان زند ایشان تلاش زیادی برای بازسازی ایران کردند و توسعه کشاورزی ایران هم در راستای اقدامات وی بود.

در اوایل دوره قاجار و جنگ های داخلی بر کشاورزی هم اثر داشت. در دوران امیرکبیر و تلاش های او برای نوسازی ایران و وارد کردن بذر های اصلاح شده کشاورزی ایران کمی بهبود یافت . در دوره پهلوی بیشتر پیشرفت کشور از راه صنعت نگاه می شد و روستاییان زیادی به شهرها سرازیر شدند.در دوره پهلوی دوم اصلاحات ارضی و مالکیتی در دستور کار قرار گرفت. در این دوره ایران کشوری بیشتر وارد کننده و بسیار بیشتر از اکنون متکی به نفت بود.

در دوره جمهوری اسلامی دوباره کشاورزی رونق و جان تازه ای گرفته است و محصولات کشاورزی ایران به بسیاری از کشورهای جهان صادر می شود.ایران از نظر تولید بسیاری از محصولات رتبه های برتر جهان را داراست.

در ایران هم اکنون محصولات گوناگون گندم ، جو ، انگور ، پسته ، زعفران ، انار ، زیتون ، خرما ، توت فرنگی ، کیوی ، گلابی ، گیلاس ، آلبالو ، توت ، پرتقال ، نارنگی ، هندوانه ، خربزه ، سیب زمینی ، پیاز ، سیر ، خیار ، گوجه فرنگی ، برنج ، ذرت ، آلو ، زردآلو ، شلیل ، هلو ، انجیر ، پیاز ، موز ، سبزیجات ، پاپایا ، خرمالو ، سیب ، زرشک ، عدس ، یونجه ، نخود ، لوبیا ، کنار ، توتون ،چای ،گردو ،دانه های روغنی ، چغندرقند ، نیشکر ، گل های زینتی ، دانه های روغنی ، گوجه سبز ، چیکو ،عناب و ... وجود دارد.

با این حال تمایل برخی روستاییان به زندگی در شهرها و کمبود آب از مسائلی است که کشاورزی ایران را در برخی مناطق تهدید می کند.

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

مشاهیر و مفاخر سیستان

مشاهیر و نامداران سیستانی

رستم دستان :پهلوان بزرگ حماسی و افسانه ای ایران

 

یعقوب لیث صفاری:بنیانگذار سلسله صفاری و رسمیت بخش زبان پارسی پس از اسلام

 

سورنا: پهلوان دوره اشکانی که کراسوس رومی را بشدت شکست داد

 

فرخی سیستانی:شاعر و نویسنده

 

ابوسعید سگزی:ستاره شناس و ریاضیدان مشهور سده چهارم هجری

 

ابوحاتم سیستانی:از بزرگان علم و ادب ،فقه و حدیث و لغت

 

ابوسلیمان سیستانی:فیلسوف و اندیشمند سده چهارم هجری قمری

 

ابویعقوب سیستانی:از دانشمندان سده چهارم هجری

 

ابوداوود سیستانی: دانشمند حدیث اهل سنت

 

ابراهیم سگزی سیستانی: دانشمند سده نخست ، مخترع خط معقلی

 

ابوسلیمان محمد سیستانی: از فیلسوفان و منطقیان سده چهارم هجری

 

احولی سیستانی:شاعر و ادیب

 

حریزبن عبدالله سیستانی:فقیه شیعه

 

ابوالفرج سگزی:شاعر و اندیشمند

 

شمس بستی:شاعر

 

شمس الدین مبارک سیستانی: شاعر

 

عبرت سیستانی:شاعر

 

محمد پسر مخلد سگزی:از نخستین سرایندگان به زبان پارسی

 

محمدبن وصیف سیستانی: دبیر رسایل یعقوب لیث صفاری

 

مولانا عاشق سیستانی:شاعر و غزل سرا

 

معاصر

عرصه دینی

آیت الله سیستانی : رهبر شیعیان عراق

 

آیت الله شهیدمرتضی مطهری:فیلسوف و عالم بزرگ دارای اصالت سیستانی متولد فریمان می باشد.

 

آیت الله سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی: از شهدای7 تیر

 

آیت الله مرادعلی بختیاری:عالم دینی

 

شهدا و دلاوران نامدار

شهید قاسم میرحسینی:قائم مقام لشکر41 ثارالله

 

شهید محمد میر: سرلشکرخلبان

 

شهید حبیب لکزایی:جانشین سپاه سلمان

 

عرصه ادب و فرهنگ

امین الله سرابندی: داستان نویس،روزنامه نگار،شاعر و پژوهشگر

 

ایرج افشار سیستانی:ایرانشناس و نویسنده

 

مزار گلستانه:ایرانشناس و فعال حوزه فرهنگ عامه سیستان

 

نجف لکزایی:معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت و رییس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی

 

غلامرضا عمرانی:زبانشناس،ویراستار،مولف

 

پیام سیستانی:شاعر،روزنامه نگار، پژوهشگر

 

سیاوش پرواز:قاضی ، مترجم، مولف و حافظ شناس

 

غلامعلی رییس الذاکرین:آغاز کننده سرایش به گویش سیستانی

 

عرصه علمی

حبیب الله دهمرده:سیاستمدار،استاندارپیشین چنداستان ومشاورریاست سازمان انرژی اتمی،دکترای آکسفورد

 

غلامرضا شیخ نژاد:پژوهشگر، کاشف داروی ضد سرطان سیستانین

عرصه ورزشی

محمد مومنی:بازیکن فوتبال بازنشسته

 

عرصه هنر

محمدرضا هدایتی: بازیگر و خواننده

 

فرشته سرابندی:بازیگر

 

مهدی میری: خواننده

 

 مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

نام های ایرانی پسرانه

آبان                                    ماه هشتم خورشیدی

 

آتروپات                                نگهبان آتش

 

آرام                                     آهسته

 

آرتان                                    برادر داریوش  شاه هخامنشی

 

آذین                                     آرایش

 

آرش                                     نام پهلوان کمانگیر ایرانی

 

آریوبرزن                                 نام سرداری بزرگ در دوره هخامنشی

 

آبتین                                     نام پدر فریدون

 

آریا                                        اصیل، نام یک نژاد

 

آرمین                                     آرامش

 

آرمان                                      آرزو

 

انوش                                     جاودان

 

انوشیروان                              پادشاه پرآوازه ساسانی

 

ایرج                                      یاور آریاییان

 

امید                                     آرزو

 

اردشیر                                 نام چند پادشاه هخامنشی و ساسانی

 

آرشام                                  پدربزرگ داریوش بزرگ

 

ارژنگ                                   کتاب مانی

 

آذرنوش                                گرمای جاودان

 

آرتان                                    نام برادر داریوش بزرگ

 

ارس                                    نام رودی در آذربایجان

 

اردوان                                  نام چند پادشاه اشکانی

 

اشکان                                 نام نیای اشکانیان

 

ارشاسب                              دارنده اسبان نر

 

ایرانیار                                    یاور ایران زمین

 

ارشک                                 نام بنیانگذار  امپراتوری اشکانی

 

افشین                                نام سردار پرآوازه معتصم عباسی

 

ایزدیار                                  کسی که خداوند یاور اوست

 

اشکبوس                             از شخصیت های شاهنامه

 

آراد                                     نام روز بیست و پنجم از هر ماه خورشیدی

 

آرتین                                   زیرک

 

آبادیس                                 نام پزشکی در دوره هخامنشی

 

بردیا                                     نام یکی از پسران کورش بزرگ

 

بهروز                                    نیکبخت

 

بهزاد                                    نقاشی نامی در دوره صفویان

 

بهنام                                    نیک نام

 

بهداد                                    نیکو آفریده شده

 

بهمن                                    نیکو اندیش

 

بهرام                                    پیروزی

 

بیژن                                     از شخصیت های شاهنامه

 

بهرنگ                                   خوشرنگ

 

برزو                                      بلندقامت

 

برمک                                    نام نیاکان خاندان برمکیان

 

بختیار                                   نیک بخت

 

بامشاد                                 نوازنده ای در دوره ساسانی

 

بامداد                                   هنگامه سپیده دم

 

باربد                                     نوازنده ای در دوره خسرو پرویز

 

بزرگمهر                                 وزیری بزرگ در دوره ساسانی

 

باذان                                     نام زمامداری ایرانی در یمن

 

برنا                                       جوان

 

بهبود                                    پیشرفت آهسته

 

بهراد                                     به:خوب+راد:بخشنده

 

پارسا                                    درستکار

 

پوریا                                      نام پهلوان بزرگ ایرانی

 

پویا                                       پیشرو

 

پرهام                                    فرشته خوبی،نام پارسی حضرت ابراهیم

 

پولاد                                     نام چند شخصیت شاهنامه

 

پیام                                      الهام

 

پیمان                                    عهد

 

پیروز                                     برنده

 

پدرام                                     شاد

 

پژمان                                     دلتنگ

 

پایا                                        پایدار

 

پاکان                                     پاکیزه

 

توس                                     از شخصیت های شاهنامه

 

تورج                                      نام پسر فریدون پیشدادی

 

توانا                                       نیرومند

 

تهمورث                                  از شخصیت های شاهنامه

 

تیرداد                                    نام چند تن از پادشاهان اشکانی

 

تهماسب                                نام دوتن از پادشاهان صفوی

 

جمشید                                  از شخصیت های شاهنامه

 

جهان                                     گیتی

 

جویا                                       جستجوگر

 

جوانشیر                                 نام پسر خسروپرویز

 

جاوید                                     همیشگی

 

جاماسب                                از شخصیت های شاهنامه

 

چابک                                     چالاک

 

خسرو                                    پادشاه،نیکو نام

 

خداداد                                    داده شده از سوی خداوند

 

خشایار                                   نام پسر داریوش بزرگ

 

داریوش                                   نام پادشاهی بزرگ در دوره هخامنشی

 

دارا                                        شکلی دیگر از نام داریوش

 

داراب                                      از شخصیت های شاهنامه

 

دانش                                      علم و آگاهی

 

دستان                                    نامی که سیمرغ بر زال نهاده

 

دیااکو                                     نخستین پادشاه ماد

 

رهام                                      از شخصیت های شاهنامه

 

رامین                                     دلباخته ویس در داستان ویس و رامین

 

روزبه                                      نیکبخت

 

رامتین                                    نام نوازنده ای در دوره ساسانی

 

رستم                                     پهلوان حماسه ای ایران

 

زال                                         پدر رستم

 

ساسان                                   نام نیای اردشیر بابکان

 

سامان                                     نظام

 

سیاوش                                   دارنده اسب سیاه

 

سیامک                                   دارنده موهای سیاه

 

سالار                                      بزرگ

 

سام                                       آتش،پدر زال

 

سپنتا                                     مقدس

 

سورنا                                     سردار پرآوازه ی ایران در دوره اشکانی

 

سپهر                                     آسمان

 

سهراب                                   شاداب،پسر رستم پهلوان

 

سینا                                      سوراخ کننده،نام نیای ابن سینا،گشایش دهنده دل

 

شاهین                                   نام یک پرنده

 

شایان                                     شایسته

 

شاهرخ                                   آنکه چهره ای باشکوه چون شاه دارد

 

شاپور                                     فرزند شاه

 

شهرام                                    شاه+رام

 

شهروز                                    شاه روزگار

 

شهنام                                    دارای نامی شاهانه

 

شهریار                                    پادشاه

 

شروین                                یکی از سرداران همزمان شاپور ذوالاکتاف و دیگرمعانی.در ضمن این نام هم پسرانه و هم دخترانه است

 

شادمان                                  خوشحال

 

شادان                                    شادمان

 

شادمهر                                  مهربان

 

فرامرز                                     آمرزنده دشمن

 

فربد                                       شکوهمند

 

فیروز                                      پیروز

 

فرخ                                        خجسته

 

فرهاد                                     از شخصیت های شاهنامه

 

فرهود                                    راستی و دیگر معانی

 

فرزین                                     وزیر در شطرنج

 

فرزان                                     باخرد

 

فریدون                                   از شخصیت های شاهنامه

 

فریبرز                                    فرزند کیکاووس پادشاه کیانی

 

فولاد                                     پولاد

 

فرنام                                     دارای نامی شکوهمند

 

فرشاد                                   شادمان

 

فرشید                                  شکوهمند

 

کامران                                  بهره مند

 

کامبیز                                  گونه دیگر نام کمبوجیه

 

کامیار                                  کامیاب

 

کارن                                    نام سردار لشکر مهرداد اشکانی که برعلیه  اشک بیستم برخاست

 

کیارش                                 از شخصیت های شاهنامه

 

کیا                                      پادشاه

 

کاووس                                از شخصیت های شاهنامه

 

کامیاب                                پیروز

 

کاوه                                   پهلوانی بزرگ و از شخصیت های شاهنامه

 

کورش                                پادشاه بزرگ هخامنشی

 

کوشا                                  پرتلاش

 

کاوش                                 جستجو

 

کیانوش                               نام برادر فریدون پیشدادی

 

کیان                                   پادشاهان

 

کیومرث                               از شخصیت های شاهنامه

 

کیهان                                  جهان

 

کوهیار                                 برادر مازیار فرمانروای تبرستان

 

گرگین                                  از شخصیت های شاهنامه

 

گشتاسب                             از شخصیت های شاهنامه

 

گرشاسب                             از شخصیت های شاهنامه

 

لهراسب                                از شخصیت های شاهنامه

 

مازیار                                    پهلوانی که از مازندران بر عباسیان شورید

 

مهران                                   منسوب به مهر

 

ماهان                                   روشن و درخشان

 

مهیار                                     ماه+یار

 

مهزیار                                    نام پدر علی بن مهزیار

 

مانی                                     نام بنیانگذار آیین مانوی

 

مهرام                                     ماه آرام گرفته

 

مزدک                                     بنیانگذار آیین مزدکی

 

منوچهر                                   دارای چهره بهشتی

 

مهراب                                     دوستدار آب

 

میهن یار                                   دوستدار میهن

 

نامی                                        پرآوازه

 

نریمان                                       نام پدر سام

 

نوذر                                          از شخصیت های شاهنامه

 

نیما                                           نام آور

 

نوروز                                         بزرگترین عید ملی ایرانیان

 

نوید                                           مژده

 

نیکان                                         منسوب به نیکی

 

ویشتاسب                                  نام پدر داریوش هخامنشی

 

هامون                                       نام دریاچه ای در سیستان

 

هرمز                                         نام روز نخست از هرماه خورشیدی  در ایران گذشته

 

هوتن                                         پرنیرو

 

هوشنگ                                     از شخصیت های شاهنامه

 

هومن                                        نیک پندار

 

همایون                                       خجسته

 

یاقوت                                         سنگی گرانبها

 

 مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

آشنایی با استان کردستان

استان کردستان از استان های باختری و کوهستانی ایران است. این استان از شمال به استان های آذربایجان غربی و زنجان از جنوب به استان کرمانشاه ، از خاور به استانهای همدان و زنجان و از باختر با کشور عراق همسایه است. مرکز این استان شهر سنندج است . در سال 1390 شمار شهرستان های این استان 10 شهرستان بوده است که شامل: سنندج ، سقز ، قروه ، بیجار ، کامیاران ،مریوان ،بانه ، دیواندره ، سرو آباد و دهگلان بوده است.

جغرافیا

کردستان سرزمینی کوهستانی و بسیار مرتفع می باشد. اوضاع بارش این استان از بسیاری از استان های دیگر بهتر است و بارندگی بیشتر در زمستان و بهار رخ می دهد برخی منابع میانگین بارندگی استان را حدود 500 میلی متر دانسته اند.بیشترین میزان بارندگی مربوط به مناطق غربی استان مریوان و بانه با حدود 800 میلی متر است و کمترین بارندگی مربوط به شمال شرق استان با حدود 300 میلی متر می باشد. این استان کوهستانی دارای زمستان هایی بسیار سرد می باشد. بسیاری از رود های مهم شمال غرب ایران از جمله قزل اوزن ، زرینه رود ، گاورود ، سیروان و ... از کوهستان های این استان سرچشمه می گیرند.
 با وجود بارش نسبتا خوب و شرایط کوهستانی و مرطوب پوشش گیاهی نسبتا خوب و اراضی جنگلی در این استان به وجود آمده است.

مردم

جمعیت این استان در سرشماری سال 1390 برابر با 1,493,645 تن بوده است. بیشینه مردم استان کردستان پیرو مذهب اهل سنت شافعی و بخشی به ویژه نواحی شرقی پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند. بیشتر مردم استان کردستان از قوم کرد هستند بخشی از مردم شرق این استان هم از اقوام آذری می باشند.

قوم کرد از مهم ترین شاخه های اقوام ایرانی اند که علاوه بر ایران در عراق ، ترکیه ، سوریه و حتی ارمنستان هم زندگی می کنند. در ایران کرد ها در نوار غربی آذربایجان غربی ، کردستان ، کرمانشاه ، ایلام و بخشی از همدان و خراسان شمالی نیز ساکن اند.

گویش کردی خود به لهجه های گوناگونی تقسیم می شود.کرد ها دارای لباس ویژه خود می باشند جامه های مردانه و پرزرق و برق کردی را همه مان می شناسیم استفاده از لباس محلی در نقاط شهری بزرگ به ویژه سنندج کم رنگ شده است.

پیشینه

سرزمین کردستان در گذشته بخشی از سرزمین ماد بود. کردستان از دیرباز سرزمین کردها بوده است. کاربرد واژه کردستان در تشکیلات اداری از زمان سلجوقیان دیده شده است. عرب ها کردها را اکراد نیز جمع بسته اند.

ولایت قدیمی گروس که دربردارنده بخش هایی از غرب کشور می شد در گذشته به مرکزیت بیجار بود که بعد ها میان چند استان تقسیم شد.

کشاورزی

کشاورزی در استان کردستان رونق خوبی دارد دشت های مناسب کشاورزی در میان کوههای زاگرس ، بارندگی مناسب و آب و هوای خوب باعث شده کشاورزی به دو شکل دیمی و آبی در این استان صورت گیرد. از جمله محصولات کشاورزی این استان گندم و جو ، توت فرنگی ، هلو ، زردآلو ، گردو ، سیب زمینی ، انگور ، هندوانه ، خیار ، گوجه و ... می باشد.

صنعت

استان کردستان از لحاظ صنعتی گنجایش بهره وری بیشتری را دارد و از طرفی همسایگی با کشور عراق نیز زمینه مناسبی برای ایجاد کارخانه هایی برای صادرات می باشد. در حال حاضر کارخانجات سیمان ، محصولات لبنی ، آرد ، ریسندگی ، سنگ و سرامیک ،لوله ، گچ ، فرش و ... در استان وجود دارند. که باید توسعه بیشتری پیدا کند.

معدن

کوهستانی بودن ایران چه در شرق یا غرب و شمال و جنوب باعث شده تقریبا بیشتر استان های کشور از لحاظ معدنی مهم باشند استان کردستان هم که کاملا کوهستانی است دارای معادن بسیاری از جمله سنگ گچ ، سنگ آهک ، سنگ آهن ، سیلیس و فلدسپات ، مرمر ، مرمریت قرمز ، گرانیت ، پومیس ،دولومیت ، آنتیموان ، نمک آبی ، اونیکس ، سنگ ساختمانی ، تراورتن می باشد.

گردشگری

این استان با داشتن کوهستان ها ، پارک های جنگلی ، دریاچه ، عمارت ها ، موزه ها ، مسجدها ، آبشار ها و جنگل ها و روستا های دیدنی مکان مناسبی برای گردشگری است. اما گردشگران کمتر ویژگی های مناسب آنرا می شناسند.

پارک جنگلی آبیدر

منطقه ای بسیار زیبا در حومه شهر سنندج می باشد. در باختر شهر و انتهای خیابان آبیدر قرار گرفته است.این مجموعه دارای باغ های زیبا و همچنین بزرگترین سینما روباز جهان می باشد.گذر به کردستان و دیدار نکردن از آبیدر زیان بزرگی است.

دریاچه زریوار مریوان

در فاصله اندک چند کیلومتری مریوان دریاچه ای بسیار زیبا با آب شیرین وجود دارد. کف این دریاچه چشمه هایی وجود دارد که بخشی از آب دریاچه را تامین می کند.

منطقه اورامان

منطقه ای سرسبز و کوهستانی است و با وجود روستای اورامان تخت که برای خودش ماسوله ای است زیباتر هم شده است. مراسمات و رسوم کهن و خاص پیرشالیار این منطقه هم بسیار معروف است.

عمارت آصف وزیری

از آن به عنوان خانه کرد هم نام برده می شود که امروزه تبدیل به موزه مردمشناسی مردم کرد مبدل شده و در گذشته از خانه های اعیانی شهر سنندج بوده است. این عمارت در خیابان امام خمینی سنندج جای گرفته است.

علاوه بر این ها از جاذبه های گردشگری تاریخی،فرهنگی و طبیعی این استان می توان از عمارت های خسرو آباد ، وکیل الملک ، قلعه زیویه ،روستای پالنگان ، چهل چشمه و ... اشاره کرد.

 ارتباطات

استان کردستان در مسیر های شاهراهی ایران قرار نگرفته و شاید همین مسئله در کمتر توسعه یافتگی گردشگری و صنعت استان بسیار موثر باشد. شاهراه مشهد-تهران-مرزهای  عراق از استان های کرمانشاه و ایلام به سوی عراق می روند. مسیر تهران- تبریز -مرز بازرگان نیز از استان های همجوار استان عبور می کنند و این استان از این لجاظ در حاشیه قرار گرفته است. هرچند مرزهای مهمی از جمله مرز باشماق در این استان قرار دارند و می توانند برای مبادلات بازرگانی مناسب باشند.

 مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

شهید حسینعلی عالی

سرزمین ایران تاکنون دلیران و رادمردان زیادی را به خود دیده است . بسا خون ها که پای دفاع از خاک ، ملت ، ناموس ، دین و فرهنگ ایران ریخته شده است. کمتر کشوری به سان ایران این میزان جنگاور و دلیرمرد داشته و کمتر کشوری هم به آتش جنگ ها نزدیک شده است شاید به خاطر موقعیت جغرافیایی ویژه این کشور ، سرسختی و استواری مردم این کشور در اعتقادات و دین داری خود ، تلاش  زیاد مردمان این کشور برای قدرت مند شدن و زیر بار زور و ستم نرفتن از جمله دلایلی باشد که کینه توزی  قدرت ها و هماوردان این کشور را در پی داشته و همواره مانعی در برابر زورگویی و قدرت طلبی آن ها بوده است. 

یکی شاخص ترین استواری ها و مدافعت ها از خاک ایران هشت سال جنگ و دفاع از وطن در برابر زورگویی بود که به دنبال قدرت طلبی در خلیج پارس و خاورمیانه و مدعی متعلق بودن بخشی از جنوب غرب ایران به کشور عراق بود. درحالیکه عراق مدت ها در دوره های تاریخی گوناگون جزیی از خاک ایران بوده است .دلاوران و پاکبازان بسیاری برای دفاع از خاک وطن به جنگ با دشمن متجاوز شتافتند. داستان های دلاوری های هشت سال جنگ امروز برای ما گفته می شود و برای فرزندان آیندگان ایران هم گفته خواهد شد.

یکی از این شهیدان نوجوان شهید حسینعلی عالی بود که از شرقی ترین نقاط کشور برای دفاع از خاک، ناموس ، دین و فرهنگ کشور به غربی ترین نقاط کشور رفت. ایشان با آنکه تنها چهارده سال داشت از سرزمین اسطوره ها سیستان بسوی دفاع از وطن اسلامی شتافت تا حماسه دیگر به حماسه های سیستانیان بیفزاید.و سیستانیان اسطوره ای دیگر برای وطنشان بسازند .سیستانیان مردمی هستند که همواره به دفاع از خاک وطنشان ایران از رستم و یعقوب لیث گرفته تا شهیدان میرحسینی و عالی پرداخته اند.

شهید حسینعلی عالی در روز دوم تیر سال 1345 در روستای جهانگیر زابل چشم به جهان گشود.

این شهید گرانقدر تحصیلات نخستین را در مدرسه شهید دستغیب روستای جهانگیری زهک آغاز کرد سپس تحصیلات دوره راهنمایی را در مدرسه شهید بهشتی زابل به پایان رسانید. تحصیلات دبیرستان را هم در دبیرستان شهیدمسعود کیخا زابل به انجام رساند.

ویژگی های اخلاقی

گفته شده ایشان در گرمای تابستان در جایخی یخچال خانه شان یخ هایی را تولید می کرد و سپس آنها را به همسایگان نیازمند پیرامون خود که یخچال نداشتند می داد تا آنها نیز بتوانند آب خنک و گوارا بنوشند. همسایگان تا مدت ها نمی دانستند این کار ، کار حسین بوده است.

وی همچنین عضو انجمن اسلامی مدرسه و اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهر بود و در سن 14 سالگی بسوی مرزهای جنگ و جبهه شتافت. باید به این اندیشید شخصیت این فرد چه اندازه ساخته و آماده برای فنا فی الله بوده است که در سن کم چهارده سالگی به سوی نبرد علیه ستمگران پا نهاده است.

جانفشانی اسطوره ای و پر پر شدن شهید

ایشان در واحد اطلاعات و عملیات فعالیت زیادی داشته اند، ایشان در نبرد های والفجر8 ، کربلای1 و کربلای 5 حضور داشتند و با سن کم مسئول اطلاعات عملیات لشگر ثارالله کرمان را عهده دار بودند.

سرانجام نبرد کربلای 5 با ایثار حسینعلی اش سیلی محکمی به دشمنان وحشی این سرزمین زد تا در ابد در ذهنشان ثبت گردد که بیهوده نیست یادآوری حماسه ها و افسانه های این ملت که همواره به ستم قاطعانه پاسخ می دهند و یلان ایرانی همان رستم زادگان و علی پیروان اند. میراث دار منش ایرانی-اسلامی و این گونه ایشان با ایثار تاریخی خود ، خویش را بر روی سیم های خاردار انداختند تا راه برای رزمندگان اسلام بازگردد و دشمن نابکار حیوان صفت را بر سر جایش بنشانند. آیا به راستی اگر فردوسی بزرگ جانفشانی این لاله را می دید آن را در شاهنامه اش جای نمی داد؟

عطر شهادت و جان فشانی برای مرزهای این وطن بر روی سیم های خاردار گوشزدی است برای دشمنان این کشور و آموزشی است برای فرزندان ایران تا راه نیاکان خود را ادامه دهند.

 

 

 

به امید شناخت بیشتر مردم ایران از حماسه شهید عالی

 

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

تاریخ عراق

عراق از باستانی ترین کشورهای جهان است برخی ها از آن به عنوان گهواره تمدن یاد می کنند. این کشور میراث دار نخستین تمدن های جهان تمدن های سومر ، اکد ،امور ،آشور و کلدانی است.

 

تمدن های باستانی

نخستین شهرهای میان دو رود در سومر پدید آمد .سومر از چندین دولت شهر تشکیل شده بود. حکومت سومریان به دست ایلامی ها که قومی در محدوده ایران کنونی بودند نابود شد. حکومت اکدی ها هم با حملات گوتی ها از کوهستان های شمال شرق از میان رفت.

پادشاه اموری حمورابی از معروف ترین پادشاهان آن دوره است . شهر بابل قدیم در این دوره از معروف ترین شهرهای باستانی است. با تضعیف اموری ها یا حکومت بابل قدیم آشوری ها قدرت گرفتند آنان سرزمین های پیرامون خود را غارت می کردند و حتی توانستند مصر را تصرف کنند. در نهایت ایرانیان مادی آنان را شکست داده و حکومتشان را از صحنه روزگار پاک کردند.

سپس کلدانی ها در میانرودان حکومت کردند و بابل جدید شکل گرفت حکومت بابل جدید هم بدست ایرانیان از میان رفت و کورش کبیر در سال 539 پیش از میلاد بابل را فتح کرد. 

از این پس عراق برای سال های سال جزیی از خاک ایران شد پس از انقراض هخامنشیان مدتی تحت سلطه سلوکیان بود سپس دوباره به زیر چتر ایرانیان در دوره های طولانی اشکانی و ساسانی رفت.

عراق همیشه از قدیم تا کنون صحنه قدرت و نفوذ حکومت های ایران بوده است گاه تا حدی جز مهمی از ایران بوده که یکی از پایتخت ها در عراق قرار داشته است. شهرهای مدائن یادگار حضور ایرانیان در این خطه است. شهر تیسفون از پایتخت های دوره ساسانی بود. ایوان مدائن یا تاق خسرو که در آثار تاریخی نامش آمده است هنوز پابرجاست.

پس از اسلام

پس از اسلام عراق به تصرف مسلمانان عرب در می آید و قبایل عرب زیادی به منطقه حاصلخیز عراق سرازیر می شوند.
مرکز خلافت مسلمانان در دوره امام علی به شهر کوفه عراق منتقل می شود و سپس عراق تحت سلطه حکومت اموی شام در دمشق قرار می گیرد .

پس از انقراض امویان با تلاش های ابومسلم خراسانی و ایرانیان و تشکیل حکومت عباسیان مقر و پایتخت این حکومت به عراق منتقل می شود و با ساخته شدن شهر بغداد این شهر به یکی از بزرگترین و مهم ترین شهرهای جهان در آن زمان مبدل می شود. عراق برای مدت طولانی مرکز خلافت سرزمین های اسلامی می گردد. شهر بغداد در دوران طلایی اسلام مرکز سیاسی ، علمی ، فرهنگی و تمدنی بزرگی بود. با زوال و تضعیف عباسیان و استقلال سرزمین های اسلامی همچنان عباسیان در عراق حضور داشتند اما با این حال عراق به زیر سلطه حکومت بوییان ایرانی و شیعه مذهب و سپس سلجوقیان قرار گرفت و در نهایت با حمله مغول به عراق حکومت عباسیان برای همیشه نابود شد.

با حمله تیمور لنگ به عراق دوباره این ناحیه آسیب دید پس از آن حکومت های قراقویونلو و آق قویونلو قلمرو خود را به عراق افزایش دادند. سرزمین عراق مدت های زیادی میان ایرانیان صفوی و ترکان عثمانی دست به دست می شد و همواره آسیب می دید. در کل پس از انقراض عباسیان عراق  همواره صحنه دست به دست شدن و جنگ میان قدرت ها شد.

معاصر

سرانجام با تضعیف عثمانی در سال 1299 خورشیدی عراق به اشغال انگلیس درآمد و پس از مدتی به استقلال نسبی رسید اما ناپایداری و بی ثباتی در عراق موج می زد. عراق تحت سلطه خاندان هاشمی قرار گرفت و مدتی رشیدعالی گیلانی قدرت گرفت .اما انگلیس به این کشور حمله کرد تا حکومت دوباره به هاشمی ها بازگردد. و حکومت رشیدعلی گیلانی شکست خورد .

در سال 1337 پادشاهی عراق سقوط کرد و چندین تن در مدت کوتاه به قدرت رسیده و برچیده شدند تا این که صدام حسین کنترل کامل را بدست آورد.

صدام حسین با این بهانه که بخش هایی از خاک کنونی ایران سرزمین های عربی عراق بوده اند و توسط ایران اشغال شده و هم این که حکومت شیعی جمهوری اسلامی ایران را تهدیدی برای عراق می دید به خاک ایران حمله کرد اما با دلاوری های ایرانیان در طول 8 سال جنگ در حالیکه کشورهای عربی و ابرقدرت ها به حمایت کامل از عراق می پرداختند . در پایان با پذیرش قطعنامه 598 ایران پیروز شد و صدام مجبور به پذیرش قرارداد الجزایر شد.

پس از چندی عراق به خاک کویت حمله کرد که با ائتلاف به رهبری آمریکا وارد جنگ شد. با ادامه خودسری های عراق و جنایت در حق مردم شیعه و کرد عراق آمریکا به همراه یک ائتلاف به عراق حمله کرد و حکومت صدام شکست خورد و صدام اعدام شد.

پس از پایان دیکتاتوری صدام و پایان اشغال عراق اوضاع عراق التیام نیافته و گسترش ناامنی و حرکات تروریستی بسیار همچنان شکل می گرفت.

در حال حاضر این کشور گرفتار خسارات جنگ های پی در پی ، اشغال ، گروه های ترویستی ، فقر ، کشتار و نا امنی و... می باشد. نفوذ ایران در این کشور و کمک های ایران به این کشور تاکنون به عراق کمک های زیادی کرده است.

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

آشنایی با کشور عراق

کشور عراق در جنوب باختری آسیا و منطقه خاورمیانه جای گرفته است. عراق کشوری باستانی و دارای بی ثباتی های بسیاری است. این کشور از خاور با ایران از جنوب با عربستان سعودی ، از جنوب خاوری با خلیج پارس و کویت ، از باختر با سوریه و اردن و از شمال با کشور ترکیه همسایه است.

پایتخت عراق شهر بغداد از بزرگترین شهرهای خاورمیانه است . بخش کردستان عراق نیز خودمختار اداره می شود. عراق در حال حاضر کشوری جنگ زده و دارای بی ثباتی ، درگیری با تروریست ها و مشکلات امنیتی و همچنین آسیب دیده از جنگ های پیاپی است.با این حال منابع نفتی ، اراضی کشاورزی مناسب و ظرفیت گردشگری و زیارتی بالایی برخوردار است.

عراق کشوری است که از دیرباز در بازه های زمانی گوناگون بخشی از ایران بوده است. حتی یکی از پایتخت های ایران تیسفون نیز در این کشور قرار دارد. امروزه هم نام بسیاری از شهرهای عراق از جمله پایتخت این کشور ریشه پارسی دارند .در حال حاضر نیز ایران نفوذ زیادی در کشور عراق دارد. و روابط دو کشور بسیار مطلوب می باشد.

جغرافیا

کشور عراق عمدتا از دید آب و هوایی گرم و خشک و صحرایی است این کشور عمدتا هموار است مناطق باختری این کشور را بیابان های وسیع پوشانده است. میان دو رود دجله و فرات جلگه ای حاصل خیز و مستعد برای کشاورزی است بخشی از شمال عراق در کردستان کوهستانی است و هوا به سردی می گراید. اما در نقاط دیگر تا چشم کار می کند دشت هایی هموار بدون چشم اندازی از کوهها و تابستان هایی بسیار داغ و گرم را شاهد هستیم.

دو رود دجله و فرات که از کوهستان های کشورهای شمالی عراق سرچشمه می گیرند وارد سرزمین عراق شده و سرزمین های حاصلخیز میانرودان را سیراب کرده و هر دو به اروندرود می ریزند و این رود نیز به خلیج پارس می ریزد.

ایرانیان هخامنشی رود دجله را تیگره می خواندند به معنای تیزرو که اعراب پس از فتح عراق آنرا به صورت دجله درآوردند و امروزه ایرانیان نیز رود تیگره را دجله می خوانند .در زبان انگلیسی هم این رود Tigris خوانده می شود. جلگه حاصلخیز میان دو رود فرات و دجله جایگاه پیدایش نخستین تمدن ها بوده است. 

عراق دارای 18 استان می باشد که عبارتند از 1-بغداد 2-کربلا 3-بصره 4-صلاح الدین 5- نینوا 6-دیوانیه 7-سلیمانیه 8-اربیل 9-الانبار 10-نجف 11-بابل 12-مثنی 13-واسط 14- میسان 15-کرکوک 16-قادسیه 17-دیاله 18-ذیقار

تاریخ

عراق از باستانی ترین کشورهای جهان است برخی ها از آن به عنوان گهواره تمدن یاد می کنند. این کشور میراث دار نخستین تمدن های جهان تمدن های سومر ، اکد ،امور ،آشور و کلدانی است.

حکومت سومریان به دست ایلامی ها که قومی در محدوده ایران کنونی بودند نابود شد. حکومت اکدی ها هم با حملات گوتی ها از کوهستان های شمال شرق از میان رفت.

پادشاه اموری حمورابی از معروف ترین پادشاهان آن دوره است . شهر بابل قدیم در این دوره از معروف ترین شهرهای باستانی است. با تضعیف اموری ها یا حکومت بابل قدیم آشوری ها قدرت گرفتند آنان سرزمین های پیرامون خود را غارت می کردند و حتی توانستند مصر را تصرف کنند. در نهایت ایرانیان مادی آنان را شکست داده و حکومتشان را از صحنه روزگار پاک کردند.

سپس کلدانی ها در میانرودان حکومت کردند و بابل جدید شکل گرفت حکومت بابل جدید هم بدست ایرانیان از میان رفت و کورش کبیر در سال 539 پیش از میلاد بابل را فتح کرد. 

از این پس عراق برای سال های سال جزیی از خاک ایران شد پس از انقراض هخامنشیان مدتی تحت سلطه سلوکیان بود سپس دوباره به زیر چتر ایرانیان در دوره های طولانی اشکانی و ساسانی رفت.

عراق همیشه از قدیم تا کنون صحنه قدرت و نفوذ حکومت های ایران بوده است گاه تا حدی جز مهمی از ایران بوده که یکی از پایتخت ها در عراق قرار داشته است. پس از اسلام عراق به تصرف مسلمانان عرب در می آید و قبایل عرب زیادی به منطقه حاصلخیز عراق سرازیر می شوند. مرکز خلافت مسلمانان در دوره امام علی به شهر کوفه عراق منتقل می شود و سپس عراق تحت سلطه حکومت اموی شام در دمشق قرار می گیرد . و پس از انقراض امویان با تلاش های ابومسلم خراسانی و ایرانیان و تشکیل حکومت عباسیان مقر و پایتخت این حکومت به عراق منتقل می شود و با ساخته شدن شهر بغداد این شهر به یکی از بزرگترین و مهم ترین شهرهای جهان در آن زمان مبدل می شود. عراق برای مدت طولانی مرکز خلافت سرزمین های اسلامی می گردد.بغداد مرکز مهم سیاسی ، فرهنگی ،علمی و تمدنی جهان اسلام  بود .با زوال و تضعیف عباسیان و استقلال سرزمین های اسلامی همچنان عباسیان در عراق حضور دارند اما با این حال عراق به زیر سلطه حکومت بوییان ایرانی و شیعه مذهب و سپس سلجوقیان قرار گرفت و در نهایت با حمله مغول به عراق حکومت عباسیان برای همیشه نابود شد.

با حمله تیمور لنگ به عراق دوباره این ناحیه آسیب دید پس از آن حکومت های قراقویونلو و آق قویونلو قلمرو خود را به عراق افزایش دادند. سرزمین عراق مدت های زیادی میان ایرانیان صفوی و ترکان عثمانی دست به دست می شد و همواره آسیب می دید و سرانجام با تضعیف عثمانی در سال 1299 خورشیدی عراق به اشغال انگلیس درآمد و پس از مدتی به استقلال نسبی رسید اما ناپایداری و بی ثباتی در عراق موج می زد. عراق تحت سلطه خاندان هاشمی قرار گرفت و مدتی رشیدعالی گیلانی قدرت گرفت .اما انگلیس به این کشور حمله کرد تا حکومت دوباره به هاشمی ها بازگردد. و حکومت رشیدعالی گیلانی شکست خورد .

در سال 1337 پادشاهی عراق سقوط کرد و چندین تن در مدت کوتاه به قدرت رسیده و برچیده شدند تا این که صدام حسین کنترل کامل را بدست آورد.

صدام حسین با این بهانه که بخش هایی از خاک کنونی ایران سرزمین های عربی عراق بوده اند و توسط ایران اشغال شده و هم این که حکومت شیعی جمهوری اسلامی ایران را تهدیدی برای عراق می دید به خاک ایران حمله کرد اما با دلاوری های ایرانیان در طول 8 سال جنگ در حالیکه کشورهای عربی و ابرقدرت ها به حمایت کامل از عراق می پرداختند روبرو شد. در پایان با پذیرش قطعنامه 598 ایران پیروز شد و صدام مجبور به پذیرش قرارداد الجزایر شد.

پس از چندی عراق به خاک کویت حمله کرد که با ائتلاف به رهبری آمریکا وارد جنگ شد. با ادامه خودسری های عراق و جنایت در حق مردم شیعه و کرد عراق آمریکا به همراه یک ائتلاف به عراق حمله کرد و حکومت صدام شکست خورد و صدام اعدام شد.

پس از پایان دیکتاتوری صدام و پایان اشغال عراق اوضاع عراق التیام نیافته و گسترش ناامنی و حرکات تروریستی بسیار همچنان شکل می گرفت.

در حال حاضر این کشور گرفتار خسارات جنگ های پی در پی ، اشغال ، گروه های ترویستی ، فقر ، کشتار و نا امنی و... می باشد. نفوذ ایران در این کشور و کمک های ایران به این کشور تاکنون به عراق کمک های زیادی کرده است.

مردم

جمعیت کنونی این کشور بالای 32 میلیون نفر است. کشور عراق از دیرباز صحنه زندگی و تاخت و تاز اقوام گوناگون سومری ،اکدی ،اموری ، آشوری ، کلدانی ، ایرانی ، یونانی ، عرب و ترک قرار گرفته است و از هر کدام از آنان آثار بسیاری باقی مانده است. در حال حاضر اقوام عرب ، کرد های ایرانی تبار ، آشوری ، ترکمن و... در عراق ساکن اند.

جمعیت اعراب حدود 75 تا 80 درصد در منابع آمده است. 15 تا 20 درصد هم جمعیت کردهای عراق تخمین زده شده است. اقوام آشوری ، ترکمن و همچنین ایرانی تبارانی هستند که در شهرهای مذهبی عراق زندگی می کنند نیز بخشی از جمعیت این کشور را دربرمی گیرند.

بیشینه مردم عراق پیرو مذهب شیعه دوازده امامی اند بخشی هم پیرو مذهب سنی و شمار اندکی هم مسیحی ، ایزدی و ... هستند.

 اقتصاد

عراق دارای منابع نفتی بسیاری است. همچنین سرزمین های حاصلخیز میان دو رود دجله و فرات که از دیرباز عامل مهمی علاوه بر موقعیت جغرافیایی بوده و بر اهمیت این منطقه افزوده است برای کشاورزی و شکل گیری نخلستان ها بسیار مساعد است. همچنین عراق با وجود اماکن زیارتی شیعیان در کربلا ، نجف ، کاظمین و سامرا و همچنین اماکن تاریخی کهن بازمانده از تمدن های پیشین از جمله آثار آشوریان و ایرانیان مانند تیسفون از ظرفیت گردشگری بالایی برخوردار است.

 روابط کنونی ایران و عراق 

گذشته از وقایع و حوادث پیشین تاریخی و جنگ ایران و عراق ، هم اکنون ایران نفوذ زیادی در کشور عراق دارد. و به مردم این کشور برای مبارزه با تروریسم کمک می کند. هر ساله هزاران زائر ایرانی به شهرهای مذهبی عراق می روند و همچنین مردم عراق هم برای زیارت و گاه درمان و تفریح به ایران سفر می کنند.روابط تجاری خوبی هم میان دو کشور برقرار است.  

رهبر شیعیان عراق آیت الله سیستانی نیز ایرانی است. شماری از مسئولان کردستان عراق و مقامات مذهبی شیعه عراق نیز به زبان فارسی مسلط هستند. بسیاری از مردم کردستان عراق به ویژه شهر سوران زبان فارسی را می دانند و مدت ها در ایران پناهنده بوده اند. 

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

سرگذشت زبان فارسی در دوره پهلوی

زبان پارسی متاثر از هر دوره زمانی و زمامداران هر دوره همواره تغییراتی داشته است. در دوره ای همچون سلطه حکومت های عرب با خطر های جدی مواجه شد ، در دوران صفاری و سامانی به تثبیت و احیای آن بسیار کمک شد و با تشکیل حکومت های صفوی در ایران ، گورکانی در هند و نفوذ این زبان در عثمانی گستردگی و شکوه آن تا هند و آسیای میانه و مرزهای اروپا رسید. اما هنگامیکه می خواهیم تاریخ و سرگذشت این زبان را در گذر از دوره پهلوی تا زمانی که به دست ما رسیده است بررسی کنیم متوجه تغییرها و دگرگونی های این زبان در این دوره خواهیم شد.

پیش از پدید آمدن دوره پهلوی حکومت های متاثر از زبان ترکی صفویان و قاجار در کاربرد واژه های ترکی در دستگاه های اداری ، سیاسی و نظامی اثر گذاشته بودند. واژه های عربی هم که یادگار سده های پیاپی پس از اسلام بود. با آنکه پس از انقلاب مشروطه استفاده از واژگان مهجور و ناآشنا عربی در پارسی نوشتاری کاسته شد اما همچنان وجود داشتند. تا اینکه به سلطنت رضاشاه و انجام اصلاحات و گسترش اقدامات ملی گرایانه در دوره وی و اثر آن بر زبان پارسی می رسیم.

دوره شاهنشاهی رضاشاه را می توان هم خدمت دانست و هم خیانت. از یک سو ایجاد راه آهن ، ساخت راه ها ، ایجاد بانک ملی، تلاش برای گسترش صنعت و از سوی دیگر اقدامات اسلام ستیزانه ، خودباختگی در برابر غرب ، دیکتاتوری و تلاش برای از میان بردن حجاب پدیده ای که پیشینه اش در ایران به پیش از اسلام باز می گردد.

اما موضوع بحث ما این است که زبان پارسی در گذر از این دوره چه تغییراتی یافته است. در دید کلی در این دوره از شمار واژگان عربی و ترکی در زبان پارسی تا حدودی کاسته شد و واژه های جایگزین پارسی برای آنان برگزیده گشت. در همین دوره با پیشرفت جهان و تکنولوژی زبان پارسی در معرض سیل واژگان اروپایی قرار گرفت.

رضاخان پیش از به سلطنت رسیدن رسمی در برانداختن واژه های بیگانه کوشش می نمود حکم عمومی شماره یک او در ماده 5 در سال 1330 برای تشکیل ارتش جدید و دستور برای به کارگیری فوری واژه های پارسی به جای واژه های بیگانه نشانگر این موضوع است.

 ایجاد فرهنگستان ایران

در سال 1314 برای هماهنگ کردن واژه سازی و ساخت واژه های پارسی به جای واژگان بیگانه این فرهنگستان ایجاد شد.دستاورد آن برابر های پارسی بسیاری می باشد که به جای واژه های بیگانه نهاده شد و ما امروزه از برخی از آنان شاید بارها و بارها در گفتگو های روزانه بهره می بریم مانند واژه های:

دانشگاه به جای یونیورسیتی

شهرداری به جای بلدیه

شهربانی به جای نظمیه

رفت و آمد به جای ایاب و ذهاب

خرید و فروش به جای بیع و شری

امسال به جای هذه السنه

فشارسنج به جای میزان الضغطه

زیست شناسی به جای علم الحیات

دادگستری به جای عدلیه

تغییر نام شهرهای دارای نام غیرفارسی

در راستای سیاست نوسازی ایران و یکسان سازی فرهنگی در دوره رضاشاه که تلاش می شد مردم ایران که بعضا دارای گویش ها ،لباس ها، زبان های گوناگونی بودند به وحدت برسند در همین جهت نام شهرهای بسیاری به خصوص در آذربایجان ، خوزستان و ناحیه گرگان که بیشتر متاثر از ترکی و عربی بودند به پارسی تغییر یافت.

ایجاد فرهنگستان زبان ایران

فعالیت فرهنگستان اول تا سال 1333 بود و سپس در سال 1347 به خاطر لزوم ایجاد فرهنگستان فرهنگستان زبان ایران یا فرهنگستان دوم تاسیس شد و به واژه گزینی و بررسی و مطالعه گویش ها و زبان های ایرانی می پرداخت این فرهنگستان مدتی پس از انقلاب نیز فعال بود و سپس با 11 مرکز و سازمان تحقیقاتی ادغام شد و بعد ها فرهنگستان زبان و ادب فارسی جای آن را گرفت.

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

دقیقی توسی

نام کامل وی ابومنصور محمدبن احمد بن احمد دقیقی توسی است طبق گفته ها وی در سال 320 خورشیدی زاده شد و میان سال های 356 و 359 از دنیا رفت.

دقیقی در جوانی به سرایندگی پرداخت و همچنین امیران سامانی و چغانی را ستایش می نمود. او به دنبال آن بود تا شاهنامه ابومنصوری را که به نثر بود به نظم و سروده درآورد اما با آن که هنوز بیش از هزار بیت از آن را نسروده بود به دست غلامش در جوانی کشته شد.

ویژگی های اعتقادی و فردی دقیقی

دقیقی پیرو دین زرتشتی بود و خودش نیز در سروده هایش خود را زرتشتی معرفی می کند. بسیاری دقیقی را اهل توس و همشهری فردوسی دانسته اند اما در روایاتی بلخ ، سمرقند و بخارا را نیز زادگاه او دانسته اند. او در به شعر درآوردن داستان های ملی ایران کوشش کرد و آغازگر سرایش شاهنامه بود اما پس از کشته شدنش فردوسی بزرگ راه سرودن شاهنامه را پیمود و سی سال از زندگی و دارایی خودش را صرف نوشتن این اثر فاخر و نگهدارنده فرهنگ و تاریخ ایران کرد.

سروده های بجای مانده

سروده های مهم و حماسی دقیقی گشتاسپ نامه می باشد که در حماسه ای که فردوسی خلق کرد جایگاه خود را داراست.

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

فردوسی بزرگ را بهتر بشناسیم

زندگانی فردوسی

 

 

 

ابوالقاسم فردوسی سراینده نامدار و پرآوازه ایرانی است که در سال 319خورشیدی در روستای پاژ توس خراسان زاده شد.فردوسی فردی دهقان زاده بود و از دوران کودکی وی اطلاعات چندانی به چشم نمی خورد.

فردوسی شاعری شیعه مذهب و میهن دوست بود و  او توانست با کمک منابع دیگر که مهم ترین منبع او شاهنامه ابومنصوری بود کتاب شاهنامه را در مدت سی سال بسراید.

                بسی رنج بردم در این سال سی              عجم زنده کردم بدین پارسی

 

در جریان زندگی فردوسی بزرگ غزنویان پادشاهی سامانیان را برانداختند و فردوسی در 25 اسفند 388 خورشیدی نوشتن شاهنامه را به پایان رسانید و فردوسی شاهنامه را به دربار سلطان محمود غزنوی برد و گفته می شود انگیزه فردوسی از این کار بیشتر برای پشتیبانی سلطان محمود از شاهنامه در برابر گزند های روزگار بوده است.اما سلطان محمود این کتاب را بی ارزش دانسته  و  از رستم به زشتی سخن گفت و پس از آن فردوسی از غزنین به هرات و ری و تبرستان رفت و از شهری به شهری دیگر می رفت تا اینکه در شهر خود درگذشت.

گفته شده چون فردوسی شیعه بود از دفن کردن این مرد بزرگ در گورستان جلوگیری شد و این گونه ایشان را در باغ خودش به خاک سپردند.

 

 

آگهی رایگان

 

آرامگاه فردوسی در توس

 

 

کتاب ارزشمند شاهنامه

پرآوازه ترین اثر فردوسی که روشن است که نویسنده آن فردوسی است کتاب شاهنامه می باشد.که فردوسی برای نوشتن این کتاب و بدست آوردن دستمایه اصلی آن رنج بسیاری کشیده است و جوانی و دارایی خود را به پای نوشتن این کتاب گذاشت .کتابی که این فرد گرانقدر نوشت نگهدارنده هویت و کیستی ملی ایران می باشد و به راستی می توان آنرا شناسنامه اقوام ایرانی دانست و معلوم نبود اگر فردوسی دست بکار نمی شد و این کتاب ارزشمند را نمی نوشت شاید ما از بسیاری از پیشینه و فرهنگ نیاکان خود بی خبر بودیم.

این کتاب به سه بخش اساطیری،پهلوانی و تاریخی تقسیم می شود.

در دوره اساطیری از دوره کیومرث تا پیدایش فریدون شرح داده می شود و تنی چند از پادشاهان ایرانی نام برده می شوند که در پایان فردی به نام ضحاک که پرچمدار بدی و پلیدی است به تخت می نشیند که پس از سالها فریدون به کمک کاوه آهنگر و مردم توانست بر آن پیروز گردد.و ضحاک را در کوه دماوند زندانی کرد.

 

             فریدون فرخ فرشته نبود                               ز مشک  و ز عنبر سرشته نبود

             بداد و دهش یافت آن نیکویی                       تو داد و دهش کن فریدون تویی

دوره پهلوانی شاهنامه با پادشاهی فریدون آغاز می شود و فریدون در پایان پادشاهی اش جهان را میان سه پسرش به نام های سلم، تور ، ایرج بخش می کند و سرزمین ایران را به ایرج می دهد اما سلم و تور با حیله ایرج را کشتند اما فریدون ایران را به نوه ایرج منوچهر می دهد و پس از منوچهر نوذر  ، زو و گرشاسب به ترتیب پادشاهی می کنند و در این بخش شاهد جنگ های میان ایران و توران هستیم.

پس از پیشدادیان ،کیانیان رویکار می آییند که فهرست شاهان آن به ترتیب کی قباد، کیکاووس،کیخسرو،لهراسب و گشتاسب،بهمن،همای،داراب،دارا می باشد. و در همین دوره پهلوانان رستم و سهراب،توس،بیژن و... نمایانده می شوند.

بطوریکه سیاوش فرزند کیکاووس بدست افراسیاب کشته می شود و رستم پهلوان بزرگ شاهنامه برای خونخواهی از سیاوش به توران می رود و از تورانیان انتقام می گیرد

رستم اسفندیار را نیز می کشد و سرانجام رستم بدست برادرش شغاد از بین می رود و بهمن پسر اسفندیار  به سیستان لشکر می کشد و فرامرز پسر رستم در جریان مبارزه با او شکست خورده و به دار آویخته می شود.

 

دوره تاریخی با پیدایش بهمن آغاز می شود و پس از او همای،داراب و دارا پادشاه می شوند و سپس اسکندر مقدونی به سرزمین ایران یورش می آورد و به جای دارا که همان داریوش سوم هخامنشی است به تخت می نشیند و پس از اسکندر به اشکانیان و ساسانیان پرداخته میشود و کتاب شاهنامه با شکست ایرانیان از عرب ها به پایان می رسد.

 

 

آگهی رایگان

تندیس میدان فردوسی تهران

 

جایگاه کنونی فردوسی و شاهنامه

امروزه فردوسی در همه جای جهان شناخته می شود و کتاب شاهنامه به بسیاری از زبان های جهان برگردانی شده است و تندیس های بسیاری از ایشان ساخته شده و در درون و بیرون از کشور وجود دارند.

در کشورمان ایران روز 25 اردیبهشت به عنوان روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده است.

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

آشنایی با شهر زاهدان

شهر زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان پهناورترین استان ایران می باشد و در جنوب خاوری ایران جای گرفته و از شمال با شهرستان های هامون و نهبندان ،از جنوب با  شهرستان خاش،از باختر با استان کرمان و از خاور با مرز پاکستان همسایه است.

پیشینه

شهر زاهدان از نوپاترین شهرهای ایران می باشد و پیشینه چندانی ندارد و در چندی پیشتر روستایی کوچک به نام دزداب بوده است که این نام پس از سفر رضاشاه به این روستا نام آن را به زاهدان به معنی شهر درستکاران و پرهیزکاران دگرگون کرد.

گفته شده در این سفر رضاشاه از وجود شهر کهن زاهدان کهنه در شهرستان زهک کنونی دراین ناحیه باخبر می شود و تصمیم به زنده کردن دوباره آن شهر می گیرد و این گونه این شهر زاهدان نام گرفت و به چرایی موقعیت استراتژیک این شهر که میان راه پاکستان،سیستان،خراسان،بلوچستان و کرمان بود و با تاسیس سازمان ها و ادارات ،فرودگاه و... با شتاب بسوی پیشرفت و توسعه شتافت.

آب و هوا

بطورکلی آب و هوای زاهدان گرم و خشک است و دارای تابستان های گرم و زمستان های سرد می باشد و میزان بارش نیز کم می باشد و معمولا هرچند سال در این شهر برف می آید.

گاهی بادهای صدو بیست روزه سیستان در بهار و تابستان هوای این شهر را تحت تاثیر خود قرار می دهند که گاهی اوقات با ریزگردها و گردو غبار نیز همراه است.

مردم

بیشتر مردم این شهر را دو قوم فارس و بلوچ تشکیل می دهند که فارس های سیستانی تبار به زبان فارسی به گویش سیستانی سخن می گویند که البته این گویش امروزه در میان نسل های جوان سیستانی بسیار کمرنگ شده است.عموم مردم سیستانی پیرو مذهب شیعه دوازده امامی می باشند و مردم بلوچ به زبان خود یعنی زبان بلوچی سخن می گویند و عموم آنان پیرو مذهب اهل سنت حنفی اند.

علاوه بر مردم سیستانی و بلوچ مهاجرانی از استان های خراسان جنوبی،کرمان،یزد و دیگر نقاط کشور نیز در این شهر زندگی می کنند.

زاهدان کنونی

شهر زاهدان امروزه دوازدهمین کلانشهر ایران و بزرگترین شهر سیستان و بلوچستان می باشد.این شهر امروزه دارای تاسیسات نظامی،آموزشی،دانشگاهی،پزشکی و اقتصادی مطلوبی است.

زاهدان از بزرگترین مراکز دانشگاهی و پزشکی جنوب شرق کشور است و بازار های پررونقی دارد و همه ساله از سایر شهرستان های استان و حتی خارج از استان شمار بسیاری برای درمان،خرید و آموزش و تحصیل رهسپار این شهر می شوند.

 

در پیرامون زاهدان فعالیت های صنعتی انجام می شود اما این فعالیت ها چندان زیاد نیست و صنعت در این شهرستان هنوز هم گنجایش رشد و پیشرفت را دارد.

دانشگاه سیستان و بلوچستان

دانشگاه سیستان و بلوچستان به عنوان دانشگاه مادر در جنوب خاور کشور می باشد. همچنین این دانشگاه  بعنوان زیباترین دانشگاه کشور شناخته شده است. و این دانشگاه از مجهز ترین دانشگاه های کشور است و دارای  بیش از 17 هزار دانشجو در رشته های گوناگون می باشد.

مراکز گردشگری

 

مجتمع تفریحی براسان

 

مجتمع تفریحی گراناز

 

کلاته رزاق زاده

 

بازار رسولی

 

بازار مرکزی شهر

 

پارک و شهربازی لاله

 

کوهستان پارک سیدالشهدا

 

باغ خانواده

 

------------------------------------------------------------------------

 

 

-0195.jpg

 کلاته رزاق زاده

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

بانو پارمیدا

بانو پارمیدا هخامنشی

 سرزمین ایران بانوان بسیاری را به خود دیده است برخی از آنان اسطوره شده اند. از دامان برخی پهلوانان و دانشمندان و شاعران پدید آمدند و با این وجود ناشناخته مانده اند . از جمله دوره های تاریخی کشور ما دوره هخامنشیان است که از این دوره نام بانوان بسیاری از پیشینیان به ما رسیده است.

بانو پارمیدا نوه کورش بزرگ پادشاه هخامنشی و دختر بردیا پسر کورش بود. یونانیان از پارمیدا با نام پارمیس یاد کرده اند معنای نام وی به معنی بانوی دانا می باشد وی همچنین همسر داریوش بزرگ هم بود.بطوریکه داریوش چون از شاخه دوم خاندان هخامشی بود برای پایداری حکومتش همسرانی از شاخه نخست هخامنشیان یعنی همان شاخه ای که کورش و بردیا و کامبیز از از آن بودند برای خود برگزید. علاوه بر پامیدا او با دو دختر کورش بزرگ از جمله آتوسا ازدواج کرد.

پارمیدا پسری به نام آریامرد به دنیا آورد که وی توانست یکی از سرداران نامی داریوش بزرگ شود.همچنین همسرش داریوش نیز از بزرگترین پادشاهان ایران می باشد که توانست گئوماتای مغ را که خودش را برای مردم بردیا پسر کورش خوانده بود را که توسط دختر هوتانه شناسایی شد را شکست داده و دوباره امپراتوری پارسیان را زنده کند. و خودش هم پادشاه ایــــران شود.

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

مشاهیر و مفاخر هرمزگان

 

1-سیدحسن بنی هاشمی

فیلمساز

2-عباس سرخاب

بازیکن پیشین فوتبال

3-سیروس کهوری نژاد

بازیگر سینما و تلویزیون

4-ناصر عبداللهی

خواننده

5-عبدالرحمان فرامرزی

سردبیر روزنامه کیهان

6-سدیدالسلطنه کبابی

نویسنده و مورخ سالهای پایانی قاجار و آغازین پهلوی

7-ابراهیم منصفی

شاعر،خنیاگر،نویسنده و هنرمند

8-رضا صادقی

خواننده موسیقی پاپ

9-سیامک سرلک

بازیکن فوتبال

10-محمدعلی بهمنی

شاعر و غزل سرا

11-عبدالمجید ارفعی

پژوهشگر و متخصص زبان های باستانی اکدی و ایلامی و نخستین مترجم استوانه کورش بزرگ

12-عباس انجم روز

محقق،نویسنده و روزنامه نگار

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

بخشی از اختراعات و اکتشافات ایرانیان

بخشی از اختراعات و اکتشافات ایرانیان:

 

نخ:نخستین مردمانی که نخ را کشف کردند بنابر گفته مورخان ایرانیان بودند که توانستند ریسندگی آنرا بیاموزند.

 

آتش:بسیاری از محققان معتقدند ایرانیان نخستین کسانی بودند که آتش را کشف کردند.

 

الکل:الکل به دست دانشمند توانای ایرانی زکریای رازی کشف شد.

 

کاریز یا قنات:ایرانیان نخستین بار دست به ساخت کاریز در مناطق خشک و کویری ایران زدند که طولانی ترین کاریز جهان و ژرف ترین مادرچاه در شهرستان گناباد قرار گرفته با نام قنات قصبه شناخته می شود که زمان ساخت آنرا به دوره هخامنشی و یا پیش از آن دانسته اند.

 

یخدان:یخچال یا یخدان ساختمانی است که در مناطق گرم و کویری ایران یخ ها را در هنگامه زمستان در آن قرار داده و در هنگامه گرما و تابستان از آن استفاده می کردند.

 

باتری الکتریکی:نخستین باتری الکتریکی که تاکنون کشف شده به چند صد سال پیش از زندگانی الکساندر ولتا و در زمان اشکانیان باز می گردد که این ابزار شگفت آور در پیرامون شهر تیسفون کشف شد.

 

ورزش چوگان:چوگان یک ورزش با ریشه ایرانی است که امروزه از ورزش های محبوب جهانی می باشد.

به گفته تاریخ نگاران از سال۶۰۰پیش از میلاد این ورزش در ایران پدید آمده است و این ورزش در زمان هخامنشیان و ساسانیان و صفویان در ایران رواج زیادی داشت.این ورزش از ایران به هند رفت و از آنجا به اروپاییان منتقل شد،درحالیکه این ورزش در ایران امروزه جایگاه خود را از دست داده است.

 

مس:براساس شواهد فراوان ایرانیان بودند که مس را کشف کرده و برای نخستین بار از آن در صنعت خود استفاده کردند.

 

بازی تخته نرد:یک بازی دو نفره می باشد که شواهد بدست آمده نشان می دهد که اختراع کنندگان آن ایرانیان بوده اند بطوریکه یک صفحه بازی مانند تخته نرد در شهرسوخته سیستان کشف شده است و همچنین پیدایش تخته نرد امروزی را به زمان ساسانی نسبت داده اند که توسط بزرگمهر وزیر ساسانی پدید آمده است.

 

بادگیر:نخستین کسانی که از بادگیر استفاده کرده اند ایرانیان بوده اند.استفاده از بادگیر در مناطق مرکزی و جنوبی ایران که دارای آب و هوای گرم می باشند صورت گرفته است که امروزه هم این بادگیر ها را در هرمزگان،کرمان،یزد و سیستان می توان دید که نقش آنها در تنظیم هوای درون خانه جای شگفت بسیار دارد که مردمان گذشته توانسته بودند راحت ترین راه برای تنظیم هوای خانه انجام دهند درحالیکه در معماری امروز  با همه پیشرفت ها ساختمان ها نیاز به وسیله سرمایشی و گرمایشی دارند.

 

ذوب فلزات:بنابر مدارک موجود تاکنون ،اولین کسانی که دست به  ذوب فلزات برده اند مردمان شهر سیلک کاشان بوده اند.

 

لیزر گازی:اولین لیزر گازی جهان که ترکیبی از دو گاز هلیوم و نئون بود توسط پروفسور علی جوان دانشمند ایرانی اختراع شد.

 

 مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

و ....

 

آشنایی با شهر زابل

شهر زابل یکی از شهرهای مهم جنوب شرق کشور می باشد که در شمال استان سیستان و بلوچستان جای گرفته است. جمعیت این  شهر کمتر از 150 هزار نفر می باشد و مرکز حوزه سیستان و دومین شهر پرجمعیت سیستان و بلوچستان محسوب می شود. زابل با احتساب جمعیت حومه و اطرافش نزدیک به چهارصد هزار نفر جمعیت دارد.

این شهر در نزدیکی مرز افغانستان و در دشت حاصلخیز سیستان جای گرفته است. سیستان دارای تاریخ دیرینه ای است و نقشی تاثیرگذار در پیشینه ایران دارد چنانکه در هر گوشه از این دیار آثار تمدن و قلعه ها ، شهرها و کاخ های کهن نمودار است.

پیشینه و مشاهیر

سیستان از دیرباز زادگاه پهلوانان و اسطوره های ایران زمین و دارای پشتوانه تاریخی غنی است. رستم دستان و بسیاری از شخصیت ها و پهلوانان شاهنامه منسوب به سیستان اند.

سورنا سردار پیروز دوره اشکانی که آن پیروزی تاریخی جنگ حران و شکست کراسوس رومی را پدید آورد از خاندان سیستانی سورن بود. بقایای کاخ این خاندان هم اکنون در کوه خواجه سیستان خودنمایی می کند.

همچنین سیستان زادگاه یعقوب لیث صفاری بنیانگذار حکومت صفاریان است. یعقوب لیث را از تبار شاهان ساسانی دانسته اند. وی موفق شد بخش های عمده ای از ایران را از زیر سلطه اعراب برهاند و برای نخستین بار پس از اسلام زبان فارسی را زبان رسمی کشور ساخت.

همچنین سیستان میراث دار تمدن شهرسوخته و دارنده سند تمدن ایرانیان در بیش از 5000 سال پیش می باشد. از شگفتی های این شهر جراجی جمجمه ، ساخت چشم مصنوعی ، ساخت نخستین انیمیشن جهان در بیش از پنج هزار سال قبل می باشد.

از دیگر مشاهیر سیستان فرخی سیستانی شاعر دوره غزنوی ، ابوسعید سجستانی ، آیت الله سیستانی مرجع تقلید نامی شیعیان ساکن در عراق ، استاد مطهری ، آیت الله بختیاری ، شهید طباطبایی و شهید میرحسینی است.

تاثیرات بی کفایتی قاجاریان بر سیستان

شهر زابل بعنوان شهری که نماینده تمدن و تاریخ غنی سیستان تلقی میشود متاسفانه در روزگار امروز و به ویژه پس از جدایی افغانستان از ایران مهجور واقع شده است. جدایی افغانستان از ایران در دوره قاجار ، زابل را به شهری مرزی و در حاشیه و دور از مرکز مبدل کرد و منابع آبی آن یعنی رود هیرمند که از کوههای بابا افغانستان سرچشمه میگیرد و سرمایه آبادانی همیشگی سیستان بوده را از اختیار ایران خارج ساخت. پیامد های این حوادث تلخ سدسازی های بی رویه افغانستان بر روی رود هیرمند و عدم دریافت آب کافی از این رود در سیستان ، خشک شدن دریاچه هامون ، کم رونق شدن کشاورزی و موج مهاجرت های گسترده از سیستان در چندین دوره بوده است. انسداد مرز نیز اقتصاد سیستان را بیشتر ضعیف کرد و مهاجرت های بسیاری را در چند سال اخیر در پی داشت.

مردم

مردمان سیستانی که ساکنان شهر زابل و سیستان می باشند پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند و سرزمین سیستان به دارالولایه نیز آوازه دارد شایان ذکر است که در زمانی که به دستور معاویه بر منابر حضرت علی را لعن می کردند این عمل تنها در سیستان اجرا نشد و مردم سیستان زیر بار این ننگ نرفته و بزرگان سیستان حاضر به بریدن گیسوان همسرانشان شدند اما حضرت علی را لعن نکردند. همچنین سیستانیان را نخستین قیام کنندگان برای خونخواهی امام حسین حتی پیش از مختار دانسته اند.

مردم سیستانی به زبان پارسی با گویش سیستانی سخن می گویند .این گویش یکی از کهن ترین و اصیل ترین گویش های زبان پارسی است که البته امروزه این گویش کمرنگ گشته است و تحت تاثیر فارسی معیار بسیاری از جوانان سیستانی به گویش پارسی اصیل سیستانی تکلم نمی کنند.

علاوه بر مردم فارس جمعیتی از مردم بلوچ نیز در منطقه سیستان زندگی می کنند. شهر زابل یکی از بزرگ ترین مراکز جمعیتی مردم سیستانی می باشد هرچند سیستانی ها بخش قابل توجهی از جمعیت استان گلستان را تشکیل می دهند و سیستانیان بسیاری در شهرستان های مشهد ، سرخس و بلوچستان زندگی می کنند.

آب و هوا

شهرستان زابل در دشت آبرفتی سیستان جای گرفته و در آن آب و هوای گرم و خشک حاکم است زمستان هایی سرد و کم بارش و تابستان هایی خشک و سوزان دارد در فصل گرم سال بادهای 120 روزه سیستان باعث وقوع توفان های شدید گرد و خاک می شود که سبب خسارت هایی به مردم و تاسیسات می گردد.

کشاورزی

کشاورزی سیستان وابسته به آب رود هیرمند می باشد که از افغانستان سرچشمه می گیرد و پس از ورود به مرز ایران و سیراب کردن زمین های کشاورزی دشت سیستان وارد دریاچه هامون می شد اما هم اکنون دریافت نکردن آب کافی از رود هیرمند آسیب های جدی به محیط زیست و کشاورزی و در کل زندگی در دشت سیستان زده است.

اما با این حال کشاورزی در دشت سیستان اهمیت و جایگاه ویژه ای دارد اگر آب به کمک خاک حاصل خیز بیاید سیستان به یکی از بزرگترین قطب های کشاورزی تبدیل خواهد شد.

مهم ترین محصولات کشاورزی زابل گندم و جو، محصولات جالیزی خربزه و هندوانه ، انگور یاقوتی می باشد.

صنعت

صنعت در شهرستان زابل چندان پررونق نگشته است و شهرک صنعتی شهرستان زابل که امروزه در حوزه اراضی شهرستان هامون قرار گرفته است شامل چندین مجموعه صنعتی می باشد که بیشینه آنها غیرفعال و یا کم فعال می باشند با این وجود موقعیت شهرستان زابل و نزدیکی با کشور افغانستان و قرارگیری در دشت حاصل خیز که در صورت رونق کشاورزی امکان ایجاد کارخانه های مواد غذایی را می دهد.

وجود بادهای 120 روزه سیستان امکان تولید برق با انرژی بادی با سود بسیار در منطقه سیستان می دهد حال آنکه تنها یک توربین بادی برای تولید برق در دشت سیستان وجود دارد.

راههای دسترسی

شهرستان زابل دارای فرودگاه داخلی و پرواز به مشهد و تهران می باشد و دارای مسیر مواصلاتی به شهرهای زاهدان ، هامون ، زهک ، هیرمند ، نیمروز و نهبندان می باشد.

بزرگراه زابل - زاهدان نیز در دست احداث بوده و بخش هایی از آن تکمیل شده است. فاصله زابل تا زاهدان حدودا 213 کیلومتر ، تا زهک 25 کیلومتر ، تا هیرمند 30 کیلومتر ، تا نیمروز 13 کیلومتر ، تا هامون 15 کیلومتر ، تا نهبندان 173 کیلومتر می باشد.

دانشگاه ها

زابل یک شهر دانشگاهی است و دارای دانشگاه های متعددی می باشد  و دانشجویان بسیاری از سراسر کشور در دانشگاه های زابل تحصیل می کنند .

دانشگاه زابل دارای 15 هزار دانشجو در رشته های مختلف می باشد علاوه بر آن زابل دانشگاه های دیگری چون علوم پزشکی ، آزاد اسلامی ، پیام نور را داراست.

 اماکن تفریحی

1- پارک ملت

2- پارک یعقوب لیث

3- مجتمع تفریحی الغدیر

اماکن درمانی و پزشکی

1- بیمارستان امیرالمومنین

2- بیمارستان هامون

3- بیمارستان امام خمینی

4- بیمارستان خیریه الزهرا آیت الله سیستانی

5- بیمارستان بیماری های تنفسی (در حال ساخت)

اماکن فرهنگی

1- موزه مردم شناسی سیستان (ساختمان کنسولگری سابق انگلیس)

2- سینما هامون

اماکن ورزشی

1- استادیوم ورزشی پنج هزار نفری شهید طباطبایی

2- سالن ورزشی بزرگ شهید جمالزهی

 

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

 

آشنایی با جزیره هرمز

جزیره هرمز یکی از جزایر جنوبی ایران در دهانه تنگه هرمز و ورودی خلیج پارس می باشد که در تقسیمات کشوری بخش هرمز از توابع شهرستان قشم استان هرمزگان است.

 

پیشینه

 

جزیره هرمز نام خود را از شهری کهن به نام هرموز گرفته است که مردم آن شهر با رخنه مغول در حدود سال 700 هجری نخست به جزیره قشم و سپس به جزیره هرمز کوچ کردند و به یاد شهر خود این جزیره را هرموز نام نهادند.

 

جزیره هرمز که سال ها تحت اشغال بیگانگان پرتغالی قرار داشت در قرن شانزدهم بدست امام قلی خان در دوره صفویه فتح شد.شایان ذکر است که انگلیسی ها نیز در گشودن جزیره هرمز سهم داشتند.

 

زیبایی ها

 

جزیره هرمز در درون خود زیبایی ها و جاذبه هایی را جای داده که در کمتر نقطه ای از جهان می توان چنین اوضاعی را دید.این جزیره را اگر به فرشی رنگارنگ تشبیه کنیم چندان مبالغه نکرده ایم .

 

از دیگر جاذبه های این جزیره می توان به قلعه پرتغالی ها اشاره کرد که یادآور حضور چندین ساله بیگانگان در این جزیره است.

 

کوه های رنگارنگ و آبی دریا و آسمان این جزیره بیش از همه چشم نوازی می کند .

 

کوه خوراکی

 

در میان خاک های گوناگون این جزیره نوعی خاک سرخ رنگ وجود دارد که قابل خوردن است و توسط مردم بومی به منظور ادویه استفاده میشود.

 

ir2050-2.jpg

 

آمیخته شدن خاک سرخ جزیره با آب دریا

 

1.jpg

 

جزیره هرمز

 

dscf8258.jpg

 

منظره ای شگفت انگیز از ساحل جزیره

 

3da2ycwkixm26ctzq1fb.jpg

 

dscf8340.jpg

 

 مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

آشنایی با استان سیستان و بلوچستان

استان سیستان و بلوچستان دومین استان پهناور ایران است که به تنهایی بیش از 11 درصد از خاک ایران را دربر می گیرد . این استان در جنوب خاوری ایران جای گرفته است و از شرق با کشور های پاکستان و افغانستان ،از باختر با استان های کرمان و هرمزگان از جنوب با دریای عمان {مکران} و از شمال با کشور افغانستان و خراسان جنوبی همسایه است.

این استان از دو بخش سیاسی ، اداری ، قومی ، مذهبی و فرهنگی به نام های سیستان و بلوچستان تشکیل شده است که سیستان در شمال دربرگیرنده زابل ، زهک، هیرمند ، نیمروز و هامون تا زاهدان می باشد و بلوچستان از زاهدان تا مناطق مرکزی و جنوب استان و در نهایت تا سواحل دریای مکران را دربرمی گیرد که خود آن نیز به دو بخش سرحد در مرکز استان و مکران در جنوب تقسیم می شود.

در حال حاضر این استان دارای 19 شهرستان زابل ، زهک ، هیرمند ، هامون ، نیمروز ،زاهدان ، میرجاوه ، خاش ، سراوان ، سیب و سوران ،زابلی ، ایرانشهر ،دلگان ، سرباز ، نیکشهر ،قصرقند ، فنوج ، چابهار و کنارک می باشد.

مهم ترین شهرهای استان پس از زاهدان، زابل ،ایرانشهر و چابهار می باشد.

آب و هوا

این استان از لحاظ آب و هوایی بسیار متنوع است وجود بیابان ها و کویرها ، کوهستان ها و نوار ساحلی در جنوب بعلاوه گستردگی جغرافیایی ، بیش از پیش باعث این گوناگونی آب و هوایی گشته است.

سیستان

هوای شمال استان و دشت سیستان گرم و خشک است و دارای تابستان هایی بسیارگرم و زمستان هایی سرد می باشد دمای هوا در فصل تابستان گاه به بالای 45 درجه هم می رسد و در فصل زمستان به چند درجه زیر صفر هم می رود . وزش بادهای صد و بیست روزه سیستان در فصل تابستان گاه باعث وزش توفان های شن شده و از گرمای هوا می کاهد میانگین های متفاوتی از میزان بارش در شمال استان داده شده و در کل از مناطق کم بارش و خشک کشور می باشد.عمده بارش ها به صورت باران و در فصل زمستان و بهار است ، در شمال استان معمولا هر چند سال یکبار برف می بارد.

مرکز

مناطق مرکزی استان کوهستانی و مرتفع است اما آب و هوای گرم و خشک همچنان حاکم است اما از میزان گرمای هوا در تابستان تا حدودی می کاهد. دمای هوا در زمستان ها گاه به چند درجه زیر صفر  و در تابستان ها گاه به بالای 40 درجه می رسد.این ناحیه هم از نواحی کم بارش محسوب می شود  اما میزان بارش در مناطق مرکزی از مناطق شمالی بیشتر است و معمولا در فصل زمستان و بهار و گاه در تابستان نیز تحت تاثیر رطوبت اقیانوس هند صورت می گیرد . بارش ها معمولا به شکل باران می باشد و هر چند سال در این ناحیه برف می بارد.این ناحیه گاه تحت تاثیر بادهای صد و بیست روزه سیستان نیز قرار می گیرد . علاوه بر بادهای سیستان گاه توفان های منطقه شورگز و بیابان های کویر میانی سیستان و بلوچستان و کرمان نیز مناطق مرکزی از جمله زاهدان را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث کاهش کیفیت هوا و گرد و غبار در شهر زاهدان می شود.

البته این اوصاف به استثنای ناحیه ایرانشهر می باشد که میان مرکز و جنوب استان جای گرفته است.

جنوب

مناطق جنوبی استان متفاوت تر از شمال و مرکز استان و درکل با آب وهوای اغلب مناطق ایران متفاوت است. در بسیاری از شهرهای دیگر ایران هم می توان ویژگی های آب و هوایی نواحی شمالی و مرکزی استان را دید .مناطق ایرانشهر و جازموریان از مناطق هموار و بسیار گرم استان می باشند تابستان هایی بسیار سوزان و زمستان هایی معتدل را داراست. گرمای هوا در این ناحیه گاه به مرز 50 درجه نزدیک می شود. مناطق جنوبی تر هم کم ارتفاع اند و هوای گرم حاکم است و در شهرستان های چابهار و کنارک هوای گرم و خشک ساحلی حاکم می باشد. و در فصل تابستان گاه با ورود سامانه بارشی از سوی اقیانوس هند بارش های رگباری و شدیدی رخ می دهد که منجر به سیل و خسارات به تاسیسات و مسیر های مواصلاتی جنوب استان می شود.بارش در جنوب استان به صورت باران و گاه تگرگ می باشد.آب و هوای جنوب استان امکان تولید محصولاتی چون موز، چیکو،پاپایا،انبه  و ... را می دهد که از این لحاظ در ایران این منطقه را خاص و بی نظیر کرده و می توان گفت جنوب استان تا حدودی تحت تاثیر هوای نیمه استوایی قرار گرفته که متمایز با سایر نقاط ایران است. در حالیکه شهرهای شمالی و مرکزی استان در سوز و سرما هستند در مناطق جنوبی هوایی گرم حاکم است و می توان در آب دریا شنا کرد.

سرد ترین شهرستان های استان زاهدان و خاش اند و گرم ترین شهرستان، نیکشهر می باشد که روزهای بسیار گرم بیشتری را سپری می کند.

 مردم و فرهنگ

همانطور که از لحاظ جغرافیایی و سیاسی استان به دو منطقه سیستان و بلوچستان تقسیم می شود از لحاظ قومی و مذهبی نیز دربرگیرنده  دو قوم فارس و بلوچ می باشد . مردم فارس سیستانی بیشتر در شمال استان یعنی سیستان و زاهدان زندگی می کنند و امروزه به طور پراکنده در شهرهای بلوچستان هم زندگی می کنند. و مردم بلوچ نیز در زاهدان و سایر نقاط استان پراکنده اند. از لحاظ زیرساخت های فرهنگی این استان نیاز به توجه فراوانی دارد. در کل استان تنها دو سینمای فعال در شهرهای زاهدان و زابل وجود دارد.

مردم سیستانی

مردم سیستانی به یکی از گویش های اصیل پارسی یعنی به گویش فارسی سیستانی تکلم می کنند که البته امروزه به ویژه در نسل های جوان سیستانیان کم رنگ گشته است حوزه زندگی سیستانیان فراتر از این استان است و بخش قابل توجهی از جمعیت استان گلستان و خراسان رضوی را نیز به خود اختصاص داده اند.

مردم سیستانی عموما پیرو مذهب شیعه دوازده امامی اند و به ولایت مداری شهره اند بطوریکه سرزمین سیستان به دارالولایه آوازه پیدا کرده است. شیعیان سیستانی در برخورد و مواجهه با تروریسم و افکار وهابیت همواره در صدر قرار داشته اند. همجواری با دو کشور افغانستان و پاکستان که دارای امنیت ضعیفی هستند در سال های گذشته زمینه را برای فعالیت های تروریستی گروهک ها آماده کرده بود که خوشبختانه تا حد زیادی و به شدت سرنگون و سرخورده و متلاشی شدند.

 

مشاهیر و نامداران سیستانی

رستم دستان :پهلوان بزرگ حماسی و افسانه ای ایران

یعقوب لیث صفاری:بنیانگذار سلسله صفاری و رسمیت بخش زبان پارسی پس از اسلام

سورنا سیستانی: پهلوان دوره اشکانی که کراسوس رومی را که هوای فتح ایران داشت شکست داد

فرخی سیستانی:شاعر و نویسنده

ابوسعید سگزی:ستاره شناس و ریاضیدان مشهور سده چهارم هجری

ابوحاتم سیستانی:از بزرگان علم و ادب ،فقه و حدیث و لغت

ابوسلیمان سیستانی:فیلسوف و اندیشمند سده چهارم هجری قمری

ابویعقوب سیستانی:از دانشمندان سده چهارم هجری

ابوداوود سیستانی: دانشمند حدیث اهل سنت

ابراهیم سگزی سیستانی: دانشمند سده نخست ، مخترع خط معقلی

ابوسلیمان محمد سیستانی: از فیلسوفان و منطقیان سده چهارم هجری

احولی سیستانی:شاعر و ادیب

حریزبن عبدالله سیستانی:فقیه شیعه

ابوالفرج سگزی:شاعر و اندیشمند

شمس بستی:شاعر

شمس الدین مبارک سیستانی: شاعر

عبرت سیستانی:شاعر

محمد پسر مخلد سگزی:از نخستین سرایندگان به زبان پارسی

محمدبن وصیف سیستانی: دبیر رسایل یعقوب لیث صفاری

مولانا عاشق سیستانی:شاعر و غزل سرا

معاصر

عرصه دینی

آیت الله سیستانی : رهبر شیعیان عراق

آیت الله شهیدمرتضی مطهری:فیلسوف و عالم بزرگ دارای اصالت سیستانی متولد فریمان می باشد.

آیت الله سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی: از شهدای7 تیر

آیت الله مرادعلی بختیاری:عالم دینی

شهدا و دلاوران

شهید قاسم میرحسینی:قائم مقام لشکر41 ثارالله

شهید محمد میر: سرلشکرخلبان

شهید حبیب لکزایی:جانشین سپاه سلمان

عرصه ادب و فرهنگ

امین الله سرابندی: داستان نویس،روزنامه نگار،شاعر و پژوهشگر

ایرج افشار سیستانی:ایرانشناس و نویسنده

مزار گلستانه:ایرانشناس و فعال حوزه فرهنگ عامه سیستان

نجف لکزایی:معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت و رییس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی

غلامرضا عمرانی:زبانشناس،ویراستار،مولف

پیام سیستانی:شاعر،روزنامه نگار، پژوهشگر

سیاوش پرواز:قاضی ، مترجم، مولف و حافظ شناس

غلامعلی رییس الذاکرین:آغاز کننده سرایش به گویش سیستانی

عرصه علمی

حبیب الله دهمرده:سیاستمدار،استاندار پیشین چند استان و مشاور ریاست سازمان انرژی اتمی،دکترای آکسفورد

غلامرضا شیخ نژاد:پژوهشگر، کاشف داروی ضد سرطان سیستانین

عرصه ورزشی

محمد مومنی:بازیکن فوتبال بازنشسته

عرصه هنر

محمدرضا هدایتی: بازیگر و خواننده

فرشته سرابندی:بازیگر

مهدی میری: خواننده

 

مردم بلوچ

مردم بلوچ بیشتر در مناطق جنوبی و مرکزی استان پراکنده اند و به گویش بلوچی تکلم می کنند این گویش بخاطر برهمکنش کم طوایف بلوچ با اقوام بیگانه توانسته بسیاری از ویژگی های کهن زبان های ایرانی را در خود حفظ کند. اصطلاحات بسیاری از فارسی قدیم را می توان در گویش بلوچی دید .مردم بلوچ بیشتر پیرو مذهب اهل سنت حنفی اند اما شمار کمی از آنان مانند بلوچ های شمال شهرستان ایرانشهر و برخی بلوچ های سیستان پیرو مذهب شیعه دوازده امامی اند.

مردم بلوچ دارای لباس و پوشش خاص خود هستند که تاکنون آن را حفظ کرده اند. جامه های مردانه بلوچی لباس هایی راحت و بلند نظیر لباس های هندی و افغانی اند و بیشتر در رنگ های روشن دوخته می شوند. جامه های زنانه بلوچی هم پر زرق و برق و زیبا و باظرافت دوخته می شوند . هنر سکه دوزی از هنرهای دست مردم  سیستان و بلوچستان است.

جامه های مردم بلوچ تحت تاثیر فرهنگ و پوشش ایرانی و همچنین پوشش شبه قاره هند قرار گرفته و بسیار محسوس است.

پیشینه

سیستان

تاریخی که منطقه سیستان دارد کمتر منطقه ای از جهان به خود دیده است سیستان با داشتن شهرسوخته دارای پیشینه طولانی و کم نظیر شهرنشینی بیش از 5000 سال است و دارای عجایبی بسیار شگفت چون جراحی جمجمه ، چشم مصنوعی ، نخستین انیمیشن جهان، سیستم آبرسانی و فاضلاب در هزاران سال می باشد که افتخاری برای سیستان و ایران از حیث تمدن دیرینه محسوب می گردد. سیستان مهد پهلوانان و اسطوره های ایرانی از جمله رستم دستان بوده است.سیستان از نواحی مهم ایران در دوره های هخامنشی و ساسانی بوده است و خاندان سیستانی سورن تاجگذاری شاهان اشکانی و ساسانی را برعهده داشته اند. سورنا پهلوانی که کراسوس رومی را شکست داد از خاندان سیستانی سورن بود. شهر دهانه غلامان سیستان از معدود شهرهای به جا مانده از دوره هخامنشی است. بهرام دوم پس از گشودن سیستان فرزندش بهرام سوم را به زمامداری سیستان گماشت و وی را سکان شاه نامید.

پس از اسلام نیز سیستان افتخارات بسیاری بدست آورده و در دوره اموی که معاویه دستور داده بود حضرت علی را بر بالای همه منابر لعن کنند سیستانیان هرگز حاضر به لعن حضرت علی نشدند و بزرگان سیستان حاضر به بریدن گیسوان بانوانشان شدند اما حضرت علی را لعن نکردند. از دیگر افتخارات مردم سیستان این است که آنان نخستین قیام کنندگان به خونخواهی امام حسین حتی پیش از قیام هایی چون مختار بوده اند که در پی آن حاکم سیستان که برادر عبیدالله بن زیاد نیز بود از سیستان گریخت مردم سیستان همواره در ولایت مداری پیشتاز بوده اند.

یعقوب لیث صفاری از سیستان برخاست و فرمانروایی صفاریان را بنیان نهاد او توانست دوباره بخش های عمده ایران را استقلال بخشد و از سلطه اعراب برهاند. وی همچنین برای نخستین بار پس از اسلام دوباره زبان پارسی را زبان رسمی کشور کرد و به شعرگویی به زبان عربی واکنش شجاعانه ای نشان داد . سیستانیان همواره در دفاع از میهن و ایستادگی در برابر ستم نیز پرآوازه بوده اند. مردم سیستان تیمورلنگ را که به چپاول مردم ایران می پرداخت چنان ادب کردند که خود وی نیز به شدت زخمی شد و تا پایان عمر درمان کامل نیافت و می لنگید و اینگونه مردم سیستان نام این متجاوز را به تیمورلنگ مشهور کردند.

در دوره پهلوی نیز مردم سیستان از مبارزه با ظلم و ستم دست برنداشته و از جمله این مبارزات میتوان به قیام دی1330  مردم سیستان بر علیه حکومت پهلوی اشاره کرد.

بلوچستان

در متون تاریخی از این منطقه با عنوان مکران یاد شده است . تا پیش از سده چهارم جنوب استان در دست قوم جت یا زت بوده است و هم اکنون عمدتا قوم بلوچ از اقوام ایرانی در آن ساکن اند.

اسکندر مقدونی در حمله به هند از این ناحیه عبور کرده و بخاطر شرایط اقلیمی نامساعد بخش بزرگی از سپاه خود را از دست داد .مردم بلوچ اشرف افغان را که از نادرشاه افشار شکست خورده و گریخته بود را گرفته و کشتند.

کشاورزی

سیستان و بلوچستان از لحاظ محصولات کشاورزی متنوع است که به خاطر گستردگی و آب و هواهای گوناگون آن می باشد در شمال استان دشت حاصلخیز سیستان محصولات گندم و جو ، هندوانه ، خربزه ، انگور و به ویژه انگور یاقوتی ، ذرت ،محصولات علوفه ای ، عدس و ... کشت می شود کشاورزی سیستان وابسته به رود هیرمند می باشد که در سال های اخیر شرایط این منطقه را دچار مشکلاتی کرده است.

مناطق کوهستانی مرکز هم محصولاتی چون زردآلو، پسته، گندم و جو، محصولات علوفه ای و روغنی برداشت می شود اما کشاورزی در این ناحیه شایسته رونق بیشتری است.

مناطق جنوبی استان دارای نخلستان های فراوان و گسترده ای است و این استان رتبه دوم تولید خرمای کشور را بدست آورده است .تولید هندوانه و خربزه ،خرما و گندم و جو در ایرانشهر صورت می گیرد با توجه به گرمای هوا در منطقه جنوب استان برداشت محصولات خارج از فصل رونق دارد .همچنین آب و هوای خاص جنوب استان که متمایز از سایر نقاط کشور است امکان تولید محصولات گرمسیری چون موز، پاپایا،انبه ،چیکو، کنار و... را در شهرستان های جنوب استان می دهد که در صورت گسترش تولید می توانند کمک مهمی به اقتصاد استان و کشور کنند. در میان این محصولات گرمسیری که کشت آن ها در کشور ما چندان مرسوم نیست برداشت محصول موز بیشتر مورد توجه قرار گرفته است . همچنین کشت برنج هم به صورت محدود در نیکشهر، چای ترش در دلگان و سیستان وجود دارد. در مناطق سراوان هم نخلستان های گسترده و در دشتیاری چابهار هندوانه خارج از فصل بعلت گرما برداشت می شود.

صنعت

این استان از لحاظ صنعتی چندان توسعه نیافته و شایسته توجه بیشتری است. در حال حاضر بیش از 50 درصد از واحد های صنعتی استان در شهرستان های زاهدان و کنارک و سپس زابل با12/2درصد رتبه دوم و پس از آن ایرانشهر با 11/1درصد رتبه سوم را از این لحاظ دارند. البته شهرک صنعتی زابل امروزه در محدوده شهرستان هامون واقع شده است . عمده محصولات صنعتی استان سیمان سیستان و خاش ،صنایع غذایی،کنسرو و صنایع شیلاتی ، محصولات پلاستیکی ، سنگ های تزیینی و...می باشد.

وعده ها و برنامه های آینده توسعه استان

اقدامات و پروژه های بسیاری مطرح گشته که با اجرایی شدن آنان صنعت و اقتصاد استان بهبود بیشتری می یابد که از آن جمله می توان به ساخت پتروشیمی چابهار،کارخانه لاستیک سازی در زابل ، گازرسانی به زاهدان و زابل و توسعه راه آهن استان ، بزرگراه زابل-زاهدان اشاره کرد.

معدن

سیستان و بلوچستان دارای ذخایر غنی معدنی است که گاه از آن به عنوان رنگین کمان معادن کشور یاد می شود اما کمتر از آنان بهره برداری شده است از جمله این ذخایر معدنی کرومیت ،مس، منگنز، سرب، روی ،قلع، تنگستن ،منیزیت ، گل سفید ،گرانیت ، سنگهای تزیینی و ... می باشد.از جمله موادمعدنی  خاص استان  آنتیموان است که نخستین کارخانه آنتیموان کشور در سفیدآبه در شمال غربی زابل قرارگرفته است.

گردشگری

جاذبه های طبیعی

استان پهناور سیستان و بلوچستان با گوناگونی آب و هوایی ، سواحل صخره ای و ماسه ای همیشه گرم حتی در فصل زمستان ،کوهستان ها و آتش فشان نیمه فعال ،دریاچه ها ،بیابان ها، نخلستان ها از نظر طبیعی بسیار مستعد برای گردشگری است از جمله جاذبه های طبیعی استان در شمال دریاچه هامون بعنوان بزرگترین دریاچه آب شیرین ایران ،گردشگاه چاهنیمه زهک با جنگل و دریاچه ها و باغ وحش ،کوه خواجه  و رودها و نهرهای سیستان و در مرکز استان آتشفشان نیمه فعال تفتان که از دهانه آن بخار آب و گوگرد برون می آید. روستای تمین و غار لادیز در میرجاوه ، گل فشان پیرگل، روستای دامن در ایرانشهر و در جنوب استان نخلستان ها و رود سرباز بعنوان زیستگاه تنها تمساح ایرانی و سواحل ماسه ای و صخره ای دریای عمان در چابهار و کنارک و گلفشان تنگ کنارک هستند.

1-گردشگاه چاهنیمه زهک

در چند کیلومتری شهر زهک جای گرفته است پارک جنگلی بزرگی در ساحل دریاچه های چاهنیمه همراه با باغ وحش و بافت جنگلی که همواره پذیرای مردم سیستان و میهمانان سیستان می باشد.

2-دریاچه هامون

بزرگترین دریاچه آب شیرین ایران که در سیستان قرار گرفته و نقش مهمی در محیط زیست منطقه دارد در سال های نه چندان دور دشت سرسبز و دریاچه پر از ماهی و آواز خوش باد را می توانستیم در این منطقه ببینیم که با خشکی بخش های گسترده ای از آن امروزه شاهد مشکلاتی چون خشکسالی ، گرمای شدید هوا در تابستان ، توفان های شن و بیکاری و مهاجرت در این منطقه هستیم و امیدواریم دوباره حال روز خوش گذشته به این تالاب بازگردد.

3-آتشفشان نیمه فعال تفتان

این قله بلند ترین قله استان سیستان و بلوچستان با ارتفاع تقریبی 3905 متر می باشد که رقم های دیگر نزدیک به آن نیز داده شده است . این آتشفشان در شمال شهرستان خاش جای گرفته و هم اکنون نیز نیمه فعال بوده  و بخار آب و گوگرد از دهانه آن خارج می شود . جدای از آن دامنه های سرسبز تفتان در شهرستان های خاش و میرجاوه مانند روستاهای لادیز و تمین و سنگان نیز جاذبه های خودشان را دارند.

4-کوههای مینیاتوری چابهار

کوه های شگفت انگیز با ظاهری زیبا و منحصر به فرد هستند که در کنار جاذبه های دیگر چابهار بسیار خودنمایی می کنند.

5-سواحل صخره ای و ماسه ای

سواحل صخره ای و ماسه ای دریای مکران در چابهار و کنارک که عمدتا تمیز و دلپذیرند نیز گردشگران بسیاری را به چابهار جذب می کند.

6-گل فشان تنگ

این گلفشان در شهرستان کنارک جای گرفته و از معروف ترین گلفشان های ایران می باشد.

7-رود سرباز

زیستگاه تنها تمساح ایرانی از نوع پوزه کوتاه و به نام گاندو می باشد.

8-غار لادیز میرجاوه

9-روستای تمین میرجاوه

 

جاذبه های تاریخی

منطقه سیستان منطقه ای انبوه از آثار و مکان های تاریخی است و در استان بازمانده شهرهای کهن و متمدن جهان ،ارگ ها و قلعه ها ،ساختمان های قدیمی و موزه ها از جمله مکان های تاریخی مهم این استان اند.

1-شهرسوخته

در56 کیلومتری شهر زابل و در حاشیه جاده زابل-زاهدان جای گرفته است این شهر کهن سند تمدن ایرانیان در بیش از 5000 هزار سال گذشته با شگفتی هایی چون نخستین انیمیشن جهان ، جراحی جمجمه ، چشم مصنوعی و سیستم آبرسانی و فاضلاب در هزاران سال گذشته بوده است.

2-کوه خواجه

این کوه در میانه دریاچه هامون در سیستان و اطراف زابل قرار دارد و در سه دین اسلام ، زرتشت و مسیحیت مقدس است . این کوه تنها در دشتی وسیع انباشته از بقایای کاخ ها و آثار دوره های اشکانی ، ساسانی و دوره های اسلامی است.

3-دهانه غلامان

شهر دهانه غلامان سیستان در شرق زابل و نزدیکی شهر زهک جای گرفته است و بقایای شهری آباد و بزرگ در دوره هخامنشی بوده است . از آنجا که آثار دوره هخامنشی آن هم به طور یک شهر بازمانده از آن دوره کمیاب و نادر است بسیار قابل توجه می باشد.

4-زاهدان کهنه

زاهدان کهنه شهری بزرگ در سیستان بوده است که در حمله تیمورلنگ ویران گشته و به مرور متروک شده است آثار کاخ ها ، دیواره های بلند و ساختمان های بزرگ آن تاکنون وجود دارد اما نسبت به دیگر شهرهای باستانی سیستان به آن کمتر توجه می شود. این شهر کهن در مناطق شرقی زابل و اطراف شمال شهر زهک واقع شده است.

5-ارگ سکوهه

در روستای تاریخی سکوهه در مسیر فرعی از جاده زابل- زاهدان در جنوب شهر زابل جای گرفته است و مقر حکومت سیستان در دوره قاجار بوده است.

6-روستای قلعه نو

روستای قلعه نو زهک که لقب ماسوله سیستان را به خود گرفته دارای معماری بسیار زیبایی است با خانه های گنبدی شکل بر فزار تپه هاست. همچنین ارگ محمدحسین خان نارویی نیز در این روستای زیبا واقع شده است.

7- آتشکده کرکویه

این آتشکده بسیار باستانی که از آتشکده های بسیار باشکوه ایران بوده است در شرق زابل و نزدیکی شهر هیرمند جای گرفته است.

8-ارگ خان ملک کیانی هیرمند

9-موزه جنوب شرق ایران

این موزه در شهر زاهدان بولوار شهیدمطهری قرار دارد و در آن آثار تاریخی و باستانی مهم جنوب شرق کشور نگهداری می شود.

10-قلعه رستم سیستان

11-قلعه مچی سیستان

12-قلعه رامرود سیستان

13-قلعه ناصری ایرانشهر

14-قلعه سب سوران

15-قلعه کنت سوران

16-قلعه پرتغالی های چابهار

17-روستای تاریخی تیس چابهار

18-قلعه بمپور ایرانشهر

 

ارتباطات

سیستان و بلوچستان در مسیر مهم ترانزیت شرق کشور و مسیر دستیابی کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی به اقیانوس هند و آبهای آزاد قرار دارد . محور ترانزیت چابهار-میلک از  آبهای آزاد جنوب استان تا پایانه مرزی میلک شهرستان هیرمند در سیستان نقش مهمی در ترانزیت کالا دارد. علاوه بر این پایانه های مرزی میرجاوه و میلک نقش مهمی در صادرات کالا به دو کشور پاکستان و افغانستان دارند.

گسترش بزرگراه ها برای استانی که محور ترانزیت کالا از آبهای آزاد به کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی است بسیار مطلوب و لازم می باشد. هم اکنون بزرگراه زاهدان-زابل-هیرمند پیشرفت های هرچند کندی داشته و بخش هایی از بزرگراه زابل-زاهدان تکمیل شده است.

این استان به راه آهن سراسری کشور متصل گشته و میرجاوه راه آهن پاکستان را به راه آهن سراسری ایران متصل می کند. طرح های گسترش راه آهن استان و خط راه آهن مشهد-چابهار و خط راه آهن به زابل طرح هایی است که در آینده اجرا خواهند شد.

همچنین این استان پهناور دارای چندین فرودگاه نیز می باشد فرودگاه های بین المللی زاهدان و کنارک و فرودگاه های داخلی زابل،ایرانشهر و سراوان  تاسیس شده اند. فاصله دور شهرهای استان از یکدیگر و پهناوری این استان همواره به وسیله های ارتباطی مناسب نیازمند است.

 مشاهیر و نامداران سیستانی

رستم دستان :پهلوان بزرگ حماسی و افسانه ای ایران

یعقوب لیث صفاری:بنیانگذار سلسله صفاری و رسمیت بخش زبان پارسی پس از اسلام

فرخی سیستانی:شاعر و نویسنده

ابوسعید سگزی:ستاره شناس و ریاضیدان مشهور سده چهارم هجری

ابوحاتم سیستانی:از بزرگان علم و ادب ،فقه و حدیث و لغت

ابوسلیمان سیستانی:فیلسوف و اندیشمند سده چهارم هجری قمری

ابویعقوب سیستانی:از دانشمندان سده چهارم هجری

ابوداوود سیستانی: دانشمند حدیث اهل سنت

ابراهیم سگزی سیستانی: دانشمند سده نخست ، مخترع خط معقلی

ابوسلیمان محمد سیستانی: از فیلسوفان و منطقیان سده چهارم هجری

احولی سیستانی:شاعر و ادیب

حریزبن عبدالله سیستانی:فقیه شیعه

ابوالفرج سگزی:شاعر و اندیشمند

شمس بستی:شاعر

شمس الدین مبارک سیستانی: شاعر

عبرت سیستانی:شاعر

محمد پسر مخلد سگزی:از نخستین سرایندگان به زبان پارسی

محمدبن وصیف سیستانی: دبیر رسایل یعقوب لیث صفاری

مولانا عاشق سیستانی:شاعر و غزل سرا

معاصر

عرصه دینی

آیت الله سیستانی : رهبر شیعیان عراق

آیت الله شهیدمرتضی مطهری:فیلسوف و عالم بزرگ دارای اصالت سیستانی متولد فریمان می باشد.

آیت الله سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی: از شهدای7 تیر

آیت الله مرادعلی بختیاری:عالم دینی

شهدا و دلاوران

شهید قاسم میرحسینی:قائم مقام لشکر41 ثارالله

شهید محمد میر: سرلشکرخلبان

شهید حبیب لکزایی:جانشین سپاه سلمان

عرصه ادب و فرهنگ

امین الله سرابندی: داستان نویس،روزنامه نگار،شاعر و پژوهشگر

ایرج افشار سیستانی:ایرانشناس و نویسنده

مزار گلستانه:ایرانشناس و فعال حوزه فرهنگ عامه سیستان

نجف لکزایی:معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت و رییس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی

غلامرضا عمرانی:زبانشناس،ویراستار،مولف

پیام سیستانی:شاعر،روزنامه نگار، پژوهشگر

سیاوش پرواز:قاضی ، مترجم، مولف و حافظ شناس

غلامعلی رییس الذاکرین:آغاز کننده سرایش به گویش سیستانی

عرصه علمی

حبیب الله دهمرده:سیاستمدار،استاندارپیشین چنداستان ومشاورریاست سازمان انرژی اتمی،دکترای آکسفورد

غلامرضا شیخ نژاد:پژوهشگر، کاشف داروی ضد سرطان سیستانین

عرصه ورزشی

محمد مومنی:بازیکن فوتبال بازنشسته

عرصه هنر

محمدرضا هدایتی: بازیگر و خواننده

فرشته سرابندی:بازیگر

ترین ها و ویژه های استان

دارنده افتخار نخستین قیام کنندگان و خونخواهان حسینی در جهان اسلام

دارنده افتخار نخستین انیمیشن جهان

دارنده موقعیت نخستین استان ایران که همیشه صبح می شود

دارنده موقعیت شرقی ترین استان ایران

دارنده مقام دومین استان پهناور کشور

دارنده مقام دومین استان تولیدکننده خرما

دارنده امتیاز نخستین و تنها کارخانه آنتیموان ایران

دارنده ویژگی مذهبی بزرگترین استان سنی نشین ایران

دارنده ویژگی قومی بزرگترین استان بلوچ نشین ایران

دارنده لقب هندوستان ایران

دارنده موقعیت تنها بنادر اقیانوسی ایران

 

 

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

آشنایی با مفاخر قزوین

 

1-ابن ماجه

نویسنده کتاب سنن ابن ماجه یکی از کتابهای صحاح سته اهل سنت

2-میرعماد حسنی

خوشنویس بسیار پرآوازه ایرانی

3-گوهرشاد حسنی سیفی

از خوشنویسان پرآوازه سده یازدهم هجری

4-رضی الدین قزوینی

از دانشمندان ایرانی سده  یازدهم هجری

5-سیدابوالحسن رفیعی قزوینی

از عالمان فقه شیعه، مجتهد و فیلسوف

6-محمدصالح روغنی قزوینی

از دانشمندان مشهور ایرانی سده یازدهم و ابتدای سده دوازدهم هجری

7-عبید زاکانی

شاعر و نویسنده طنزپرداز پارسی زبان سده هشتم هجری

8-زکریای قزوینی

جغرافیدان ، دانشمند، تاریخ نویس و فیلسوف ایرانی تبار سده هفتم هجری قمری است.

9-شمس العلما عبدالرب آبادی

از دانشوران شیعه در سده 13 و 14 قمری

10-حمدالله مستوفی

شاعر و نویسنده قرن هشتم

11-یحیی مشیرالدوله

وزیر امورخارجه و عدلیه در دوره قاجار

12-شیخ محسن آقانجفی قزوینی

از علمای بنام قزوین

13-سیدمرتضی نبوی

وزیر پست و تلگراف و تلفن

14-میرزا حسین خان سپهسالار

به مدت دو سال صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار بود.

15-علامه علی اکبر دهخدا

ادیب،لغت شناس ،شاعر و مولف لغت نامه دهخدا

16-سیداشرف الدین گیلانی

شاعر،نویسنده و مدیر روزنامه نسیم شمال از روزنامه های دوره مشروطه

17-محمدباقر آصف زاده

نقاش،شاعر و پژوهشگر معاصر

18-احمد آقالو

هنرمند تئاتر،سینما،تلویزیون و همچنین صداپیشگی

19-ابوالحسن اقبال آذر

خواننده موسیقی ایرانی

20-سیدمحمدحسن ابوترابی فرد

نایب رییس اول مجلس شورای اسلامی ایران در دولت نهم

21-محمد احصایی

هنرمند گرافیک و نقاشی،خوشنویس

22-شکرانه ایزدی

تکواندوکار زن ایرانی

23-محمدعلی اینانلو

فیلم ساز طبیعت گردی

24-شهید عباس بابایی

سرلشکر خلبان نیروی هوایی ارتش،معاون عملیات نیروی هوایی ارتش ایران که در جنگ ایران و عراق در راه میهن به شهادت رسید.

25-علی ثقفی

بنیانگذار و نخستین رییس انجمن حسابداری ایران

26-ابراهیم جوادی

کشتی گیر آزادکار بازنشسته ایرانی وی چهار بار پیاپی قهرمانی جهان و دو بار قهرمانی در بازی های آسیایی را بدست آورده است.

27-سیدجودت قزوینی

شاعر،ادیب،مورخ،نویسنده و پژوهشگر معاصر ایرانی تبار عراق

28-سعید حاجی میری

کارگردان،تهیه کننده و فیلم نامه نویس

29-مجید خلج

نوازنده تمبک و زنگ سر انگشتی

30-احمد خلیلی

نقاش قهوه خانه ای

31-رحمان داوودی

والیبابیست ایرانی در پست دریافت کننده

32-شهید رجایی

دومین رییس جمهور ایران که در بمب گذاری ایشان به شهادت رسید.

33-مرتضی روزبه

استاندار قزوین در دولت یازدهم

34-فرج الله سلحشور

بازیگر،چهرپرداز،نویسنده و کارگردان ایرانی

35-شعبان طاووسی

معروف به کابوک پدر هیپنوتیزم نوین ایران

36-محمدهادی شفیعی ها

ریاضیدان و مترجم ایرانی

37-سهراب شهیدثالث

کارگردان،فیلمنامه نویس

38-جواد صالحی

مهندس برق ایرانی

39-علی اکبر صالحی

مهندس هسته ای،معاون رییس جمهور و رییس سازمان انرژی اتمی ایران

40-احمد صدرحاج سیدجوادی

بنیانگذار نهضت آزادی ایران

41-میرزا ابراهیم خان عکاس باشی

نخستین فیلم بردار ایرانی

42-علی اکبر پگاه قزوینی

خوشنویس و شاعر معاصر

43-رضا علی پور

سنگ نورد

44-محمد قزوینی

ادیب و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران

45-جمال کریمی راد

وزیر دادگستری

46-مرتضی کیوان

شاعر،منتقد هنری،نخستین ویراستار ایرانی

47-غلامحسین لطفی

بازیگر

48-زهره مجابی

بازیگر

49-سیدعلی موسوی گرمارودی

شاعر

50-سیدهادی میرمیران

استاد دانشگاه و معمار ایرانی

51-منوچهر نوذری

بازیگر،کارگردان

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

آشنایی با استان خراسان جنوبی

استان خراسان جنوبی از استان های شرقی و کویری ایران است که با مصوبه مجلس شورای اسلامی و تقسیم استان خراسان در سال1383 تاسیس شد. مرکز این استان شهر بیرجند می باشد.

در آغاز تاسیس این استان دربرگیرنده سه شهرستان بیرجند،نهبندان و سربیشه بود و سپس چند شهرستان جدید تاسیس شد و قائن و فردوس و چندی بعد طبس نیز به این استان افزوده شد.

در حال حاضر این استان دارای 11 شهرستان بیرجند، فردوس،طبس،قائن،نهبندان،سربیشه،درمیان ،سرایان،بشرویه ،زیرکوه و خوسف می باشد. مهم ترین شهرهای این استان نیز بیرجند ، فردوس،طبس و قائن است.

شهرستان طبس پس از جدایی از استان یزد و پیوستن به استان خراسان جنوبی به فرمانداری ویژه و معاونت استانداری ارتقا یافت.

آب و هوا

آب و هوای این استان خشک و بیابانی است اما در شمال و شمال غرب استان و اطراف بیرجند ملایم تر می شود و از خشکی و بیابانی بودن تا حدودی می کاهد. اما در دشت ها و مناطق پست تر هوای گرم و خشک قوت می گیرد.

میانگین بارندگی این استان تقریبا 134 میلیمتر است و از استان های کم بارش کشور محسوب می شود.این بارش ها عموما در فصل زمستان و بهار رخ می دهد.

گاه بادهای 120 روزه سیستان مناطق جنوبی استان را دربر می گیرد و منجر به توفان شن و گرد و خاک می شود.

مردم

عموم مردم استان خراسان جنوبی به زبان پارسی با لهجه های ویژه خود سخن می گویند.عمده مردم خراسان جنوبی پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند و گروه اندکی از اهل سنت نیز در این استان زندگی می کنند که بیشتر در مناطق مرزی و شهرستان های شرقی استان ساکن اند.

پیشینه

همانطور که گفته شد این استان در سال1383تاسیس شد اما در نگاه به طول تاریخ می توان رگه هایی از تمدن خراسان بزرگ و ایران را در آن یافت .در سده های پیش این بخش از خراسان قهستان نامیده می شد و براساس کتیبه های هخامنشی و گفته های برخی از تاریخ نویسان یونانی محل زندگی شاخه ساگارتی ها از اقوام آریایی بوده است .مارکوپولو در سفرنامه خود از این بخش ایران با نام تونوکاین یاد کرده که یادآور نام شهرهای تون یا فردوس کنونی و قائن می باشد.

در سده پنجم هجری منطقه قهستان از مراکز مهم فعالیت فرقه اسماعیلیه ایران به رهبری حسن صباح بود.

کشاورزی

استان خراسان جنوبی با وجود کویری بودن محصولات زراعی و باغی بعضا کمیاب برداشت می شود. این استان رتبه اول تولید عناب و زرشک و رتبه دوم تواید زعفران و پنبه را در سطح ایران داراست.دیگر محصولات این استان انار،پسته، بادام، سیب، گلابی ،به ،گیلاس،آلبالو، هلو، خرما، توت ، گردو،سنجد،چغندرقند، گندم و جو ،گیاهان علوفه ای و... می باشد.

دامپروری

در این استان بطور سنتی پرورش بز و گوسفند صورت می گیرد. همچنین این استان دارای مرغداری ها و گاوداری های قابل توجهی نیز می باشد.

صنعت

استان خراسان جنوبی از لحاظ صنعتی شایسته بهره وری بیشتری است با این حال کارخانه ها، کارگاه های تولید ماشین آلات،وسایل نقلیه موتوری،محصولات فلزی، اکسید منیزیم،محصولات لاستیکی و پلاستیکی،صنایع غذایی ،سیمان و... در این استان وجود دارد که باید گسترش پیدا کند.

معدن

این استان دارای استعداد بالای معدنی می باشد اما کمتر مورد بهره وری قرار گرفته و دارای معادن منیزیت، آزابست،بنتونیت،گرانیت، گل سفید، بازالت می باشد و عناصر معدنی دیگر بسیاری نیز در این استان وجود دارد.

گردشگری

این استان کویری در دل خود جاذبه های طبیعی و تاریخی بسیاری را جای داده است از عمارت ها و باغ هایی زیبا که در دل کویر می درخشند،چشمه های آب معدنی و گرم ،غارها،کویرها ،قلعه ها و بناهای تاریخی بسیار از ویژگی های این استان اند بخشی از این قلعه ها مربوط به اسماعیلیان بوده اند که در این مناطق بخاطر کوهستانی بودن و شرایط مناسب برای ساخت دژ و قلعه نفوذ قابل توجهی داشته اند. شایان ذکر است بخشی از کویر لوت نیز در محدوده استان خراسان جنوبی واقع شده است.

از جاذبه های طبیعی دیگر این استان می توان به آبشار چارده بیرجند، دره های سرسبز بلندی های باقران،بند دره بیرجند، چشمه آب ترش سربیشه،چشمه آب گرم فردوس،باغ گلشن طبس و... می باشد.

از جاذبه های تاریخی معروف استان ارگ کلاه فرنگی،مدرسه شوکتیه،آرامگاه ابن حسام خوسفی،قلعه بیرجند،باغ های شوکت آباد،امیر آباد،رحیم آباد، اکبریه ،موزه های باستان شناسی،شهدا،مشاهیر و مفاخرملی، علوم و تاریخ طبیعی، وقف بیرجند و موزه های مردمشناسی بیرجند،سرایان،قائن،نهبندان و  روستای شگفت انگیز ماخونیک سربیشه، سنگ نگاره های خونیک، قلعه کوه و مسحد جامع قائن، قلعه فورگ درمیان و... می توان نام برد.

از جاذبه های مذهبی استان نیز امامزاده های عبدالله کارشک و زیدالنار آفریز قائن ، مزارکاهی سربیشه و حرم حضرت حسین بن موسی بن کاظم در طبس می توان اشاره کرد.

ارتباطات

از ویژگی های استان های کویری ایران ویژگی ارتباطی آن هاست خراسان جنوبی نیز چون استان های کویری یزد و سمنان ،قم و شمال اسفهان ویژگی ارتباطی را داراست.این استان،استان های جنوبی ایران را به مشهد دومین شهر بزرگ کشور و قطب زیارتی کشور متصل می سازد و از طرفی بر سر شاهراه دستیابی کشور های آسیای میانه به دریای عمان قرار گرفته است.

راه آهن سراسری ایران از شهرستان طبس این استان می گذرد و در آینده راه آهن مشهد-چابهار نیز از این استان عبور می کند و هنوز برای ساخت آن کارهای بسیاری باید انجام گردد.همچنین شهر بیرجند دارای فرودگاه نیز می باشد.

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

آشنایی با شهر شیراز

شیراز یکی از بزرگترین و زیباترین شهرهای ایران است که در گستره جنوبی ایران و در میان کوههای زاگرس جای گرفته است.این شهر مرکز استان فارس و ششمین شهر پرجمعیت ایران می باشد.

ناهمواری ها و موقعیت جغرافیایی

شیراز تقریبا در بخش مرکزی استان فارس قرارگرفته است  و از پیرامون بوسیله کوه های نسبتا بلندی محاصره شده است که از دید امنیتی و نگاهبانی شهر یک برگ برنده دانسته می شود.

در چندین سال گذشته شیراز برسر راه بازرگانی خلیج پارس به کشور قرار داشت اما با انتقال یافتن بیشینه این بازرگانی ها از بندر بوشهر به دیگر بندرهای کشور این نقش کمرنگ گشت اما جاذبه های دیگر این شهر همچون مراکز آموزشی ،نظامی و گردشگری از رکود و پیشرفت نکردن آن جلوگیری کرد.

آب و هوا

شیراز دارای آب و هوای معتدلی است و میانگین سالانه دمای آن 18 درجه سانتیگراد است و میزان بارندگی سالانه آن 337 میلی متر است.

پیشینه

شیراز یکی از شهرهای کهن و تاریخی ایران می باشد و نقش مهم آن در دوره هایی از تاریخ کشورمان انکار ناپذیر است.

بر طبق لوح های گلی یافت شده در تخت جمشید نام شیراز بصورت تیرازیس یا شیرازیس نامبرده شده است که بسیاری بر این عقیده اند که مقصود همان شیراز کنونی است.

 در دوره های نخستین اسلامی با فروپاشی جایگاه شهر استخر در فارس این جایگاه و اهمیت به شیراز منتقل شد و در سده های چهارم و پنجم قمری بوییان فارس شیراز را به پایتختی خود برگزیدند

و شیراز در این دوران رشد خوبی کرد . در دوران سلغریان یا اتابکان فارس نیز شیراز پیشرفت نمود و در یورش مغولان بخاطر رضایت سلغری ها به پرداخت مالیات شیراز ویران و به خاک و خون کشیده نشد.

شیراز در سال 1503میلادی بدست صفویان گشوده شد که در این دوران بناهایی در شهر شیراز ساخته شد و در جریان یورش افغانها شیراز پس از9 ماه محاصره تسلیم شد و پس از چند سال نادرشاه افشار شیراز را از افغانها گرفت. اما درباری دیگر نادرشاه بخاطر گردن کشی حکمرانان محلی سپاهی را بسوی شیراز روانه ساخت و شیراز پس از 4 ماه محاصره توسط سپاهیان نادر گشوده شد و شهر شیراز بر اثر این رخداد گزندهای زیادی دید.

 در دوره کریمخان زند شیراز پایتخت ایران شد و شهر شیراز از رونق بسیاری برخوردار گشت اما پس از پیروزی آقامحمدخان قاجار پایتخت از شیراز به تهران منتقل شد .

در دوره کنونی  نیز شیراز بخاطر جاذبه های گردشگری و تاریخی اش از مهم ترین شهرهای گردشگری  ایران بشمار می رود.

مردم

جمعیت شیراز در سال1390 خورشیدی 1,460,665 بوده است که با در نظر گرفتن جمعیت حومه شیراز به 1,700,687تن افزایش می یابد.

مردم شهر شیراز به زبان پارسی با لهجه شیرازی سخن می گویند و این شهر از مراکز بزرگ فرهنگی کشور می باشد و پیدایش شاعران پارسی گوی پرآوازه در این شهر نشانگر آن می باشد.

بیشینه مردم شیراز مسلمانان شیعه مذهب می باشند و گروه های کوچکی از یهودیان و مسیحیان نیز در این شهر زندگی می کنند.

 اقتصاد،صنعت و کشاورزی

شیراز دارای اقتصاد نسبتا پررونقی می باشد و کارخانه های صنعتی بسیاری در پیرامون این شهر شکل گرفته اند.

کشاورزی منطقه شیراز نیز از بخش های مهم اقتصاد آن می باشد و از جمله محصولات کشاورزی شیراز انگور،نارنج،خرمالو،گندم و... است.

جاذبه های شیراز

جای گرفتن شیراز در منطقه ای خوش آب و هوا و وجود جاذبه های تاریخی و گردشگری فراوان در این شهر ، این شهر را به نگینی در میان شهرهای ایران مبدل کرده است.

این شهر تاکنون بزرگان و شاعران بسیاری را در خود پرورانده و از مهم ترین جاذبه های آن می توان به آرامگاه های شاعران حافظ و سعدی ،ارگ کریمخان زند ،باغ های جهان نما، دلگشا ، ارم ،عفیف آباد ، نارنجستان قوام ، دروازه قرآن، موزه پارس ،آستان مقدس شاهچراغ ،آبشار کوهمره سرخی ،پارک ملی بمو ،دریاچه مهارلو، برم دلک و چندین جاذبه گردشگری و دیدنی دیگر که همه آنها این شهر و پیرامون آنرا آراسته و زیبا ساخته است.

شیراز در شعر حافظ

 

خوشا شیراز و وضع بی مثالش            خداوندا نگه دار از زوالش

به شیراز آی و فیض روح قدسی           بجوی از مردم صاحب کمالش

نسیم باد مصلی و آب رکن آباد             غریب را وطن خویش می برند از یاد

نمی دهند اجازت مرا به سیر و سفر      نسیم باد مصلی و آب رکن آباد

اگرچه زنده رود آب حیات است              ولی شیراز ما از اصفهان به

 

karim_khan.jpg

ارگ کریمخان زند

darvazeh_ghoran.jpg

دروازه قرآن

 دلگشا.jpg

باغ دلگشا

01.jpg

نمایی از شیراز

  ارم.jpg

باغ ارم

chamran_grand_hotel.jpg

نمایی از هتل چمران شیراز

 وکیل.jpg

حمام وکیل

sadie.jpg

آرامگاه سعدی شیرازی

hafeziyeh_0445.jpg

آرامگاه حافظ شیرازی

 pca0071e471ddb8433fe979fcc34ae354b_29.jpg

pooladkaf_ski_resort.jpg

پیست اسکی پولادکف

1001467_564424110267638_684258515_n.jpg

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

آشنایی با استان گلستان

استان گلستان یکی از استان های شمالی ایران می باشد که در حاشیه جنوب شرقی دریای خزر قرار گرفته است. این استان از سمت شمال با کشور ترکمنستان همسایه می باشد و از سمت شرق به خراسان شمالی ، از سمت غرب به سواحل دریای خزر و استان مازندران ؛ و از سمت جنوب به ارتفاعات سمنان محدود می شود. این استان از استان های کم نطیر ایران از لحاظ دارا بودن اراضی کشاورزی مرغوب ، پوشش جنگلی چشمگیر ، جاذبه های توریستی طبیعی ، آب و هوای معتدل و بارش نسبتا زیاد  محسوب می گردد. جمعیت این استان کمتر از دو میلیون نفر است. از نظر وسعت نیز برخی منابع رتبه استان گلستان را ،رتبه بیست و یکم با مساحت حدودا ۲۰٬۳۶۷ از میان سی و یک استان ایران دانسته اند. مرکز این استان شهر گرگان و دومین شهر مهم آن گنبد کاووس می باشد. از دیگر ویژگی های این استان تنوع قومیتی و تراکم روستاها و شهرهاست.

 

سخاوت طبیعت این استان ، فراوانی بارش ، خاک حاصلخیز و اعتدال هوا همواره نیروی کار را به سمت خود جذب نموده است و به همین علت است که تنوع قومی و تراکم جمعیت در این استان چشمگیر گردیده است.

این استان دارای 14 شهرستان گرگان ، کردکوی ، بندرگز ،بندرترکمن ،گمیشان، علی آبادکتول ، گنبدکاووس ،کلاله ،گالیکش ،مراوه تپه ،مینودشت ، آزادشهر ، رامیان و آق قلا می باشد از ویژگی های این استان فاصله کم مراکز این شهرستان ها از هم می باشد.

آب و هوا

نوار جنوب استان متشکل از کوهستان های نسبتا بلند البرز با پوشش گیاهی جنگلی انبوه و مرتعی است. کوهستان های البرز همچون سدی است که مانع ورود رطوبت دریای خرز به نواحی داخلی ایران می گردد ، این رطوبت ها در پشت کوهستان های البرز مانده و نواحی شمالی ایران را با بارش برف و باران سیراب میکند در حالی دامنه های جنوبی این کوهستان ها (نواحی مرکزی ایران) از بارش های کافی بهره ای نمی برند. در جوار این کوهستان ها نوار جلگه ای سبز با هوای معتدل خزری و مرطوب قرار گرفته است. بیشتر شهرها و روستاها ، زمین های کشاورزی ، تاسیسات و صنایع استان نیز در همین بخش جای گرفته است. با دور شدن از دیواره کوهستانی و اراضی معتدله مجاور آن ، نواحی شمال استان در مجاورت مرز ترکمنستان با توجه به این که از کانون های رطوبت دورتر است آب و هوا تا حدود زیادی به خشکی گراییده است و فاصله دمای شب و روز نیز بیشتر می شود.

میانگین بارندگی این استان نسبت به میانگین کشوری سه برابر است و بارندگی در همه فصول سال اما بیشتر در فصل های پاییز و زمستان اتفاق می افتد.

مردم

استان گلستان از استان های متنوع ایران از نظر قومیت هاست. زمین های کشاورزی حاصلخیز و آب فراوان این استان را به استانی مهاجر پذیر تبدیل کرده است. امروزه شاهد زندگی اقوام ترکمن ، فارس های بومی و فارس های سیستانی و خراسانی ،ترک و اقوام دیگری هستیم .فارس های بومی، سیستانی و خراسانی و ترک ها پیرو مذهب شیعه دوازده امامی و مردم ترکمن پیرو مذهب اهل سنت حنفی اند.

ترکمن ها

ترکمن ها قومی ترک تبار هستند که بیشتر در نواحی شمالی و شرقی استان زندگی می کنند. البته این قوم با سال ها زندگی در کنار اقوام دیگر ایرانی و آمیزش و اختلاط با یکدیگر قومی بطور قطع ترک نژاد نیست سال ها زندگی در کنار اقوام دیگر این شرایط را به وجود آورده و از ظاهر و چهره برخی از هم وطنان ترکمن نیز کاملا آشکار است . قوم ترکمن به چابکسواری مشهور است ترکمن ها دارای لباس ویژه خود می باشند لباس زنانه ترکمنی جامه هایی بلند در رنگ هایی شاد و روسری هایی بلند می باشد و لباس مردانه نیز به شکل جامه های بلند و کلاه هایی بزرگ پوستی با پشم های بلند می باشد که استفاده از آنها امروزه کمرنگ تر شده است البته زنان ترکمن بسیاری یافت می شوند که پوشش سنتی خود را با کمی تغییر حفظ کرده اند اما پوشش مردانه ترکمن به ندرت استفاده می شود.

سیستانی ها

مردم سیستانی از چندین سال گذشته تاکنون به این استان آمده اند و بخش قابل توجهی از جمعیت این استان را به خود اختصاص داده اند. سیستانیان به زبان پارسی با گویش خاص خود سخن می گویند و پیرو مذهب شیعه دوازده امامی می باشند و به علت خشکسالی های سیستان به این استان مهاجرت کرده اند و برخی ها عوامل سیاسی حکومت های پیشین برای تعدیل جمعیت این منطقه به نفع فارسی زبانان و استفاده از سیستانی های بحران زده برای تثبیت حاکمیت پهلوی در این منطقه به خاطر پیامدهای ممکن به جهت  شکل گیری حکومت کمونیستی ترکمستان و جلوگیری از نفوذ آنان در ترکمن صحرا را در کوچ سیستانی ها به این منطقه موثر می دانند. با این حال سیستانی ها را به طور گسترده در شهرهای این استان پراکنده شده اند.

مردم محلی

مردمانی هستند که از دیرباز ساکن دیار سبز بوده اند. از گویش های محلی در استان گلستان می توان به گویش کتولی در علی آباد و گویش مازندرانی در بخش های غربی استان توجه کرد که امروزه بسان دیگر گویش های ایرانی روند کمرنگ شدن را می پیمایند.

پیشینه

از این خطه در کتیبه بیستون داریوش یاد شده است. تاریخ نویسان یونانی نیز از این خطه با نام هیرکانی یاد کرده اند. دیوار گرگان برای جلوگیری از یورش اقوام بیگانه به ایران در دوره های اشکانی و ساسانی ساخته شد. پس از تضعیف حکومت زیاریان آنان سال ها بعنوان حاکمان محلی گرگان حکم راندند. دانش دوستی قابوس بن وشمگیر حاکم زیاری دانشمندان پرآوازه ایرانی ابوریحان بیرونی و ابن سینا را به گرگان کشاند. شهر گرگان قدیم در یورش وحشیانه مغول ها ویران شد و شهری که امروزه گرگان می نامیم همان استرآباد پیشین است. در گذشته از واژه ترکمن صحرا نیز برای بخشی از مناطق جنوب شرقی دریای خزر یاد شده است.

همچنین این استان زادگاه اولیه شاهان قاجار که سال ها بر ایران حکم راندند نیز هست. شاهان قاجار منسوب به ایل ترک تبار قاجار ساکن در استرآباد بودند.

منابع

 

گلستان گنجینه ای است از منابع فراوان آب ، دشت های کشاورزی حاصل خیز ، هوای معتدل که امکان تولید اقسام مختلفی از محصولات زراعی و باغی را می دهد. جنگل ها ، کوهستان ها و آبشارهای کم نظیر و حتی بی نظیر که همه ساله گردشگران بسیاری را از سایر نقاط کشور به خود جذب می کند از داشته های ارزشمند این استان محسوب می گردد.

برخورداری از معادن غنی همچون زغال سنگ ، دسترسی به آب های خزر و صید و صیادی از سفره دریای خزر نیز از دیگر منابع این استان محسوب می گردد.

همسایگی با کشور ترکمنستان نیز از ویژگی های جغرافیایی راهبردی و استراتژیک این استان است. گلستان از طریق مرز ترکمنستان راه آهن سراسری ایران را به کشورهای آسیای میانه متصل می سازد. برقراری روابط تجاری و تاسیس بازارچه های مرزی پررونق نیز از دیگر ره آورد های مرز برای این استان است. همچنین این استان راه ارتباطی استان های شمالی به شهر مشهد و مناطق شمال شرق کشور محسوب می گردد.

کشاورزی

استان گلستان با داشتن زمین های حاصل خیز ، بارش فراوان و هوای مناسب برای کشاورزی از استان هایی است که دارای کشاورزی پررونقی می باشد . گندم و جو ، برنج ،پنبه ، دانه های روغنی مانند سویا ، آفتابگردان ،کلزا ، گوجه فرنگی ، زعفران ، مرکبات و ... از جمله محصولات مهم کشاورزی این استان اند. گلستان به تنهایی بطور متوسط میان 7 تا 10 درصد گندم کشور را تامین می کند و رتبه سوم کشور را از تولید گندم داراست. میزان بالایی از تولید پنبه و زیتون کشور نیز مربوط به این استان است. این استان رتبه نخست کشت دانه های روغنی کشور را داراست.

صنعت

با وجود کشاورزی غنی استان امکان به وجود آمدن کارخانه های موادغدایی و ماشین آلات کشاورزی بیشتر ، در این استان وجود دارد. صنعت در گلستان نه به آن حد رسیده که از استان های صنعتی کشور قلمداد شود و نه از استان های محروم کشور است بلکه صنعت استان نیاز به تقویت و گسترش بیشتر دارد. با این حال تعدادی از مهم ترین کارخانجات مواد غذایی کشور و کارخانجات صنایع معدنی و... در استان وجود دارد.

معدن

با اراضی جلگه ای و کشاورزی غنی در این استان ذخایر معدنی هم وجود دارند از جمله معادن استان معادن ذغال سنگ ،بوکسیت ،لاشه آهکی ،خاک نسوز و سنگ آهکی است.

گردشگری

استان گلستان از استان های توانمند گردشگری کشور است وجود جنگل های بکر و انبوه ،کوهستان های پوشیده از جنگل ،سواحل دریای خزر، چشمه ها ، آبشارها، آبگیرها ، گردشگاه ها و جویبارها این استان را مکانی بکر برای تفریح و گردش تبدیل کرده است. هرچند امکانات و زیرساخت های مناسبی برای تعدادی از اماکن تفریحی استان فراهم شده اما این استان قابلیت تبدیل شدن به یکی از قطب های گردشگردی خاورمیانه و حتی آسیا و جذب گردشگران خارجی را به جد داراست که این امر نیازمند سرمایه گذاری های کلان بخش دولتی و خصوصی است.

پارک ملی گلستان میان دو استان گلستان و خراسان شمالی واقع شده دارای گونه های گیاهی و حیوانی فراوان و بعضا کم یاب است و از مهم ترین پارک های ملی کشور و خاورمیانه می باشد.

منطقه ای توریستی ناهارخوران در جنوب شهر گرگان با فضای بکر و رستوران ها و امکانات رفاهی مناسب است و به خاطر نزدیکی به شهر گرگان و برخورداری از امکانات رفاهی گردشگران بسیاری را به خود جذب می کند.

آبشار کبودوال بزرگترین آبشار تمام خزه ای جهان است که در جنگل زیبایی به همین نام قرار گرفته است. این جنگل زیبا در پنج کیلومتری جنوب علی آباد کتول قرار گرفته است.

چشمه گل رامیان عمیق ترین چشمه آب سرد جهان می باشد که در شهرستان رامیان واقع شده است. ژرفای آن را تا 80 متر نیز دانسته اند. همچنین رامیان دارنده معدود ذخیره گاه های درخت زربین در جهان می باشد. از دیگر جاذبه های طبیعی گلستان می توان به آبشار لوه گالیکش ، تپه هزارپیچ ، پارک جنگلی تنگه چهل چای مینودشت ، پارک شبنم نوده خاندوز ، پارک جنگلی النگ دره گرگان و جنگل و آبشار شیرآباد رامیان اشاره کرد.

جاذبه های فرهنگی ، مذهبی و تاریخی

گلستان میراث دار بخشی از تمدن طبرستان قدیم و دشت گرگان است. برج های تاریخی بعضا منحصر به فرد در جهان ، مقابر بزرگان ایرانی ، مساجد و بناهای تاریخی و امامزادگان از جاذبه های فرهنگی و مذهبی گلستان محسوب می شوند.

برج گنبد قابوس بزرگترین بنای آجری جهان می باشد و امروزه در درون شهر گنبدکاووس خودنمایی می کند بلندای این برج 60 متر است که بر روی تپه ای ساخته شده است. این برج به فرمان قابوس بن وشمگیر  در سال 397 هجری قمری ساخته شد.

برج رادکان با تاریخی دیرینه در جنوب کردکوی و نزدیکی روستای رادکان قرار دارد. ارتفاع تقریبی آن حدود 35 متر می باشد و آرامگاه ابوجعفر محمد بن وندر بن باوندی است. این برج حدود هزار سال قدمت دارد.

برج گرگان نیز نمادی مدرن و جدید برای شهر گرگان می باشد در میدان بسیج این شهر با ارتفاع 57 متر ساخته شده است .

آرامگاه خالد نبی و گورستان شگفت آور آن در میان کوهستان هایی در حدود 90 کیلومتری شمال شرق گنبدکاووس قرار گرفته است. راه این آرامگاه در آن منطقه کوهستانی دشوار می باشد. این مکان بر فراز کوه گوگجه داغ جای گرفته است. از دیگر ابنیه تاریخی فرهنگی این استان مسجد جامع گرگان ، آرامگاه مختوم قلی فراغی شاعر بزرگ ترکمن ها در مراوه تپه است.

 ارتباطات

استان گلستان از یک سو به آبهای خزر دستیابی دارد و از سویی با کشور ترکمنستان هم مرز است البته کاهش آبخور کشتی ها و بالابودن عمق دریا تقریبا خاصیت تجاری قابل توجهی ندارد. این استان به شبکه سراسری راه آهن ایران نیز متصل شده است و راه آهن ایران پس از عبور از استان مازندران و شهرهای بندر ترکمن و گرگان به  کشور ترکمنستان می رسد.

همچنین این استان یکی از مسیرهای ارتباطی تهران-مشهد می باشد که به خاطر ویژگی های طبیعی و سرسبز بودن راهی مورد انتخاب افراد بسیاری است. شهر گرگان نیز دارای فرودگاه بین المللی است و کلاله دارای فرودگاه داخلی می باشد.

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

آشنایی با استان یزد

استان یزد از استانهای مرکزی و کویری ایران است و از باختر با استان های اسفهان و فارس از خاور با استان های خراسان جنوبی و کرمان،از جنوب با استان فارس و از شمال با استان های اسفهان و خراسان جنوبی همسایه می باشد.مرکز این استان شهر یزد است و از مهم ترین شهرهای دیگر آن میبد،اردکان و حمیدیا می باشد.

آب و هوا

استان یزد استانی خشک و کویری است اما در بلندی های شیرکوه و کوهپایه های آن هوا نسبتا بهتر و ملایم تر است .در مناطق مرکزی و شرقی استان با وجود نمکزارها و دشت های گسترده و خشک میزان خشکی و کویری بودن بیشتر می شود.

دمای هوا در استان در نقاط گوناگون متغیر است و اختلاف دمای شب و روز زیاد است در تابستان دمای هوا در بسیاری از نقاط استان به بالای40  می رسد و در زمستان نیز برخی روزها دما به زیرصفر کاهش می یابد.

میانگین بارش در نقاط مختلف استان از کمتر از50 میلی متر تا 350 میلی متر متفاوت است.در بلندی های شیرکوه میزان بارش به 350 میلی متر در سال هم می رسد.در منطقه بوانات و باجگان به 300میلیمتر و در کوههای خرانق به 200و250میلیمتر و در مناطقی چون سیاه کوه،ریگ رزین،دره انجیر میزان بارش به کمتر از از 50 میلیمتر می رسد.شایان ذکراست بیشتر این بارش ها در فصل زمستان و بخشی در فصل بهار فرو می ریزند.

گاهی هم وزش باد در این استان کویری گرد و خاک را برای ساکنان آن به ارمغان می آورد.

مردم

جمعیت استان یزد حدود یک میلیون تن می باشد و از استان های کم جمعیت ایران نسبت به مساحت خود است.عموم مردم استان یزد به زبان پارسی با گویش و لهجه ویژه خود سخن می گویند و از لهجه های اصیل و پاک مانده پارسی است.

عموم مردم یزد پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند و شهر یزد نیز به دارالعباده آوازه دارد و سوگواری ویژه مردم یزد در روزهای محرم با مراسم نخل گردانی کمی متفاوت تر از دیگر نقاط ایران می باشد.

همچنین بخشی از مردم یزد پیرو آیین زرتشتی می باشند و از سالیان دور بر کیش غالب گذشته ایرانیان مانده اند.

کشاورزی

کمترین زمین های کشاورزی ایران در استان یزد جای دارد و بیشتر محصولات کشاورزی این استان هم در شهرستان خاتم تولید می شود و قطب کشاورزی این استان است.

این استان بخاطر نبود آب کافی،خشک بودن آب و هوا و کویری بودن و گستردگی نمکزارها و بیابان ها از لحاظ توسعه کشاورزی موانع بسیاری دارد.با این حال تولیدات روناس،زعفران،پسته ،بادام،انار،گل های زینتی،گندم و جو،ذرت،یونجه،خرما،انگور،زردآلو،زیتون و محصولات گلخانه ای در این استان وجود دارد.

صنعت

یزد دارای صنعت نسبتا رونق داری است و پنجمین استان صنعتی کشور محسوب می گردد.بیشتر تولیدات این استان منسوجات،کاشی، سرامیک، فرش ،کابل و فیبرنوری، فولاد و صنایع خوراکی است.عمده فعالیت های صنعتی پیرامون شهرهای یزد،میبد و اردکان شکل گرفته است .شیرینی جات یزدی نیز دارای آوازه جهانی است .

از جمله نیروگاه های یزد نیروگاه سیکل ترکیبی شیرکوه،چادرملو،نیروگاه زنبق یزد و نیروگاه خورشیدی یزد می باشد.

معدن

این استان از لحاظ معدنی نیز غنی است و دارای معادن آهن،سرب،روی ،اورانیوم می باشد و از این لحاظ می تواند توسعه بیشتری پیدا کند.

پیشینه

سرزمین کویری یزد در قلب ایران و میان بخش های مهمی از آن چون پارس،کرمان،اسفهان و خراسان جای داشته است . دشواری دستیابی به این خطه در طول تاریخ سبب گردیده محدوده یزد از جنگ هایی که در طول تاریخ ایران رخ داده است تاحدی ایمن بماند.

شهر یزد نخستین شهر خشتی جهان و دومین شهر تاریخی جهان است اوج آبادانی این شهر از سده هشتم روی داد و خاندان اتابکان یزد نقش بسزایی در پیشرفت این شهر داشته اند. واژه یزد نیز به معنای پاک و سپنتاست.

گردشگری

شهر یزد همانطور که گفته شد نخستین شهر خشتی جهان و دومین شهر تاریخی جهان است بناهای زیبای خشت و گلی، بادگیرها ،گلدسته ها و مساجد،آتشکده های زرتشتیان،آب انبارها،یخچال ها ،مجموعه امیرچخماق ،باغ دولت آباد،مدرسه ضیاییه ،نارین قلعه میبد ،مسجد فهرج از اماکن تاریخی مهم یزد اند که سالانه گردشگران داخلی و خارجی بسیاری را به خود جلب می کنند.

 

ارتباطات

موقعیت جغرافیایی یزد و قرارگیری بر راه ارتباط با استان های جنوب شرق و تنگه هرمز از ویژگی های بارز این استان است. همچنین این استان و شهر یزد دارای فرودگاه است و به راه آهن سراسری کشور نیز متصل شده است.

 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

شهرهایی که نامشان در دوره جمهوری اسلامی تغییریافت

شماری از شهرهایی که نام آنها پس از انقلاب اسلامی تغییر پیدا کرده است.

گاوبندی به پارسیان

شهرستان پارسیان یکی از شهرستان های جنوبی ایران در استان هرمزگان است. این شهرستان در سال1383 تاسیس و از شهرستان بندرلنگه مستقل شد. نام این شهرستان به پیشنهاد امام جمعه و فرماندار و استقبال مردم از نام پارسیان در سفر رییس جمهور وقت آقای دکتر احمدی نژاد از نام گاوبندی به پارسیان تغییر پیدا کرد.

سده به آرین شهر

آرین شهر یکی از شهرهای کوچک خراسان جنوبی و مرکز بخش سده شهرستان قائن می باشد .و در سال1383پس از ارتقا از روستا به شهر بنا بر تصمیم هیئت دولت از نام سده به آرین شهر تغییر یافت.

رضاییه به ارومیه

شهری که از گذشته ها نامش ارومیه بوده ونامی دارای ریشه تاریخی آشوری می باشد . در دوره پهلوی به خاطر علاقه رضاشاه به این شهر نام آن به رضاییه تغییر پیدا کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی دوباره نام پیشینش به آن بازگردانده شد.

بندرپهلوی به بندرانزلی

انزلی نامی کهن است که به این شهر اتلاق می شده است و در دوره پهلوی به بندرپهلوی تغییر پیدا کرده است . و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نام پیشین خود بازمی گردد.

همایون شهر به خمینی شهر

این شهر در استان اصفهان قرار دارد .نام این شهر زمانی سده بود و در سال 1335 در هنگام حکومت پهلوی به همایون شهر تغییر کرد و پس از انقلاب و ارتقا به شهرستان نام این شهر که یادآور حکومت شاهنشاهی بود به خمینی شهر تغییر یافت.

 شاپور به سلماس

سلماس یکی از شهرستان های استان آذربایجان غربی است.پس از پیروزی انقلاب نام این شهر و شهرستان از شاهپور به سلماس تغییر یافت.

آریاشهر به فولادشهر

فولادشهر شهری مهاجرپذیر در شهرستان لنجان استان اصفهان است این شهر شهری نوبنیاد است و اولین بار برای اسکان کارکنان ذوب آهن در سال1342 ساخته شد و در سال 1363 شکل شهر جدید به خود گرفت.نام این شهر پیش از انقلاب آریاشهر نام داشت که پس از انقلاب نامش به فولادشهر تغییر پیدا کرد.

شاهی به قائم شهر

قائم شهر یکی از شهرهای استان مازندران است نام این شهر ابتدا در سال1313 از علی آباد به شاهی تغییر پیدا کرد و پس از انقلاب نام قائم شهر بر این شهر نهاده شد.

 دشت میشان به دشت آزادگان

این منطقه همچنین به نام های دیگری نیز معروف بوده است. این شهرستان در غرب استان خوزستان قرار دارد و پس از جنگ ایران و عراق به دشت آزادگان تغییر نام داد.

میانکنگی به هیرمند

شهرستان هیرمند از شهرستان های سیستان و بلوچستان است. نام این شهرستان مدتی پس از ارتقا به شهرستان در دوره ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد در سال 1387 از میانکنگی به هیرمند تغییر یافت.

پشت آب به نیمروز

پس از شهرستان شدن بخش پشت آب زابل سیستان در سال1391 به مرکزیت ادیمی نام تاریخی نیمروز بر آن نهاده شد.

شیب آب به هامون

پس از شهرستان شدن بخش شیب آب زابل سیستان در سال1391 به مرکزیت محمدآباد نام هامون بر آن نهاده شد.

سنجبد به کوثر

سنجبد یکی از بخش های شهرستان خلخال استان اردبیل بود و در دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی به شهرستان کوثر به مرکزیت گیوی تبدیل شد. علت برگزیدن این نام همزمانی با تولد حضرت فاطمه زهرا بوده است.

زابلی به مهرستان

شهرستان زابلی یکی از شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان می باشد که نامی دارای مشابهت به نام زابل در سیستان بود و نام آن از زابلی به مهرستان تغییر یافت.

 

 مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم

زیباشهر زاهدان

26466143054529205488.jpg;

منطقه زیباشهر زاهدان از محلات نوبنیاد، تازه ساز و آینده دار شهر زاهدان می باشد که در جنوب شرقی شهر زاهدان جای گرفته است. این منطقه شهرک گونه دارای 8 فاز یا محله است. و همچنین 4ورودی از نقاط مختلف شهر را داراست. یک ورودی از میدان دکتر حسابی در ابتدای شهر ، ورودی مهم و پرتردد زیباشهر از بولوار دانشگاه و بولوار شهید میر ، ورودی دیگر از میدان پاسداران و بولوار گلبهار و واپسین ورودی از میدان خاتم الانبیا می باشد.

در چندین سال گذشته بخش هایی از منطقه کنونی زیباشهر توسط ارتش واگذار شد.بسیاری از مردم شهر حتی فکرش را هم نمی کردند این زمین های واگذار شده با این شتاب رشد کنند و در صدر محلات زاهدان قرار گیرند.

امروزه افرادی را می توان در شهر زاهدان دید که زمین هایی را در این منطقه خریداری کرده و با بهای اندک چند سال پیش فروخته اند و هم اکنون که با قیمت های بالا و گزاف خانه و زمین در این منطقه مواجه می شوند افسوس خورده که سودی که می توانستند ببرند چه راحت از دست داده اند.

ترکیب جمعیتی

در منطقه زیباشهر اقشار گوناگونی ساکن اند. افراد خوب و بد هم در همه جا هستند. اما چیزی که باید در خصوص منطقه زیباشهر گفت این است که منطقه ای تقریبا کارمندنشین است. البته به هیچ عنوان کارمندنشینی بافت مطلق زیباشهر نیست و اقشار گوناگونی در این منطقه نوبنیاد ساکن شده اند. اما بخش بزرگی از ساکنان آن را کارمندان ادارات مختلف تشکیل می دهند.

زیباشهر هم مانند سایر نقاط زاهدان از ویژگی های قومی و مذهبی مستثنی نیست. در زیباشهر یک فاطمیه و چهار مسجد اهل تشیع و دو مسجد اهل تسنن وجود دارد..

موقعیت زیباشهر در زاهدان

 زیباشهر در موقعیتی در شهر زاهدان جای گرفته که بسیار ویژه و منحصربه فرد می باشد. و دارای ویژگی های موقعیتی می باشد که هیچ نقطه دیگری از شهر همه آنها را با هم دارا نیست.

زیباشهر از یک سو به خیابان دانشگاه قطب دانشگاهی و علمی شهر بسیار نزدیک است و از سویی دیگر فاصله چندانی با مرکزشهر و مراکز تجاری بازار و چهارراه رسولی ندارد.

همچنین مراکز پزشکی و درمانی مهم شهر نیز پیرامون زیباشهر را احاطه کرده است.بیمارستان خاتم الانبیا و مرکز چشم پزشکی الزهرا ،بیمارستان امام علی و پیامبر اعظم همگی با فاصله اندک از زیباشهر قرار دارند.

از نظر ارتباطی نیز فرودگاه بین المللی زاهدان و ایستگاه راه آهن ، مسیرهای مواصلاتی خاش ، میرجاوه ، بهشت محمد و پارک ملت هم در نزدیکی زیباشهر جای گرفته اند.

زیباشهر در نگاه کلی

این منطقه وسیع و پرجمعیت در عین داشتن ساختمان های پرزرق و برق و مدرن از نظر فضای سبز ضعیف می باشد. کوچه های کم عرض با وجود ساختمان های چندطبقه در برخی نقاط مشکلاتی را ایجاد کرده است. با وجود آن که زیباشهر محله ای نوساز و جدید است انتظار می رفت طرح و نقشه مناسب تری برای این منطقه پیاده می شد. خیابان البرز با فروشگاه هایی که در آن متمرکز شده است بخشی از نیاز های منطقه زیباشهر را تامین می کند. در زیباشهر بازار هفتگی نیز وجود دارد و دوشنبه بازار زاهدان همواره در دوشنبه های زیباشهر خودنمایی می کند.

شمار زیادی از خیابان های زاهدان به نام مشاهیر ، مفاخر ، دانشمندان ، اسطوره ها ی ایرانی و شاعران پارسی گو نامگذاری شده است که از آن جمله خیابان های البرز ، صدرا ، خوارزمی ، غزالی ، فرخی سیستانی ،سهروردی ،ناصرخسرو و... می باشد.

هرچند پارک های محله ای و پارک های ویلا و البرز در زیباشهر ساخته شده اند اما این منطقه نیاز زیادی به گسترش فضای سبز و زیباسازی دارد تا نام زیباشهر برازنده آن گردد.


 

مشتاق نظرات و دیدگاه های شما بازدیدکنندگان گرامی هستیم